کتاب شادی را به فرزند خود هدیه کنید
معرفی کتاب شادی را به فرزند خود هدیه کنید
کتاب شادی را به فرزند خود هدیه کنید نوشته بتی راد است که با ترجمه آرتمیس مسعودی منتشر شده است. با این کتاب میتوانید به افزایش سلامت هیجانی کودک خود کمک کنید و به او شاد بودن را بیاموزید.
درباره کتاب شادی را به فرزند خود هدیه کنید
کتاب حاضر طوری طراحی شده است که شما میتوانید فقط فصل مربوط به گروه سنی کودک خود را بخوانید یا اینکه مانند هر کتاب دیگری آن را از ابتدا شروع کنید. با وجود آن که میتوانید این کتاب را از هر فصلی که مایلید آغاز کنید، اما هر فصلی با فصل دیگر ارتباط منطقی دارد. هدف از طرح نکتههای این کتاب آن است که تأمل کنید و مطالبی را که خواندهاید در زندگی کودکتان پیاده کنید. این بخشها کودک، خانواده، مدرسه، زندگی اجتماعی و اهداف زندگی را در برمیگیرد و جنبه تفریحی هم دارد. نیازی نیست نکتهها و تمرینها را مو به مو اجرا کنید، بلکه میتوانید از آنها به عنوان آغازی برای تمرین بیشتر و اعمال خلاقیت استفاده کنید.
خواندن کتاب شادی را به فرزند خود هدیه کنید را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام والدینی که دغدغه تربیت فرزندانشان را دارند پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب شادی را به فرزند خود هدیه کنید
هر نوع تصمیمگیری یا رویدادی که کودک تجربه میکند حتی اگر در زمان خود بیاهمیت به نظر برسد، میتواند در بزرگسالی بر زندگی او تأثیر بگذارد.
مورد پژوهی
«الیزابت» یک روز صبح دیر به مدرسه میرسد و توبیخ میشود. او از این توبیخ خشمگین است، اما قبل از هر اقدام با فکر کردن در مورد موضوع، خشم خود را کنترل میکند. بنابراین، صبح روز بعد زودتر از خواب بیدار میشود و به موقع به مدرسه میرسد. الیزابت این مشکل را با روش همیشگی خود حل میکند، در نتیجه، معلمش او را مورد تشویق قرار میدهد. به این ترتیب، اعتماد به نفس او بالا میرود و در بزرگسالی شهروند خوبی میشود.
«مایکل» هم یک روز صبح دیر به مدرسه میرسد و توبیخ میشود. او از این توبیخ خشمگین است، اما سعی نمیکند قبل از هر اقدام با فکر کردن در مورد موضوع، خشم خود را کنترل کند. بنابراین، صبح روز بعد با چاقو به مدرسه میرود و معلمش را مورد حمله قرار میدهد. در نتیجه، پای پلیس به ماجرا باز میشود. مایکل از مدرسه اخراج میشود و اعتماد به نفس او به شدت پایین میآید. او فکر میکند انسان بیمصرفی است و رفتارش از بد به سوی بدتر میرود. مایکل در بزرگسالی سر از زندان در میآورد.
این دو مثال، اگرچه ممکن است اغراقآمیز باشد، اما درکی واقعی در مورد تفاوت کودکی که دارای آگاهی هیجانی است با کودکی که از این آگاهی برخوردار نیست، ایجاد میکند. مایکل دارای آگاهی هیجانی نیست، زیرا شتابزده عمل میکند. او بدون توجه به عواقب دیر بیدار شدن صبح دیر از خواب بیدار میشود، فقط برای اینکه دلش اینطور میخواهد. او نمیتواند خوشیهای خود را به تأخیر بیندازد. به طور مثال، به خود نمیگوید: «به موقع به مدرسه میروم تا بتوانم با معلمم کنار بیایم و در عوض آخر هفته میخوابم» و پیش از بروز هر رفتاری فکر نمیکند. مثلا در مورد این که اگر معلمش را مورد حمله قرار دهد چه اتفاقی میافتد، فکر نمیکند. مایکل قادر نیست احساساتش را کنترل کند. او وقتی خشمگین است نمیتواند به رفتارهای جایگزین فکر کند تا بتواند مشکل را حل کند. در نتیجه، این کودک ناخشنود، در بزرگسالی فردی قابل ترحم خواهد بود.
الیزابت آگاهی هیجانی دارد و میتواند خوشیهای خود را به تأخیر بیندازد، مثلا میتواند در روزهای غیرتعطیل از خواب صبحش بگذرد و در عوض روزهای تعطیل بخوابد. او میتواند پیش از هر اقدام فکر کند. به طور مثال هر روز زنگ ساعت را تنظیم میکند تا به موقع به مدرسه برسد. الیزابت احساسات خود را کنترل میکند. او دقیقآ در مورد آنچه خشم او را برمیانگیزد، فکر میکند و در جهت بهتر کردن اوضاع اقدام میکند. در نتیجه، این کودک در بزرگسالی فردی خوشحال خواهد بود.
حجم
۱۱۰٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۱۵۸ صفحه
حجم
۱۱۰٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۱۵۸ صفحه