کتاب مجمع الجزایر
معرفی کتاب مجمع الجزایر
مجمع الجزایر نوشته اینگر ـ ماریا مالکه داستانی درباره شکافهای اجتماعی و تغییرات اساسی جوامع در طول یک سده است که توانست جایزه کتاب سال آلمان را بدست آورد. جایزه کتاب آلمان از سال ۲۰۰۵ اعطا میشود و یکی از مهمترین جوایز ادبی آلمان به شمار میرود.
درباره کتاب مجمع الجزایر
رزا در نهم ژوئیهٔ ۲۰۱۵ به لالاگونا، پایتخت قدیمی مجمع الجزایر بازمیگردد. او به دنبال چیزی می گردد که شاید خودش هم نمیداند چیست، اما آن را در خانه سالمندان لالاگونا پیدا میکند. خولیو پدربزرگ رزا با بیش از نود سال سن نگهبان خانه سالمندان است. خولیو در جنگ داخلی پیامرسان بود، فاشیستها اسیرش کردند، بعد فرار کرد و دوباره برگشت، و امروز از آخرین دروازهٔ زندگی سالخوردگان جزیره محافظت میکند.
داستان درباره سه خانواده مختلف است که در جریان جنگ داخلی اسپانیا دچار شکافها و زخمهایی شدهاند.
مالکه در مجمع الجزایر به صد سال تغییرات اساسی، شکافهای اجتماعی، انتظارهای بزرگ و دستاوردهای کوچک نظر میاندازد. او در این رمان نگاه جالب و تازهای به روابط خانوادگی و اجتماعی دارد و تاریخ دیکتاتوریها و استعمار قرن بیستم در این اثر در جزیره «تنریف»، یکی از هفت جزیره مجموعه جزایر قناری به خوبی روایت میشود.
یکی از دلایلی که باعث دیده شدن این کتاب شده، جزییات شگفتانگیز و خیرهکننده کتاب است که آن را به اثری جذاب تبدیل کرده است.
خواندن کتاب مجمع الجزایر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر علاقهمند به رمانهای تاریخی و اجتماعی هستید؛ این اثر جذاب و تحسینشده را از دست ندهید.
درباره اینگر- ماریا مالکه
اینگر ـ ماریا مالکِه در لوبک و تنریف بزرگ شد، در دانشگاه آزاد برلین حقوق خواند و در همان شهر در گروه آموزشی جرمشناسی کار کرد. در سال ۲۰۰۹ برندهٔ جایزهٔ ادبی اوپن مایک شد. یک سال بعد، اولین رمانش، نقرهماهی، جایزهٔ ادبی کلاوس میشائیل کونه را بُرد. در رقابت برای کسب جایزهٔ ادبی اینگبورگ ـ باخمان، چکیدهای از رمانش، صورتحساب پرداختنشده، جایزهٔ ارنست ـ ویلنر را نصیب خود کرد؛ در سال ۲۰۱۴ جایزهٔ کارل ـ آرنولد آکادمی علوم و هنر نوردراین ـ وستفالن را دریافت کرد. دیگر رمانش، هر طور شما بخواهید، در لیست نامزدهای نهایی جایزهٔ کتاب آلمان قرار گرفت.
اینگر ـ ماریا مالکِه فقط در عرض چند سال یکی از مطرحترین نویسندگان زن آلمان شده و با تکتک کتابهایش، چه از لحاظ محتوا و چه از لحاظ فرم، پیشرفت کرده است. او اکنون در برلین زندگی میکند.
بخشی از کتاب مجمع الجزایر
در کمپ هوا تاریک میشود. شرکتکنندگان باقیماندهٔ پلو را میخورند و لباسهایشان را روی چوبهای طویل بامبوی کف زمین آلاچیق پهن میکنند. دوربینها روی حالت عکسبرداری در شب گذاشته میشوند، تصویر آبی ـ خاکستری میشود، تعدادی دراز میکشند تا بخوابند، بقیه دور آتش مینشینند و آخرین وضعیت را بررسی میکنند. «هیچ چیز از دست نرفته است، تازه میخواهم شروع کنم.» این را مرد موبلوندی میگوید که احتمالاً کاندیدای بعدی است. صورتش در تاریکی همرنگ موهایش شده است. مردمک و عنبیهٔ چشمهایش سیاهاند.
سکانسِ آسمان شبانگاهی: تصویربرداری زمانگریز، ازدحام سایهٔ ابرها، نقطههای نورانی در حال حرکت که کمکم کمفروغ میشوند. سکانس خلیج: مَد صخرهها را میبلعد، آسمان صورتی است، گویِ خورشید در بام آسمان آهسته ظاهر میشود؛ بفرما، صبح، بدون هیچ زحمتی.
رزا گرمای سینی را روی رانهایش احساس میکند. او سینی را به پاهای جمعشدهاش تکیه داده است. گوشههای سینی به پوست بین استخوانهای لگنش فشار میآورند، به مثانهاش، باید ادرار کند. لحظهای هندزفری را بیرون میکشد و گوشهایش را تیز میکند. هنوز یک نفر دارد برس میکشد، یولالیا هنوز در حمام است. رزا عرق میریزد، پشت سینی نمناک است، آن را با یک تکه دستمال کتان خشک میکند. دیگر نمیتواند بیش از این تحمل کند.
شرکتکنندگان از خواب بیدار میشوند و خانمها میروند شنا کنند. بعد از آن با هم جروبحث میکنند که چه کسی مسئول خاموش کردن آتش است. سکانس: حرکت دوربین بر فراز خلیج. ملودیای که شروع مسابقه را اعلام میکند به صدا درمیآید. بلافاصله دوباره خاموش میشود. تصویر فریز میشود. سروصداهای داخل حمام بلندتر میشوند. هندزفری رزا نمیتواند صداها را خفه کند. چرخ بارگیری میچرخد. استریم گیر میکند. مجری بیحرکت میایستد، با دستهایی کاملاً ازهمکشیده و چشمهایی گشادشده؛ انگار بخواهد بگوید «من هم نمیدانم چه خبر شده است».
رزا صفحه را از نو بارگیری میکند. از داخل حمام چنان صدایی بلند میشود که انگار آنجا بارِ شیشه کف زمین خالی میشود. کار نظافت کردن یولالیا هر روز بیشتر از روز قبل طول میکشد. رزا دنبال آن قسمت از ویدئو میگردد که دفعهٔ قبل دیده است؛ داخل آب دیرکهایی گذاشته شده که داوطلبها روی آنها ایستادهاند، پاهایشان را داخل دو شکاف باریک سمت چپ و راست بالای دیرکها کردهاند. هر کس دیرتر از همه داخل آب بیفتد، برای تیمش تجهیزات ماهیگیری، شامل ریسمان، قلاب، تور و نیزهای از جنس بامبو برنده میشود. هنوز دو تیم در مسابقه هستند. وقتی فقط ده نفر از شرکتکنندگان باقی بمانند، رقابت انفرادی میشود. آماندا نفر ماقبل آخر است که داخل دریا میافتد.
حجم
۴۴۵٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۴۴۰ صفحه
حجم
۴۴۵٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۴۴۰ صفحه