دانلود و خرید کتاب شهربانو و هفت داستان دیگر یحیی کریمی
تصویر جلد کتاب شهربانو و هفت داستان دیگر

کتاب شهربانو و هفت داستان دیگر

معرفی کتاب شهربانو و هفت داستان دیگر

کتاب شهربانو و هفت داستان دیگر نوشته یحیی کریمی است. این کتاب مجموعه‌ای داستان جذاب است که خواننده را با خود همراه می‌کند. داستان‌های این کتاب شامل کوکب، مهری، هیبته، مستوره، گل گیس، شهربانو، طوعه و سودابه است. 

این کتاب با داستان‌های جذاب خواننده را با خود همراه می‌کند. این کتاب روایت آدم‌ها و ترجبه‌های تازه است، تجربه‌هایی که در دنیای واقعی فرصت از سر گذراندن آن را ندارید. داستان زبانی روان دارد در عین حال کلمات خوب انتخاب شده‌اند و فضای داستان‌ها خواننده را با خود همراه می‌کند.

خواندن کتاب شهربانو و هفت داستان دیگر را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقهمندان به ادبیات داستانی معاصر پیشنهاد می‌کنیم

بخشی از کتاب شهربانو و هفت داستان دیگر

صبح آن روز، از وقتی بیدار شدیم، نه با هم حرف زدند نه به هم نگاه کردند. ما هم ساکت بودیم. بعد از صبحانه پدر رفت محلهٔ بالا تا زن تازه‌اش را راه بیندازد و با خانواده‌اش خداحافظی کند. وقتی از در بیرون رفت و کفشش را پوشید، صورت آبله‌رویش را برگرداند، به مادر نگاه کرد و گفت: «کوکب، تو رو به خدا می‌سپرم!» و راهی شد.

ما منتظر بودیم یعقوب چاروَدار بیاید، خورجین‌مان را روی قاطر بگذارد و راه بیفتیم. کوکب دست‌هایش را توی درز چادرشب گذاشته بود و از درِ باز به افق نگاه می‌کرد. کفش‌هایمان را که می‌پوشیدیم، روی زانو نشست، هردویمان را بغل زد و ناله‌اش بلند شد.

چند دقیقه‌ای می‌شود که کنار مادر نشسته‌ایم. صنوبر، زن زکریا، وارد می‌شود، سفره را پهن می‌کند و بساط ناهار را می‌چیند. پارسال با زکریا قرار گذاشتیم که به مادر سرکشی کند، زنش هم در کارهای خانه کمکش کند و آب و نانی به دستش برساند. ماهیانه‌ای هم تعیین شده بود.

بوی جوجهٔ سرخ‌شده با پیاز در هوا موج می‌زند. جوجه قربانیِ ورودِ ماست. سر ناهار حواسم بیشتر به غداخوردن مادر است. دست‌هایش می‌لرزد، ولی هنوز می‌تواند قاشق را به دهانش برساند. لقمه‌ها را هم به‌کُندی می‌جود. ران جوجه را که سهراب در بشقابش گذاشته بود با دست چپ به نزدیک دهانش می‌بَرد و همان‌جا در هوا نگه می‌دارد تا لقمهٔ بعدی. لکه‌های ماستْ روی سفره و لباسش پخش شده است. قاشق را از دستش می‌گیرم و به دهانش می‌رسانم.

چرا پدر این‌همه از کوکب بیزار است؟ آخر می‌شود آدم از یک کسی این‌قدر بدش بیاید و بعد هم بخواهد با او همسر و هم‌بستر بشود؟! شاید پدر آن‌وقت‌ها موقعیت امروزش را نداشته است.

کاربر ۲۵۲۷۴۴۸
۱۳۹۹/۰۹/۰۳

شخصیت های این مجموعه داستان همگی زنانی هستند که در متن شهر و روستا عموما از اقشار تحت ستم جامعه انتخاب شده و خواننده به خوبی با آنها هم ذات پنداری دارد. نویسنده وسواس و دقت فراوانی برای گزینش کلمات

- بیشتر
مائده
۱۴۰۱/۱۰/۲۱

من یک داستان از این کتاب خوندم و شیفته این کتاب شدم کاش به کتاب های ایرانی بیشتر اهمیت بدیم بهتره با فرهنگ و طرز تفکر مردم کشورمون بیشتر آشنا بشیم

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۲۷٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۵۷ صفحه

حجم

۱۲۷٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۵۷ صفحه

قیمت:
۲۵,۰۰۰
تومان