دانلود و خرید کتاب تا بردمیدن گل ها محمدرضا فیاض
تصویر جلد کتاب تا بردمیدن گل ها

کتاب تا بردمیدن گل ها

امتیاز:
۵.۰از ۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب تا بردمیدن گل ها

کتاب تا بردمیدن گل ها نوشته محمرضا فیاض است. این کتاب مطالعه جامعه‌شناختی موسیقی در ایران از سپیده دم تجدد تا ۱۳۳۴ است. نویسنده با پژوهش‌های گسترده و دقیق در کتاب تا بردمیدن گل ها به تحلیل بخشی از تاریخ ایران پرداخته است. 

درباره کتاب تا بردمیدن گل ها

فصل اول این کتاب، مرور و بررسی آن ویژگی‌های جامعه ایرانی است که به مطالعه تأثیر تأسیس رادیو بر زندگی موسیقایی ایرانی جنبه خاص می‌دهد؛ ویژگی‌هایی که در خود جوامعی که رادیو را برای نخستین بار به کار گرفتند، قابل مشاهده نیست؛ اگرچه نباید از نظر دور داشت که میان موقعیت ما و کشورهای همسایه مشابه موقعیت ما ـ نظیر ترکیه ـ در آستانه تأسیس رادیو وجوه شباهت آن‌قدرها هم اندک نیست؛ با این حال رهگیری این تشابهات و تمایزات تنها زمانی میسر خواهد بود که موقعیت و مسائل هر یک جداگانه رصد شده باشند.

در فصل دوم کتاب، دورانی که رادیو را بنیاد نهاد ـ دوران رضاشاهی ـ واکاوی می‌شود. به اقتضای روند کتاب، این واکاوی از شخص او آغاز شده، سپس به دستگاه حکومتی او ادامه یافته و پس از مرور برجسته‌ترین شخصیت‌های موسیقایی گفتمان‌های دوران، پیامدهای اجتماعی این گفتمان تعقیب می‌شود. در خلال این دوره ساختار جامعه ایرانی کمابیش زیر و رو شد و در کمتر از دو دهه، با شتاب خیره‌کننده‌ای مناسبات اجتماعی و طبقاتی تازه‌ای در ایران برقرار گردید: گسترش شهرنشینی و ایجاد یک دستگاه دیوانی متمرکز و حجیم در مقایسه با تاریخ گذشته، زمینه شکل‌گیری طبقه متوسط جدیدی را فراهم ساخت که نسبت به طبقات سنتی جامعه، ماهیتاً از مطالبات و نگرش‌های متفاوتی برخوردار بود. پی‌ریزی شالوده جدید آموزش و پرورش، تأسیس مدارس جدید و اجباری شدن دوره ابتدایی آموزش، تغییرات چشمگیری در جامعه ایران به بار آورده بود. درک و تحلیل اینکه چرا موسیقی رادیو در دو دهه نخست تأسیس آن از چنین سرشتی برخوردار شده، بدون شناخت جامعه‌ای که هم‌زمان مخاطب آن و سازنده آن بوده، نارسا خواهد بود؛ از این رو لاجرم بخش قابل توجهی از این کتاب به بررسی تغییرات اجتماعی ـ فرهنگی ـ هنری دوران رضاشاه اختصاص خواهد یافت. این دوره بسیار پراهمیت در تاریخ ایران از ده‌ها زاویه موضوع هزاران صفحه پژوهش بی‌غرضانه یا غرض‌ورزانه تحلیلگران مختلف قرار گرفته است؛ مراجعه کوتاه این نوشته به آن دوران عمدتاً از خلال آثار مورخان و تحلیلگرانی خواهد بود که شأن علمی تحقیقاتشان مورد اجماع نسبی است. این مراجعه اگرچه در وهله نخست در حوزه‌هایی صورت می‌گیرد که به موضوع موسیقی کم یا زیاد مرتبط است، اما در عین حال یک چشم‌انداز بسیار کلی از این دوران برای آن خوانندگانی فراهم می‌کند که احیاناً با مباحث تاریخی چندان دمخور نبوده‌اند.

فصل سوم اختصاص دارد به تبارشناسی جریان‌های موجود موسیقایی ایران تا ۱۳۱۹؛ موسیقی رادیو، هرچه که می‌خواست و می‌بایست باشد، باید توسط انسان‌های مشخصی با تبارنامه معینی ساخته شود؛ چه کسانی و با چه تبارنامه‌ای آن را ساخته‌اند؟ پاسخ این پرسش تنها زمانی ممکن است که بضاعت‌های موسیقایی ایران را در آن دوران بازسنجی کنیم. این باز ـ وزن‌کشی تنها توانایی هنری هر جریان را ارزیابی نمی‌کند؛ باید دید هر جریان از چه پتانسیلی برای ایجاد تحرک اجتماعی برخوردار است. باید تصویری از سامانه زندگی موسیقایی ایران در آستانه تأسیس رادیو به دست داد. این فصل سامانه موسیقایی ایران در آستانه تأسیس رادیو را رصد می‌کند.

خواندن کتاب تا بردمیدن گل ها را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به تاریخ موسیقی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب تا بردمیدن گل ها

تحلیلگران تاریخ موسیقی‌های رسمی همه جای جهان، تا پیش از دوران جدید، پیرو سنتی سخت بدیهی، موسیقی هر دوره را با نوع عملکرد حکومت و دربار در قبال موسیقی، طبقه‌بندی کرده‌اند: دربار خسروپرویز بر رونق موسیقی افزود؛ سیاست‌های سختگیرانه عمر بن خطاب حیات موسیقایی را با محدودیت مواجه ساخت؛ خلیفه هارون‌الرشید هنر و موسیقی را به حدی افسانه‌ای اعتلا داد؛ شاه طهماسب موسیقی‌دانان را از پایتخت راند و موج گسترده‌ای از مهاجرت موسیقی‌دان‌ها و نوازندگان را سبب شد؛ ناصرالدین‌شاه تشکیلات موسیقایی را گسترش داد و... موسیقی رسمی همواره نیازمند حمایت بوده و خواهد بود؛ این دربارهای هر دوران بوده‌اند که با سیاست‌های خود یا زمینه رونق و اعتلای هنر رسمی را فراهم ساخته‌اند و یا آن را به محاق افکنده‌اند. در این میان آنچه موقعیت ایران یا کشورهای مشابه را درخور توجه می‌کند آن است که یکباره مرکز ثقل حیات رسمی موسیقایی از دربار به رادیو منتقل می‌شود! باری، از ۱۳۱۹ بارگاه تازه موسیقی در دوران جدید ایران رسمیت می‌یابد: رادیو تهران. رادیو برای موسیقی در ایران تنها رسانه نیست، نوعی دربار هم هست.

حکومت‌ها هر هدفی در راه‌اندازی رادیو داشته باشند، قطعاً قصد اعتلای امر موسیقی از اولویت‌های نخستینشان نیست. اگر ناگزیر موسیقی در رادیو از چنین درجه اهمیتی برخوردار می‌شود، به دلیل سرشت رادیو است: رسانه‌ای که تنها می‌تواند با صدا ارتباط برقرار کند؛ و در حوزه ارتباطات انسانی، ارتباط صوتی انسان‌ها تنها به دو طریق می‌تواند تحقق پذیرد: گفتار و موسیقی. از میان این دو عرصه، تکلیف گفتار برای هر حکومتی کمابیش روشن است: گفتار مناسب در کلی‌ترین وجه آنی است که به بسط اقتدار دستگاه حاکم یاری رساند. گردآورندگان کتاب «اسنادی از تاریخچه رادیو در ایران» به‌درستی می‌نویسند:

«تاریخ سانسور در ایران با خود این رسانه همزاد است. از همان آغاز کلیه اخبار و گفتارهای رادیو پیش از پخش به اداره راهنمایی نامه‌نگاری شهربانی فرستاده می‌شد و تنها پس از اجازه اداره مذکور بود که این برنامه‌ها پخش می‌شد.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
ولی موزیک اروپایی یک شادی طبیعی معلوم می‌سازد، مغز را عوض می‌کند و یک آزادی خیالی ایجاد می‌کند که یک لحظه به تصور آدم می‌گذرد ایران نیست و یک‌مرتبه این بدبختی‌ها را فراموش می‌کند. اما افسوس که شادی‌اش بس ناپایدار است و چیزی نمی‌گذرد که خود را دوباره از هر طرف در بند و در هر چیز گرفتار می‌بیند.»
Zahra Najmj

حجم

۳۳۶٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۲۰۸ صفحه

حجم

۳۳۶٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۲۰۸ صفحه

قیمت:
۶۲,۰۰۰
۳۱,۰۰۰
۵۰%
تومان