کتاب اصل بعید بودن
معرفی کتاب اصل بعید بودن
کتاب اصل بعید بودن نوشته دیوید هند درباره این اصل صحبت میکند که چرا همرخدادیها و رویدادهای معجزهآسا و نادر همه روزه رخ میدهند؟
کتابی که در دست دارید کتابی است دربارهٔ رویدادهای خارقالعادهٔ نامحتمل و بعید؛ دربارهٔ اینکه چرا چیزهایی بسیار بعید رخ میدهند. و ناگفته نماند، دربارهٔ اینکه چرا پشت سر هم رخ میدهند و رخ میدهند، و باز هم رخ میدهند.
در نگاه نخست، گویی با امری تناقضآمیز روبهرو هستیم. مگر میشود رویدادی بسیار بعید باشد و باز هم پشت سر هم رخ دهد؟ بیتردید، بعید و نامحتمل معنایی جز نادر و کمیاب ندارد.
نمونههای بسیاری در زندگی روزمره بیانگر این واقعیتاند که تناقضی در میان نیست: آدمها بارها برندهٔ بختآزمایی میشوند، آذرخش چندینبار به آدمی بینوا میخورد، فروپاشیهای مالی شدید بارها رخ میدهند، و غیره. خب، اینها توضیح میخواهند.
گیتی قوانینی دارد که شیوهٔ کارکردش را توضیح میدهند. قوانین حرکت نیوتن به ما میگویند که چگونه اجسام فرومیافتند و چرا ما به دور خورشید میچرخیم. آنها توضیح میدهند که چرا وقتی ماشین دارد شتاب میگیرد به صندلی فشرده میشویم، و چرا وقتی سکندری میخوریم محکم به زمین میافتیم. سایر قوانین طبیعت به ما نشان میدهند که چطور ستارگان زاده میشوند و چگونه میمیرند، حیات از کجا آمده، و به احتمال به کجا میرود و...
چنین چیزی دربارهٔ رویدادهای نامحتمل هم صادق است. «اصل بعیدبودن» نام برگزیدهٔ دیوید هند برای دستهای از قوانین شانس است، که رویهمرفته، به ما میگویند که باید انتظار نامنتظرهها را داشته باشیم، و اینکه، خب چرا؟
ارکان سازندهٔ این اصل، در سطوحی متعدد پدیدار میشوند. برخی به جنبههای بنیادین ساختار گیتی برمیگردند ـ به بنیادیبودن این حقیقت پایه و انتزاعی که دو به اضافهٔ دو میشود چهار.
بعضی برخاسته از ویژگیهای ژرف چیزیاند که به آن احتمال میگوییم، و برخی هم در تراز روانشناسی آدمی پدیدار میشوند: مغز فقط یک دستگاه ضبط ساده نیست. در شرایط مناسب، هر کدام از این قانونها برای رسیدن به نمونهای از اصل بعیدبودن کفایت میکند، اما هنگامیکه آنها گرد هم میآیند و دست در دست هم مشغول کار میشوند، نیروی اصل بعیدبودن به راستی حیرتانگیز میشود. و آن وقت است که چیز بعید رخ میدهد.
در این کتاب با این اصل و قوانین حاکم بر آن بیشتر آشنا میشوید.
خواندن کتاب اصل بعید بودن را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
دوستداران کتابهایی درباره فیزیک، کیهان، احتمالات و فلسفه.
بخشی از کتاب اصل بعید بودن
اگر تاس مکعبی استانداردی را بریزیم، میدانیم که شمارهای بین ۱ تا ۶ خواهد آمد. اگر سکهای به هوا بندازیم، میدانیم که یا شیر میآید یا خط. برای اینکه کاملا دقیق باشیم، میباید این دو مثال را بسط دهم: میدانیم که تاس یکی از شش وجه را نشان میدهد یا پیامدی دیگر پیش میآید (مثلا از روی میز به زمین میافتد و گم میشود)؛ میدانیم که سکه یا شیر میآید یا خط، یا روی لبهاش میایستد، یا پرندهای در حال عبور آن را میبلعد، یا در ترک کف اتاق میرود، و غیره (گرچه باید بگویم که در همهٔ تجربههایم با انداختن سکه، نتیجه همیشه یا شیر بوده یا خط). باری، اگر میشد فهرستی از همهٔ پیامدهای ممکن تهیه کنیم، میتوانستیم بدانیم که پیامدی باید رخ دهد. وقتی به توپ گلفی روی چمن ضربه میزنیم، میدانیم که روی برگی از چمن قرار میگیرد، یا (اگر خیلی خوششانس یا ماهر باشیم) یکراست توی سوراخ میرود، یا اینکه از روی حصار رد میشود، و غیره. با قطعیت چیزی رخ خواهد داد.
به واقع همین جان کلام اصل ناگزیری است: اگر فهرستی کامل از همهٔ پیامدهای ممکن تهیه کنیم، آنگاه یکی از آنها باید رخ دهد. اما، با آنکه میدانیم یکی از پیامدها در فهرست کامل پیامدهای ممکن باید رخ دهد، نمیدانیم کدام یکی خواهد بود. پیش از ریختن تاس، نمیتوانیم بگوییم کدام وجه میآید؛ پیش از انداختن سکه نمیتوانیم بگوییم شیر میآید یا خط (یا پیامد کماحتمال دیگری)؛ و پیش از زدن توپ گلف، نمیتوانیم بگوییم روی کدام برگ چمن قرار میگیرد.
در واقع، در مثال گلف، اگر پیش از زدن ضربه، برگ خاصی از چمن را انتخاب کنیم، میتوانیم با اطمینان بگوییم که بسیار نامحتمل است که توپ روی نوک آن برگ قرار بگیرد. حاضریم شرط ببندیم که توپ روی هر برگ خاصی فرود نمیآید، چون میدانیم که شانس باختنمان به راستی خیلی کم است.
پس ما فهرستی طولانی از پیامدهای ممکن برای مکان فرود توپ داریم ـ روی هر برگ چمن، یکراست درون سوراخی، یا در منقار کلاغی عبوری، و غیره، هریک با شانس وقوع بسیار اندک، اما خواهناخواه یکی باید رخ دهد. پری ولاهوس، سخنگوی انجمن اخترشناسی ویکتوریا در استرالیا، توصیفی زیبا از این ایده دارد، مانند مثال توپ گلف من اما در مقیاسی بزرگتر. وی در مورد ماهوارهٔ UARS ناسا که قرار بود روی زمین سقوط کند گفت: «کمی دشوار است که بشود گفت کجا میافتد چون متغیرهای بسیار زیادی درگیرند، اما بیتردید در گوشهای از جهان سقوط خواهد کرد.» خب، وی در بخش آخر حرفش قاطعانه درست میگفت: این است قانون ناگزیری.
حجم
۳۴۰٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۷۲ صفحه
حجم
۳۴۰٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۷۲ صفحه
نظرات کاربران
کتاب فوق العاده مخصوصا برای علاقهمندان به آمار و احتمالات. کتابی ضد خرافات. کاش فرمول های ریاضی در نسخه الکترونیک بهتر نمایش داده میشد. ترجمه هم مثل کارهای دیگه این مترجم عزیز در حد عالی... ممنون از ناشر، مترجم و