کتاب قهرمانان شمال
معرفی کتاب قهرمانان شمال
کتاب قهرمانان شمال نوشته نجیب کیلانی و ترجمه خوشنام احدی جید داستان مبارزه، دفاع و مقاومت مردان نیجریه از فرهنگ، کشور و دینشان است.
درباره کتاب قهرمانان شمال
نجیب کیلانی، نویسنده مصریالاصل در کتاب قهرمانان شمال از دفاع و مبارزات مردان نیجریه گفته است. قهرمانان شمال داستان زندگی مردان و زنانی است که در شمال نیجریه زندگی میکنند و به دین اسلام اعتقاد دارند. اما حالا شهرهایشان به دو قسمت تقسیم شده است. بخشی که مردمش هنوز با اعتقادات اسلامی زندگی میکنند و بخش دیگری که محل زندگی بیگانگان است و زندگی نوین و متفاوتی از مردم مسلمان دارند. حالا که نظام سرمایهداری در تلاش است تا نیجریه را به چنگ خودش درآورد و منابع عظیمشان را غارت کند، مردان نیجریه بدون سلاح و تنها با کمک راهنماییهای مرشد پیرشان و کمک گرفتن از نصایح و اعتقادات اسلامی به مبارزه میروند.
قهرمانان شمال داستان این مبارزه و زندگی جوانی است که در این مبارزات شرکت میکند. در دام امتحانهای مختلفی میافتد و بعد از درگیریهای بسیار ازدواج میکند. او داستان مبارزهها و تلاشهایش را تعریف کرده است و ما را به سفری جادویی به شمال نیجریه میبرد.
کتاب قهرمانان شمال را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
دوستداران ادبیات عرب و علاقهمندان به ادبیات پایداری از خواندن کتاب قهرمانان شمال لذت میبرند.
بخشی از کتاب قهرمانان شمال
اسم من عثمان آمینو است؛ و از قبایل فولانی به شمال نیجریه آمدهام، گفته میشود که قبیلههای ما از بلندیهای مصر در زمانهای قدیم پس از پشت سر گذاشتن یک دوره جنگ و جهاد در قسمتهای مختلف آفریقا، صاحب زمینهای بسیاری شده و بالاخره در قسمتهای شمالی نیجریه سکنی گزیدهاند، و همچنین گفتهاند که ما در اواخر قرن هیجدهم پیشوای معروفی در تاریخ خودمان داشتهایم بنام عثمان وانفودیو، که توانسته است قبیلههای ما را متحد؛ و لشکر عظیمی زیر پرچم اسلام گردآوری کند.
و بدین شکل به سرزمینهای بسیاری حکم راندهایم که از آن جمله سوکوتو و کانو و بروئین هستند، قبر عثمان دان فودیو هنوز هم در شهر سوکوتو پابرجاست.
شاید پدرم به احترام آن فرمانروای رشید، اسم او را بر من نهاده است.
اکنون شهرهای ما در شمال نیجریه به دو قسمت تقسیم شدهاند:
قسمت قدیمی که سنتها و تعالیم اسلامی در آنها حاکم بوده و آداب و رسوم سنتی ناب اسلامی رواج دارد و مردم ملزم به رعایت اصول اخلاقی و معارفی هستند که اجازه نمیدهند تا به انحراف و انحلال کشیده شوند.
و امّا قسمت دیگر شهر، محلههای مدرن هستند که در زبان ما به آنها (بابون غربی) گفته میشود یعنی شهر جدید (نوین) که در آنها بیگانگان سکونت داشته و بیبندوباری و بزهکاری در خیابانهایش رواج دارند، «پناه بر خدا» خانههای عفاف و مغازههای مشروبفروشی بیداد میکنند... یعنی شهر طبق اظهارات یکی از افراد بیبندوبار، بین خدا و شیطان تقسیم شده است.
خانهای که من در آن سکونت داشتهام در یکی از محلههای قدیمی عربنشین معروف شامل یک حیاط بزرگی در وسط و اتاقهایی که آن را احاطه کردهاند میباشد. همه زنان محله ما محجبه بوده و دلیل پرهیزگاریشان هم وجود زبان عربی که زبان دینمان است، میباشد.
ما به قداست زبان عربی ایمان داریم، و معتقد هستیم که آن بخشی غیرقابل تفکیک از پیکره عظیم اسلام است و همچنین زبان هوسا را هم به علت اینکه زبان تجارت و معاملات است، یاد میگیریم.
و همچنین به علت حضور استعمار انگلیس و نظام آنها برای ما جزء ضروریات است که کمابیش با نحوه تکلم و قواعد زبان انگلیسی هم آشنا شویم و گریزی از آن نداریم و بالاخره به زبان ایبو هم که زبان قبیلههای شرقی است مسلط بوده و زبان اروپائیان و قبیلههای غرب را هم بلد هستیم.
بنابراین معلوم میشود که باید فرزند یک تاجر بزرگی باشم که سفرهای بسیاری کرده و در خانقاههای صوفیه مخصوصاً داخل پیروان مسلک قادریه زندگی کرده است.
در شهر کانو و سوکوتو فعالیتهای فرهنگی دینی معروفی برپاست و من به عنوان یکی از دعوتکنندگان به سوی خداوند متعال معروف هستم. ناگفته نماند که در روزگار ما سیر به سوی خداوند متعال آکنده از موانع و خطرات است
حجم
۱۶۹٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۵۹ صفحه
حجم
۱۶۹٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۵۹ صفحه