کتاب دل به عشقت مبتلا شد
معرفی کتاب دل به عشقت مبتلا شد
کتاب دل به عشقت مبتلا شد، گزارشی از سفر اربعین ۱۳۹۶ به انضمام پدیدهشناسی پیادهروی اربعین نوشته محمد آقاسی است.
دربارهی کتاب دل به عشقت مبتلا شد
محمد آقاسی در کتاب دل به عشقت مبتلا شد گزارشی از سفر اربعین سال ۱۳۹۶ ارائه کرده است. او سفرنامهای جذاب نوشته که در کنار پرداختن به تجربیات مختلف سفر، مانند پرواز، بودن در فرودگاه شهر غریب، امکانات و هزینهها، از تجربههای غیر مادی هم سخن گفته است. تجربیاتی که با عشق، از خودگذشتگی، فداکاری و ... معنا پیدا میکنند و تکمیل میشوند. همین جزئیات زیبا و تجارب دلنشین است که خواندن کتاب دل به عشقت مبتلا شد را جذابتر کرده است.
کتاب دل به عشقت مبتلا شد را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر از خواندن سفرنامه لذت میبرید، کتاب دل به عشقت مبتلا شد را بخوانید. عاشقان و دوستداران امام حسین (ع) هم از خواندن داستان زیبای کتاب دل به عشقت مبتلا شد لذت میبرند.
بخشی از کتاب دل به عشقت مبتلا شد
هرچه قدر سفر عجیب است و این سفر عجیبتر، به راحتی سوار شدیم و مثل بقیه سفرها نشستیم تا مسافری هم به تعبیر عامیانه «چند صلوات چاق کند» و معلوم نیست این اصطلاح از کی و کجا باب شد در میان ما؛ و باز باید خدا را شاکر بود بابت صبحانه خوبی که در این پرواز نصیب مسافران شد و همه میخوردند اُملت قارچ را، پنداری که دیگر غذایی نباشد در سرزمینی که جنگزده است و سامان نیافته و یا غذای وداع است، با غذای ایرانی.
فریاد یکی از مسافران همه را سر صرف صبحانه سردرگم میکند. این عصبی شدنها و فریاد زدنها را بارها دیدهام. خودم هم عصبی شدم و فریاد هم زدهام. برای این که یاد گرفتیم که برای گرفتن حقمان فریاد بزنیم. راه و چاره زدن زنگ و کمک گرفتن از مهماندار، همانقدر از ما دور است که حقوق و روشن بودن حق ما. هر چقدر که ما تجربه کردیم، طرف ایرانی هم کمتر گفته که این سفر سخت است از هر نوعش چه زمینی و چه هوایی و چه دریایی برای کسانی که از سمت بصره میآیند و متفاوت با هر نوع دیگرش. آستانه تحمل هم برای کسانی که عادت ندارند پایینتر میآید.
تمام میشود این جدال بیهوده و باز هم مسافران سرگرم کار خویشند تا فرودگاه نجف. شنیدهام که فرودگاه بغداد خیلی سختتر است و با بگیر و ببندها، حالِ حسابی میگیرند از مسافران. مسافران هواپیما بیهیاهو پیاده میشوند و مسیر ایست و بازرسیها شروع میشود. امسال خیلی جدی بلیط کاغذی را چک میکنند و عکس آن را خیلی دشوار روی موبایل قبول میکنند. روی پایم بند نیستم تا مهر ورود به کشور عراق بخورد و عوارض ورود هم بپردازم قریب به ۵۰ هزار تومان ایرانی. به سرعت از فرودگاه خارج میشوم. میدانم تاکسی هست تا حرم و میدانم حرم خیلی شلوغ است. اولین تاکسی که قبول میکند مینشینم. بیشتر از آنکه قبول کند مرا به خاطر اینترنت گول میزند. مینشینم که نتام را وصل کنم که همین وصل نشدن کمک میکند که به اطراف نگاه کنم. ماشینهای دیگر زودتر پر میشوند و میروند. نزدیک ظهر است و وقت ندارم. پایین میآیم بدون اینکه راننده متوجه شود و کولهام را برمیدارم. ماشینی همان نزدیکی است نه به تمیزی این اولی، سه مسافر دارد که با من تکمیل میشود. به ۲۵ هزار تومان میبرد تا حرم. نمیدانم میارزد یا نه. از بقیه میپرسم و آنها هم تجربهای ندارند و بعد سکوت میکنیم تا برسیم.
حجم
۵۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۵۸ صفحه
حجم
۵۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۵۸ صفحه
نظرات کاربران
کتاب خوب و جالبی بود. قلم روان و زیبای نویسنده درک صحنه ها و وقایع را برای خواننده تسهیل می نمود. فقط کاش نویسنده کتاب در پایان بخشی را برای وقایع رسیدن به کربلا را در نظر می گرفت و