کتاب تو هم گاهی مدارا کن!
معرفی کتاب تو هم گاهی مدارا کن!
تو هم گاهی مدارا کن! نوشته هادی عبدلی کتابی درباره روشهای ارتباط با افراد دشوار است.
درباره کتاب تو هم گاهی مدارا کن
شاید شما هم در تعاملات اجتماعی با افرادی مواجه شدهاید که سازگاری با آنها بسیار دشوار بوده است. این افراد به شیوهای ناسازگارانه با محیط و افراد تعامل میکنند و باعث رنج دیگران میشوند، ولی خود رنج چندانی از این رفتار، تجربه نمیکنند و احساس غیرطبیعیبودن ندارند. در روانشناسی این افراد را دارای اختلال شخصیت معرفی میکنند. در این کتاب نویسنده بر آن است تا نکاتی را در برخورد با این افراد که البته انواع مختلفی دارند نظیر - فریبکار، پرخاشگر، خودشیفته، دمدمیمزاج، بدبین و سختگیر- را معرفی کند تا در برخورد با این افراد آسیب کمتری متوجه شما گردد و رابطه بهتری با آنها برقرار کنید.
این کتاب راهنمای خوانندگان برای شناخت و سازگارشدن یا معرفی راههای برخورد صحیح با کسانی است که با نام افراد دشوار، مشکلدار یا افراد نابهنجار شناخته میشوند، تا صدمه کمتری در ارتباط با این افراد به ما و نیز به خود این افراد وارد آید.
خواندن کتاب تو هم گاهی مدارا کن! را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به کتابهای روانشناسی و موفقیت و مهارتهای ارتباطی مخاطبان این کتاباند.
بخشی از کتاب تو هم گاهی مدارا کن!
افراد خودشیفته چگونه فکر میکنند؟
این افراد موفقیتها و جایگاه خود را بزرگتر از آنچه هست، میدانند. مرتب از خود تعریف میکنند. ذهن این افراد درگیر رؤیای موفقیت و درخشش، قدرت و زیبایی نامحدود است. آنها موفقیتهای بزرگ برای آینده خود قائلاند؛ برای مثال ممکن است فرد خودشیفته، خود را رئیسجمهور آینده کشور بداند و انتظار داشته باشد دیگران او را جدّی بگیرند و به او احترام ویژه بگذارند. آنها خود را در امور مختلف خبره و متخصص میدانند؛ به طوری که حتی خود را از متخصصین در آن حوزه فهمیدهتر قلمداد میکنند. آنها برای افکار و احساسات دیگران ارزشی قائل نیستند. در واقع احساسات و تمایلات دیگران را درک نمیکنند و نمیتوانند با کسی صمیمی شوند.
همچنین اعتقاد دارند که دیگران باید از خواستههای آنها تبعیت کنند و این حق آنهاست. آنها باور دارند که استحقاق بیشتری نسبت به باقی مردم دارند؛ برای مثال فکر میکنند برای خرید یا هر کار دیگری که باید برای آن نوبت گرفت، نیاز به ایستادن در صف ندارند. آنها مشکلاتشان را منحصربهفرد میدانند و فکر میکنند تنها افراد مهمی مثل خودشان آنها را درک میکنند.
۲. عواطف و هیجانات خودشیفته به چه شکلی است؟
آنها افرادی جاهطلباند و آرزوی شهرت و مکنت دارند و انتظار دارند که شما نیز آنها و این موقعیتهای خیالیشان را بپذیرید. آنها منزوی و غمگیناند، خودخواه هستند و توقع زیادی دارند. همچنین حسودند یا دیگران را حسود میدانند و از پیشرفت دیگران که آنها را پستتر از خود میدانند، رنج میبرند. آنها بهشدت دچار عقده حقارتاند و عزت نفسشان پایین است؛ اما چیزی غیر از آن را نشان میدهند. عزت نفس این افراد خیلی شکننده است و اگر آنها را تحسین نکنید، خیلی زود به هم میریزند و اخم، قهر و پرخاشگری از خود نشان میدهند. اگر در یک مورد خاص موفقتر از دوست خودشیفتهتان عمل کنید، باید منتظر ناراحتی او باشید. البته او در چنین مواردی رقابت سختی با شما خواهد داشت. افراد خودشیفته به تغییرات زیبایی مثل پیرشدن خیلی حساساند و دوست ندارند زیبایی و تناسب اندامشان را از دست بدهند. ممکن است ساعتها وقت بگذارند و اندام خود را پرورش دهند.
۳. افراد خودشیفته چه رفتاری دارند؟
خود شیفتهها در اینباره که دیگران قدر آنها را نمیدانند و توانمندیها و استعدادشان شناخته نشده است، زیاد صحبت میکنند و البته برای مبالغه در موفقیتها و جایگاهشان دروغ نیز میگویند.
حجم
۱۲۹٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه
حجم
۱۲۹٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه
نظرات کاربران
تشکرازنویسنده ولی؛ کاش اقتباس یا اشاره به کتابهائی میشد که درطاقچه موجود بود.