کتاب مامبای سیاه و عشق صورتی
۲٫۹
(۸۱)
خواندن نظراتمعرفی کتاب مامبای سیاه و عشق صورتی
مهوش توکل( -۱۳۵۷)، نویسنده است.
در بخشی از «مامبای سیاه و عشق صورتی» میخوانیم:
«زرین تاج خانم به اتاقش که برگشت خیلی سریع لیست کارهایی که اشرف باید انجام میداد را یادداشت کرد: "۱. ساعت پنج میری دم سوپری مشتی رحیم و از پستچی محفظه رو تحویل میگیری و پولی رو که تو پاکت گذاشتم بهش میدی!
۲. جعبهی خوشگل مار رو از اتاقم برمیداری و میبری گلخونه و مامبا رو میندازی تو محفظه! مواظب باش کسی نفهمه اون این مدت تو اتاقم بوده!
۳. به نهنه کوکب میگی که جلسه....
بعدش زرین تاج خانم روی شمارهی سه خط کشید و چند دقیقهای به فکر فرو رفت و بعد آن را اینطوری تصحیح کرد:
۳. به مامان و ترنم میگی که جلسهی امشب به هم خورده!"
زرین تاج خانم وقتی داشت کلمهی مامان و ترنم را کنار هم مینوشت به طرز عجیبی قلبش فشرده شد، مادرش خانهی موروثی خودش یعنی همین خانهی نه تا را به اسم ترنم زده بود، انگار که فقط ترنم فرزند او بود و باید از او ارث میبرد، اشک توی چشمهای زرین تاج خانم حلقه زد، به نظرش رسید که مادرش هیچ وقت او را دوست نداشته است، چون او دختر دکتر مظفر خان صبوحی است. یعنی همان کسی که گلوی بانو را به قصد کشت فشرده بود و میخواست به قول خودش سگکشی کند.
زرین تاج خانم اشکهایش را پاک کرد و پس از آنکه نگاهی به ساعتش انداخت، تند تند و با عجله مشغول پوشیدن لباسهایش شد، بعد لپتاپش را گذاشت توی سامسونتش، نامه را مچاله کرد توی جیبش و از اتاق بیرون آمد».
حجم
۹۳٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۷۵ صفحه
حجم
۹۳٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۷۵ صفحه
قیمت:
رایگان
نظرات کاربران
داستان جذابی بود تقریبا... یکم اخرش سرهم بندی شده بود...و اینکه خیلیی اضافات داشت مخصوصا قسمتی که درباره در های باغ توضیح میداد بنظرم خیلی حوصله سر بر بود در کل داستان جذابی بود ..🌼🌼
جاداشت که خیلی بهتر باشه . مثلا این که یک مرد متاهل بتونه خیانت کنه رو حداقل تو کتابامون میتونیم نیاریم . داستان کاملا تخیلی بود و من اینشو دوست نداشتم. و اینکه کتاب نوشتن خودش یه جرئت خاصی میخواد که خوشبختانه
بدنبودولی اخرش غم انگیزبودخیلی ام توضیح بودراجب درهاکه ادم یکم کلافه میشد
خوب بود ولی توضیحات خیلی زیاد بود درمورد درها
واسه وقت کشی خوبه
اولش به خوبی پیش رف ولی به بعد اصلا جالب نشد
نباید آخرش با گلین عروسی میکرد البته این به نویسنده مربوطه ولی خب چرا ترنم مرد؟
اصلا خوب نبود:|
نویسنده خیلی زحمت کشیده اما زیاد کشش نداشت و کمی کلیشه ای
داستانو دوست داشتم بر خلاف چیزی که انتظار داشتم یه داستان بسیار خوب بود..بعضی چیزاش برام گنگه چرا باید شخصیت مرد اول داستان اینقدر توصیف بشه تناقضاتش تاحدی به جاست ولی به نظرم شخصیت ناچیزی بود که یک فصل برای