دانلود رایگان کتاب جلو‌ه‌ی اهل خراسان سید‌علی خامنه‌ای
تصویر جلد کتاب جلو‌ه‌ی اهل خراسان

کتاب جلو‌ه‌ی اهل خراسان

معرفی کتاب جلو‌ه‌ی اهل خراسان

جلوهٔ اهل خراسان نوشته حسینعلی جعفری، روایتی است از سفر حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای (مدظله‌العالی) رهبر معظم انقلاب اسلامی به استان خراسان شمالی.

درباره کتاب جلوه اهل خراسان

کتاب حاضر روایتی از سفر هشت روزهٔ مقام معظّم رهبری به استان خراسان‌ شمالی‌در سال ۱۳۹۱ است. جلوهٔ اهل خراسان بیانگر شکوه حضور مردمانی سخت‌کوش و با محبّت در استقبال از رهبر معظّم انقلاب و با روایتی ناب از صحنه‌های ابراز ارادت و دلدادگی آن مردم است.

داستان کتاب از لحظه‌ای آغاز می‌شود که نویسنده با خبردار شدن از سفر قریب الوقوع رهبر انقلاب به خراسان شمالی راهی بجنورد می‌شود و با مشاهدهٔ در و دیوار شهر و صحبت با مردم متوجه شور و اشتیاق آنها می‌گردد.

سفرنامه جلوه اهل خراسان با تکیه بر متن و بخصوص حاشیه‌های دیدار مقام معظّم رهبری با اقشار مختلف مردم، مسئولان، نخبگان، علما، روحانیون، دانشگاهیان و خانواده‌های شهدا و سفر به شهرهای اسفراین و شیروان پیگیری می‌شود و در نهایت با گزارشی از تشکیل جلسهٔ هیأت دولت و مصوّبات آن برای استان در محضر رهبر، و بازگشت نویسنده به شهر خود پایان می‌یابد.

از ویژگی‌های این کتاب بیان صادقانه و بی‌تکلّف وقایع سفر بخصوص حضور رهبر در منزل شهدا است که به‌گونه‌ای لطیف خواننده را با خود همراه می‌کند و فضای واقعی و ملموسی را پیش روی او می‌گذارد.

خواندن کتاب جلوه اهل خراسان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

علاقه‌مندان به خواندن سفرنامه حتما از خواندن سفرنامه رهبر انقلاب، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به خراسان شمالی لذت خواهند برد.

جملاتی از کتاب جلوه اهل خراسان

کنار جاده جا به جا روستاییها به انتظار ایستاده‌اند. بعضی‌شان هم عازم اسفراین. کی مجبورشان کرده است؟ همان که در این سی و چند سال من را مجبور کرده است. چند سال پیش مدتی بود سمنان چشم انتظار باران بود و دریغ از یک قطره. انگار ابرها با ما قهر بودند. خورد به بیست و دوم بهمن و رفتیم راهپیمایی. همان غروب باران گرفت. چه بارانی! نه تند و نه کند. مردم به هم که میرسیدند، شادمانه لبخند میزدند و میگفتند: «این هم اجر ما.» همان نقطه قوت و قدرت ما و عامل بزرگ شکست دشمنان در این چند سال. توی ماشین سردم است و آن زنِ بچه به بغلِ روستایی سر جاده ایستاده به انتظار. که چه؟ که آقا را ببیند. خب برو توی خانه‌ات بنشین و از تلویزیون ببین. همان طور که تا الآن میدیدی.... بعدها جواب دلش را چه بدهد؟ اصلاً دوست ندارم مثل این خبرنگارهای صدا و سیما بروم و از آن خواهرم بپرسم: «چه احساسی داری که آقا به اینجا می‌آید؟» و یا این که: «چرا در این هوای سرد آمدی به استقبال آقا؟» یک نگاه کافی است که همه چیز را بفهمی.

آ سید مهدی
۱۳۹۸/۱۲/۲۶

حضرت ماه😍

آقا میگوید: «جوانان بجنوردی باید افتخار کنند که بجنوردی هستند.» نگاه میکنم به شور و حال مردم. اشتیاق خودم کمتر از این مردم نیست. دروغ چرا؟ خودم را کنترل میکنم که فقط ببینم و بشنوم و بنویسم. بیشتر زیر لب صلوات میفرستم که بتوانم خودم را نگه‌دارم. آقا از شهدا میگوید و این که این استان پنجاه سردار شهید دارد. من به شهیدان فکرمیکنم و به حرفی که برای همیشه در گوشه ذهن و دلم ثبت کرده‌ام
سينا
یکی بی‌حال شده و بچه‌های هلال احمر دارند با برانکار میبرندش. عکس آقا را گذاشته روی سینه خودش و ول نمیکند. آقا نشانه‌های دیگرِ نشاط و سرزندگی مردم اینجا را برمیشمارد: ۵۰ سردار برجسته، ۲۷۷۲ شهید، ۶۰۰۰ جانباز، کشتی باچوخه با دهها هزار تماشاچی، غیرت مرزبانی، استعدادهای درخشان و همراهی و همزیستی مهربانانه و برادرانه قومیتهای مختلف.
سينا
آقا استان خراسان شمالی را معرفی میکند: «استانی با طبیعت زیبا، با منابع طبیعی غنی و متنوع، با عمق و غنای فرهنگی کاملاً برجسته و ممتاز، با استعداد فراوان کشاورزی و دامی و سایر فعالیتهای مربوط به منطقه، با جاذبه‌های گردشگری متأسفانه ناشناخته ـ که بسیاری از مردم کشور هنوز جاذبه‌های گردشگری این منطقه را درست نمیشناسند ـ و یکی از برترین خصوصیات، عبور سالیانه میلیونها مردم مسافرِ مشتاق بارگاه علی‌بن موسی‌الرضا (علیه‌آلاف‌التّحیهًْ‌والثّناء). با این خصوصیات جغرافیایی و منطقه‌ای، منطقهٔ خراسان شمالی دارای موقعیت حساسی است. لیکن از اینها مهمتر، خصوصیات مردمی است. مردمِ اینجا را از دیرباز با شور و نشاط و سرزندگی در همهٔ میدانها شناخته‌ایم.»
سينا
روزنامه محلی خراسان شمالی کل صفحهٔ اول را به عکس تمام‌رنگی آقا اختصاص داده با این عنوان: بهار آمد. تصویری که در دستها جا گرفته. میروم و چند نسخه‌اش را از دست جوانی میگیرم. یکی خودم برمیدارم و بقیه را بین خبرنگارها پخش میکنم. روی هوا میقاپند. این نشریه‌ها به کارم می‌آیند.
سينا
امشب شب انتظار است و شکر. آسمان بجنورد نورافشانی میشود. در بعضی مساجد دعای توسل برای سلامتی آقا و نماز شکر خوانده میشود. قرار است ساعت نُه بجنوردیها به پشت بام بروند و الله‌اکبر بگویند. چند جا تصویر آقا دیده میشود با این شعر خودش: دلبسته یاران خراسانی خویشم... میخندم و میگویم: «عجب مردم زبلی هستند این بجنوردیها!» در شهر دوری میزنیم. بجنورد امشب بیدار است. انتظار، خواب را بر چشمها حرام کرده.
سينا
به تونل که میرسیم بسیجیانی میبینیم که پیاده عازم بجنوردند. راننده ایراد میگیرد که چرا با وجود این همه ماشین پیاده میروند. میگوید: «پیغمبر و امام ما پیاده میرفتند چون ماشین نبود.»
سينا

حجم

۱۸٫۰ مگابایت

تعداد صفحه‌ها

۳۲۸ صفحه

حجم

۱۸٫۰ مگابایت

تعداد صفحه‌ها

۳۲۸ صفحه

قیمت:
رایگان