دانلود و خرید کتاب خدای انسان گونه احسان اله اشتهاردیان
تصویر جلد کتاب خدای انسان گونه

کتاب خدای انسان گونه

معرفی کتاب خدای انسان گونه

کتاب خدای انسان‌گونه، بیانی کوتاه از روند تشکیل باور اومانیسم دینی از گذشته تا آینده بشر است. این کتاب را احسان‌اله اشتهاردیان و محمد گوگانی نوشته‌اند و انتشارات گوی منتشر کرده است. 

درباره‌ی کتاب خدای انسان‌گونه

کتاب خدای انسان‌گونه، از تشکیل باور امانیسم می‌گوید. و آن را از گذشته تا آینده‌ی بشر بررسی می‌کند. چرا که در دنیای امروز ما با حجم زیادی از اطلاعات و داده‌ها مواجه هستیم و باور امانیسم هم به نوبه‌ی خود، تاثیر بسیاری بر اعتقادات و سبک زندگی انسان‌ها گذاشته است. محوریت قرار گرفتن انسان‌ها در باور امانیسم، سبب شده تا خدا از جایگاه حقیقی خود خارج شود. اما در عین حال امانیسم با مسائل شناختی و محوریت انسان در شناخت دنیا و پدیده‌ها آغاز می‌شود. بنابراین لازم است تا ابتدا با این دیدگاه آشنا شویم و نقش آن باورهای دینی را بشناسیم.

کتاب خدای انسان‌گونه در هفت فصل تدوین شده است. فصل اول به تعریف کلی امانیسم می‌پردازد. فصل دوم امواج و اصول امانیسم را بیان می‌کند و فصل سوم به دو ابزار قدرتمند اومانیسم یعنی کارکردگرایی و لذت‌گرایی اختصاص دارد. در فصل چهارم به تغییر تعریف و جایگاه خداوند با توجه به اصول و اندیشه‌های اومانیسم می‌پردازیم و فصل پنج کتاب در خصوص انتظارت بشر معاصر از دین با توجه به قبول باورها و اصول اومانیسم است. در فصل شش به نتیجه اعتقاد عمومی مردم به اومانیسم و تأثیر آن در تعریف دین‌ها و شبه‌دین‌های جدید و استحاله و تغییر برخی ادیان اشاره شده و فصل هفت شامل نظریات جسورانه‌ی نویسندگان در خصوص پیش بینی وضعیت اومانیسم در آینده بشر است. 

کتاب خدای انسان‌گونه را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خدای انسان‌گونه برای دوست‌داران فلسفه و آشنایی با دیدگاه‌ها و عقاید مختلف، جذاب و خواندنی است. 

جملاتی از کتاب خدای انسان‌گونه

واژهٔ اومانیسم را انسان‌گرایی، اصالت انسان، انسان‌مداری، آدمیت و خودبنیادی تعریف کرده‌اند. درمجموع برخلافِ ایسم‌های رایج دیگر، اومانیسم فاقد هرگونه فلسفه منسجم و سازمان‌یافته‌ای در تاریخ محسوب می‌شود و هیچ اندیشه فلسفی یا سیاسی واحدی بر این نهضت سیطره نداشته تا ممیز و معرف آن باشد. شاید بتوان گفت پس از رنسانس، تغییراتی اساسی در باورهای انسان ایجاد شد. هرچند دیدگاه انسان‌گرایی مدرن یا طبیعت‌گرا به‌طورکلی ریشه در دیدگاه‌های فلاسفه و اساطیر یونانِ باستان دارد؛ اما مشخصاً فلسفه انسان‌گرایی طبیعی از فلسفه نوین ناشی شده است.

هرچند اومانیسم را در جهت شناخت انسان و روابط انسانی تعریف می‌کنند، اما نکته اینجاست که درواقع نوع اعتقاد به خدا (شامل وجود، عدم وجود، یا انحراف در نوع باور) تعیین‌کننده دیدگاه انسان به خود و جهان پیرامون او هم خواهد بود. لذا می‌توان ریشه‌های اومانیسم را به عبارتی در برخی تعاریف از خدا و توحید دانست. به‌عبارت‌دیگر ریشه‌های اندیشه اومانیسم آن هنگام که انسان خود را موجودی در عرض خدا و خدا را یک فرد تصور می‌کند متولد می‌شود و این انحراف در اعتقاد توحیدی سرانجامی چنین می‌یابد.

مصطفی
۱۳۹۸/۱۲/۰۹

کتاب بسیار خوب در مورد یافتن روند خداگریزی در جوامع مطلبی که نوعا ما از آن غافل هستیم ضعف در توحید صفات است و از همین موضع شروع به سنجش خدا و احکام او می پردازیم ، این کتاب به آسیب

- بیشتر
محمدرضا
۱۳۹۹/۰۱/۱۸

کتابی خوب و مختصر برای مطالعه تاریخ اندیشه اومانیسم. با توجه به این‌که در فرآیند جهانی شدن همه ما خواسته یا ناخواسته تحت تاثیر ارزش‌های اومانیستی (که تا حد زیادی در تضاد با ارزش‌های سنتی ما هستند) قرار گرفتیم شناخت این

- بیشتر
Zahra Zamanpour
۱۳۹۹/۰۲/۱۰

بسیار عالی حتما بخونید ببینید چه بر سر بشر اومده که خدا رو هم رده خودش کرده

حمیدرضا موسوی
۱۴۰۲/۰۵/۰۶

روند دین انسانیت امروزی، دین گریزی امروز جوامع و حذف شدن دین اصیل رو بررسی میکنه و دلایل اون را واکاوی میکنه. برای خود من این کتاب ب این جهت خوب بود که تونستم هم خودم و رابطه‌‌ی خودم با

- بیشتر
Javad Sabzevari
۱۳۹۹/۰۹/۰۸

کتاب کاملا از جهت های مختلف به مسائل کلان جامعه شناختی می پردازد و اذعان میکند که اومانیسم فضای غالب بر اکثریت جهان قرار گرفته و این چه مشکلاتی را برای بشر بوجود اورده

مهراد حسن پور
۱۴۰۲/۰۱/۱۳

به نظرم چیزی که علم میگه درسته. چون همه چیز رو با دلیل و مدرک و با اثبات صددرصدی تحویل میده. باقیش افسانه و خیاله

الف
۱۳۹۸/۰۸/۱۹

ای کلاهبردار های جاعل!!! از اسم و محتوای یه کتاب معروف انگلیسی کپی میکنید بعد اسمشو میذارید تالیف؟؟؟؟!!!!

وقتی خبر به زئوس رسید او را بر سر قله قاف (در قفقاز) برد و بست. برای تنبیه هرروز عقابی می‌آمد و جگر او را می‌خورد و شب جگر از نو می‌رویید. همین موقع بود که پرومتئوس به زئوس گفت: روزی خواهد آمد که پادشاهی و خدایی تو از میان برود و کسی بر تخت تو تکیه زند. زئوس که از پیشگویی‌های او مطمئن بود، دائم در پی این بود که از او بپرسد چه کسی، ولی او هرگز پاسخ نمی‌داد، تا اینکه این موضوع به وقوع پیوست. سرانجام هرکول، عقاب را کشت و پرومتئوس را آزاد کرد.» البته در نوشته‌های فلاسفه بزرگ یونان نیز می‌توان این رقابت بین انسان و خدا را یافت. در واقع فلسفه یونان از همان آغاز دو صورت از اومانیسم را عرضه می‌کند: اومانیسم نسبی‌گرا و انسان محور سوفسطاییان که براساس آن انسان بدون ارتباط متعالی، محور و مدار عالم تلقی می‌شود. و دیگری اومانیسم خدامحور و مطلق‌گرای افلاطون که انسان را با توجه به خود متعالی‌اش و ارتباطش با خدا دارای شان و منزلت و محوریت می‌داند. افلاطون به پیروی از سقراط انسان را محور می‌داند و خداوند را در مرکز جهان انسانی قرار می‌دهد.
محمد طاهر پسران افشاریان
واژهٔ اومانیسم را انسان‌گرایی، اصالت انسان، انسان‌مداری، آدمیت و خودبنیادی تعریف کرده‌اند. درمجموع برخلافِ ایسم‌های رایج دیگر، اومانیسم فاقد هرگونه فلسفه منسجم و سازمان‌یافته‌ای در تاریخ محسوب می‌شود و هیچ اندیشه فلسفی یا سیاسی واحدی بر این نهضت سیطره نداشته تا ممیز و معرف آن باشد. شاید بتوان گفت پس از رنسانس، تغییراتی اساسی در باورهای انسان ایجاد شد. هرچند دیدگاه انسان‌گرایی مدرن یا طبیعت‌گرا به‌طورکلی ریشه در دیدگاه‌های فلاسفه و اساطیر یونانِ باستان دارد؛ اما مشخصاً فلسفه انسان‌گرایی طبیعی از فلسفه نوین ناشی شده است. هرچند اومانیسم را در جهت شناخت انسان و روابط انسانی تعریف می‌کنند، اما نکته اینجاست که درواقع نوع اعتقاد به خدا (شامل وجود، عدم وجود، یا انحراف در نوع باور) تعیین‌کننده دیدگاه انسان به خود و جهان پیرامون او هم خواهد بود. لذا می‌توان ریشه‌های اومانیسم را به عبارتی در برخی تعاریف از خدا و توحید دانست.
محمد طاهر پسران افشاریان

حجم

۲۹۵٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۹۶ صفحه

حجم

۲۹۵٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۹۶ صفحه

قیمت:
۱۵,۰۰۰
تومان