دانلود و خرید کتاب به من گفتند تنها بیا سعاد مخنت ترجمه فائزه نوری
تصویر جلد کتاب به من گفتند تنها بیا

کتاب به من گفتند تنها بیا

نویسنده:سعاد مخنت
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۷از ۹۵ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب به من گفتند تنها بیا

کتاب پشت خطوط داعش؛ پشت خطوط داعش نوشتهٔ سعاد مخنت است و با ترجمهٔ فائزه نوری در انتشارات کتابستان معرفت منتشر شده است.

درباره کتاب به من گفتند تنها بیا

کتاب به من گفتند تنها بیا؛ پشت خطوط داعش خاطرات زن روزنامه‌نگار مسلمان، سعاد مخنت است. او اولین زنی است که با یکی از سران داعش به اسم، ابویوسف دیدار و مصاحبه می‌کند و زنده می‌ماند.

سعاد مخنت روزنامه‌نگار مسلمان آلمانی است که برای واشنگتن‌پست دربارۀ تروریسم گزارش می‌دهد. او پیش‌ازاین با نیویورک‌تایمز کار می‌کرد و «بچه‌های جهاد» از مشهورترین آثار او است.

سعاد با این سؤال که «چه چیز جوانان مسلمانی را که در اروپا زندگی می‌کنند جذب گروه‌های تروریستی می‌کند؟» این خطر و ماجراجویی را به جان می‌خرد تا با یکی از سران داعش مصاحبه کند.

نویسنده مقدمهٔ کتابش را با این پاراگراف آغاز می‌کند: گفتند تنها بیا. مجبور بودم همهٔ مدارک شناسایی، تلفن همراه، دستگاه ضبط‌صوت، ساعت و کیف پولم را در هتلم در انتاکیهٔ ترکیه بگذارم و با یک دفتر یادداشت و یک خودکار به ملاقاتشان بروم.

این مقدمه نشان می‌دهد او باید خودش را برای اتفاق مهمی آماده کند. او پیش از مصاحبه نمی‌دانسته که قرار است با مردی مصاحبه کند که عامل اصلی شکنجه و گروگان گرفته‌شدن خبرنگاران است. او بعد از گفت‌وگو می‌فهمد این مرد یکی از سران اصلی و ترسناک داعش است. این مصاحبه یکی از مهم‌ترین اسناد برای شناخت گروهک تروریستی داعش است. 

خواندن کتاب به من گفتند تنها بیا را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به مستندات خبرنگاری پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب به من گفتند تنها بیا

«با یک جفت چشم درشت قهوه‌ای و موهای ضخیمِ سیاهِ فرفری به دنیا آمدم. والدینم تقریباً تنها مهاجران محله‌مان در فرانکفورت بودند و من گه‌گاه کنجکاوی هم‌محله‌ای‌ها را برمی‌انگیختم. چهرهٔ عجیب و غریبی داشتم و چون شبیه آلمانی‌ها نبودم، توجه همه را جلب می‌کردم. حتی در پارک، پدر و مادرها، بچه‌های خودشان را رها می‌کردند و شروع می‌کردند به تماشای من. اما سربازان آمریکایی که به همراه خانواده‌هایشان در فرانکفورت، در نزدیکی کلتنبرگ‌اشتراسه ساکن بودند، صمیمانه با ما رفتار می‌کردند.

خانمی که من او را مادربزرگ آلمانی صدا می‌کردم، آنتیه ارت، بعدها به من گفت: «تو با تمام بچه‌ها فرق داشتی، وقتی خل‌بازی در می‌آوردی و نق می‌زدی و اوقاتت تلخ می‌شد، همه عاشق این صورت بانمک و جذابت می‌شدند.»

بهار ۱۹۷۸ بود که به دنیا آمدم، در آستانهٔ تحولات ناگهانی جهان اسلام. چند ماه پس از تولدم، رویدادهای ایران، عربستان سعودی و افغانستان، جهان اسلام را آشفته‌حال کرد و سال‌های طولانی، کودتا و تهاجم و جنگ را بر آن تحمیل کرد.

ژانویهٔ ۱۹۷۹ بود که شاه ایران سرنگون شد و با خانواده‌اش فرار کرد. اول فوریهٔ همان سال، آیت‌الله خمینی پس از سال‌ها تبعید به کشورش بازگشت و نظام جمهوری اسلامی را در برابر چشم تمامی متحدان پیشین، روشنفکران و لیبرال‌ها بنیان نهاد. چهارم نوامبر، دانشجویانِ انقلابی، سفارت آمریکا را در تهران اشغال کردند و ۶۶ آمریکایی را گروگان گرفتند که ۵۲ تن از آنان بیش از یک سال در ایران بازداشت بودند.

شانزده روز بعد، در نخستین روز سال ۱۴۰۰ هجری قمری، گروهی از تندروهای مسلّحِ مذهبی، مقدس‌ترین مکان مسلمانان، خانهٔ کعبه، را اشغال کردند که درون مسجدالحرام در مکه واقع است. تیراندازانِ گروه از مناره‌ها بالا رفتند و زائران، نمازگزاران و نیروی پلیس را هدف قرار دادند. هدف این گروه بی‌ثبات‌کردن پادشاهی آل‌سعود و تأسیس نظامی بر پایهٔ ایدئولوژی بنیادگرایی اسلامی بود.

محاصرهٔ مکه چهارده روز به طول انجامید و یک‌هزار کشته و ویرانی‌های بسیار برای خانهٔ کعبه برجای گذاشت؛ پیش از آنکه سربازان سعودی همراه با نیروهای ویژهٔ خارجی کاملاً این بنا را تخریب کنند. بازتاب این واقعه در سراسر جهان حتی در سال‌های آتی احساس شد. اسامه بن لادن بارها به تخریب این مکان مقدس توسط نیروهای سعودی اشاره کرد و خاندان سلطنتی آل‌سعود را مقصر اصلی دانست؛ درحالی‌که عاملان اصلی ویرانی خانهٔ کعبه را «مسلمانان واقعی» خواند و تحسین کرد. چند هفته بعد، حملهٔ شوروی به افعانستان نُه سال جنگ چریکی در پی داشت، در این زمان بن لادن و مسلمانان مبارز دیگر در افغانستان گرد هم آمدند و عصر جهادگرایی جهانی را پی‌ریزی کردند.»

arash
۱۳۹۸/۰۴/۱۶

یک عده خبرنگار ماجراجو با جون خودشون بازی میکنند تا گزارش هایی با داعشی ها تهیه کنند یا مثل اون آقا همراه پسر جوانش ده روز با امان نامه خلیفه وارد قلمرو داعش میشه. که کتابش واقعا هیچ نکته خاصی

- بیشتر
سیّد جواد
۱۳۹۹/۰۹/۱۱

کتاب ۳۳۳ از کتابخانه همگانی، کتاب خوبی است و ارزش خواندن را قطعا دارد ولی دوستان قبل از مطالعه به این نکته توجه داشته باشند که نویسنده کتاب یک مسلمان سکولار است و بیشتر خود را اهل سیاست میداند تا اهل

- بیشتر
میترا لواسانی
۱۳۹۸/۰۳/۲۸

داستان از دیدار نویسنده (خبرنگار زن) با یکی از سران داعش شروع میشه. من عاشق مادربزرگ این دختر شدم. شیر زنی بوده برای خودش! وقتی پلیس نگهبان بانک ازش پول میخواسته بلند بلند بهش گفته تو خجالت نمی کشی از یه

- بیشتر
امیرحسین
۱۳۹۸/۰۵/۱۳

من نفهمیدم،جز اولش که از دیدارش با رئیس داعش صحبت کرد،دیگه جایی در این مورد صحبت میکنه؟ یه عنوان جذاب و مخاطب پسند واسه کتاب گذاشتن تا خریده بشه،به نظرم فقط همینه و نکته دیگه اینه که اومده از همه اتفاقات منطقه

- بیشتر
مرجان
۱۳۹۸/۰۶/۰۴

عنوان فریبنده ای انتخاب کرده اند تا فروش داشته باشه ولی به جز سطرهای اول کتاب،مصاحبه ای با داعش در کار نیست.بقیه کتاب نویسنده در مورد خودش و عقایدش صحبت کرده.جای تاسف داره فریبکاری به مسایل فرهنگی چون فروش کتاب

- بیشتر
کاربر الهام
۱۳۹۹/۰۴/۰۴

کتاب خوبی است اما نویسنده نگرشی لیبرالی دارد، دوست داشتم کمی هم در مورد اسلام واقعی بنویسد ولی وقتی خود نویسنده آن را درک نکرده انتظار نا به جایی است😐

یک نفر مانده از این قوم که بر میگردد
۱۳۹۸/۰۵/۰۳

من فکر کردم کل کتاب در مورد مصاحبه با داعشه اما از بچگی اش شروع میکنه تا به آخر به خاطر همین بد جور خورد تو ذوقم در کل کتابدجالبی نیس

پایداری
۱۳۹۹/۰۱/۰۳

سعاد مخنت یک آلمانی مراکشی الاصل است که در کودکی عاشق روزنامه نگاری شده.به سبب اصالت عربی ،اشنایی با زبان عربی و علاقه خودش درمورد گروه های تکفیری تحقیق کرده و تلاش می کند با رهبران این گروه ها مصاحبه

- بیشتر
nazanin
۱۳۹۸/۰۳/۲۹

کتاب خیلی بی معنی بودومن توصیه نمی کنم کسی اونوبخونه،فقط الکی پول دادم،پشیمونم

هامان
۱۳۹۹/۰۴/۱۵

کتابی است که در اون نویسنده تلاش کرده منافع و عقاید دیکته شده رو در لابلای حقایق و واقعیت ها قرار بده ... به عبارتی هم سیبیل اربابش رو چرب کرده و هم سعی کرده یک فضای تحلیلی و هیجانی

- بیشتر
اما حق با ابویوسف بود، برنامهٔ تلویزیونی در آلمان نداشتم. در کشور من اگر بخواهید به عنوان یک مهاجر مسلمان یا حتی فرزند یک مهاجر، بالا بروید، باید تابع باشید و دستاوردهای اروپایی را ستایش کنید. اگر با صدای بلند از دولت انتقاد کنید یا سؤالات جدی در هر زمینه‌ای از سیاست خارجی تا اسلام‌هراسی مطرح کنید، عواقب شدیدی در انتظارتان خواهد بود.
روح الله
مذهب، مردم را افراطی نمی‌کند؛ مردم، مذهب را افراطی می‌کنند.
Mary gholami
«غربی‌ها آخرین کسانی هستند که می‌توانند در مورد حقوق بشر حرف بزنند. نگاه کن با من و بقیه چه کردند. آن‌ها مسئولیت عواقب کارهایشان را نمی‌پذیرند. استاد اتهام‌زنی و انتقاد هستند اما به خودشان نگاه نمی‌کنند و مسئولیت خود را در قبال نقض حقوق بشر به عهده نمی‌گیرند.»
ambranov
دموکراسی یعنی اکثریت پیروز می‌شود و حق کنترل اقلیت را به دست می‌آورد
ائمه
به من نگاه کرد، چشمان قهوه‌ای‌اش از تعجب گشاد شد. پرسید: «برای چه کسی مهم است که حقیقت چیست؟ واقعاً فکر می‌کنید برای کسی مهم است که حقیقت چیست؟ چقدر ساده‌اید؟ فکر می‌کنید زندگی عراقی‌ها برای آمریکایی‌ها مهم است؟ فکر می‌کنید دانستن این واقعیت که ما هیچ ربطی به ۱۱ سپتامبر یا سلاح کشتار جمعی نداریم، فرقی به حال آمریکا دارد؟»
ambranov
مذهب، مردم را افراطی نمی‌کند؛ مردم، مذهب را افراطی می‌کنند.
y_k
آنجا چندین وبگاه طرفداران القاعده و انجمن اینترنتی راه انداختند
bookman:)
مذهب، مردم را افراطی نمی‌کند؛ مردم، مذهب را افراطی می‌کنند. اخیراً برای حج عمره به مکه رفته بودم، لزومی نداشت خانم‌ها در حین زیارت صورتشان را بپوشانند و از آقایان جدا نبودند. چطور خانم‌ها را مجبور به پوشاندن صورتشان و جداشدن از مردها می‌کنیم، درحالی‌که در مقدس‌ترین مکان اسلام این اتفاق نمی‌افتد؟ منفعت‌طلبان، ایدئولوژی خودشان را به نام اسلام تبلیغ می‌کنند و این به‌شدت خطرناک است.
bookman:)
شنیدم که شیخ در یک بطری را باز کرد و چیزی را اسپری کرد گفت: «انگار رنگت پریده، شاید هوا زیاد خوب نیست.» عطر گل رز و مشک، خودرو را پر کرد. باورم نمی شد، من نگران بودم که زنده می‌مانم یا نه، آن‌وقت این مردک به خودش عطر می‌زد. از محله‌های حاشیهٔ کراچی می‌گذشتیم و شب تاریک و تاریک‌تر می‌شد. بالأخره دستیار فرمانده که کنار راننده نشسته بود، سرش را برگرداند و به انگلیسی گفت: «نگران نباش، این دفعه نمی‌دزدیمت. فقط شیخ می‌خواهد به یک ضیافت باربیکیو دعوتت کند. بهترین جا خارج از شهر است.»
f.m
عنوانش «تاریخ و اهداف حقیقی شیعه» بود و روحانیون شیعه را در عراق و ایران نشان می‌داد که آشکارا به عایشه، یکی از همسران حضرت محمد، و برخی از اصحاب آن حضرت توهین می‌کردند. معلوم نبود صداها دستکاری شده یا نه، اما بر اساس صدایی که روی تصویر مردها بود، آن‌ها عایشه را یک فاحشه معرفی کردند. عصبانیت از عایشه ریشه در اختلافات قدیمی شیعه و سنی داشت.
bookman:)
«غربی‌ها آخرین کسانی هستند که می‌توانند در مورد حقوق بشر حرف بزنند. نگاه کن با من و بقیه چه کردند. آن‌ها مسئولیت عواقب کارهایشان را نمی‌پذیرند. استاد اتهام‌زنی و انتقاد هستند اما به خودشان نگاه نمی‌کنند و مسئولیت خود را در قبال نقض حقوق بشر به عهده نمی‌گیرند.»
bookman:)
مادربزرگ همیشه می‌گفت: «در اسلام، هرگز زنان را دست کم نگیر.»
y_k
«غربی‌ها آخرین کسانی هستند که می‌توانند در مورد حقوق بشر حرف بزنند. نگاه کن با من و بقیه چه کردند. آن‌ها مسئولیت عواقب کارهایشان را نمی‌پذیرند. استاد اتهام‌زنی و انتقاد هستند اما به خودشان نگاه نمی‌کنند و مسئولیت خود را در قبال نقض حقوق بشر به عهده نمی‌گیرند.»
melika
ارث بردم و البته اشتیاق کشف‌کردن را. چرا اینقدر از ما متنفر هستند؟ این سؤالی است که همیشه انگیزهٔ من برای حرکت بود و در هر کشوری در گوشم صدا می‌کرد. از زمان حملات ۱۱ سپتامبر دنیا را گشته بودم، تا جواب سؤالاتم را پیدا کنم. امیدوار بودم آگاهی و ادراک، مردم را به جلوگیری از گسترش نفرت و قتل سوق دهد. اما بعضی از غربی‌ها متوجه خطر نشدند و برای همهٔ دنیا یک نسخهٔ استاندارد پیچیدند؛ تو گویی راه ما مسیر درست است، تنها مسیر است. این بهانهٔ خوبی به دست داعش داد. در همین حین، در قلب دموکراسی ما، زندان‌های مخفی، شکنجه‌ها و نظارت‌های گسترهٔ دولت، همهٔ ارزش‌هایی را نقض کرد که خودمان در دموکراسی تعریف کرده بودیم
انتشارات طلوع ققنوس
سونیا اعتقاد داشت، افرادی مثل عبدالحمید اباعود به‌خاطر اسلام به دام داعش نمی‌افتند، بلکه علت اصلی مشکلات خانوادگی و نژادپرستی‌ای است که در اروپا با آن روبه‌رو می‌شوند.
bookman:)
مذهب، مردم را افراطی نمی‌کند؛ مردم، مذهب را افراطی می‌کنند
ب. قاسمی
حرف‌های عبسی و آنچه در زرقا دیدم، تهدید یک جنگ حماسی میان سنی و شیعه را در سراسر جهان اسلام تقویت می‌کرد که تقریباً مرزهای عراق را درنوردیده بود. جنگ، جعبهٔ پاندورایی بود که محتویاتش هویت همهٔ مسلمانان جهان را دگرگون کرد. دیگر کسی نمی‌پرسید عرب هستی یا ایرانی؟ در عوض می‌پرسید سنی هستی یا شیعه؟
ف_حسنپوردکان
در سیستم‌های دموکراسی نظیر ایالات متحده هر شهروند مسئول اقدامات دولتش است. نمی‌توان گفت مردم این کشورها در قبال کاری که به نام آن‌ها انجام می‌شود، بی‌تقصیر هستند.
ف_حسنپوردکان
یکی از سربازان آمریکایی از زندان‌های مخفی، عکس‌های یهویی و وحشتناکی منتشر کرد. انگار احساس کرده بود تعطیلات را در سرزمین عجایب می‌گذراند، جایی که در آن خبری از انسانیت و اخلاق نیست. رفتارهای وحشیانهٔ آمریکایی‌ها لو رفته بود و در طول چند ماه، دنیا شکنجه و تحقیر زندانیان عراقی در ابوغریب و زندان‌های دیگر را به چشم دید. رسوایی‌های آمریکا این احساس را در من تقویت کرد که غرب و بخصوص ایالات متحده برتری اخلاقی ندارد؛ با افتخار خاک کشور دیگری را اشغال کرده و حالا با مصونیتی که داشت، به قول رهبرانش «در سایه» دست به هر عملی می‌زند.
ف_حسنپوردکان
از او پرسیدم: «چرا سنی و شیعه به‌خاطر اتفاقات صدها سال پیش هنوز همدیگر را متهم می‌کنند و می‌کشند؟» به‌آرامی گفت: «سیاست» و لبخند زد. «اما شما نباید راجع به این مسئله با هرکسی بحث کنید. ممکن است بعضی افراد ذهنیت انتقادی و فلسفی شما را اشتباه برداشت کنند و آن را یک خصومت شخصی تلقی کنند.»
ف_حسنپوردکان

حجم

۴۲۴٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۳۸ صفحه

حجم

۴۲۴٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۳۸ صفحه

قیمت:
۶۵,۰۰۰
۱۹,۵۰۰
۷۰%
تومان