دانلود و خرید کتاب خویش را باور کن مجتبی کاشانی
تصویر جلد کتاب خویش را باور کن

کتاب خویش را باور کن

دسته‌بندی:
امتیاز:
۵.۰از ۴ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب خویش را باور کن

از شعر خویش را باور کن: هیچ‌کس جز تو نخواهد آمد هیچ‌کس بر در این خانه نخواهد کوبید شعله روشن این خانه تو باید باشی هیچ‌کس چون تو نخواهد تابید چشمه حاری این دشت تو باید باشی هیچ‌کس چون تو نخواهد جوشید سرو آزاده این باغ تو باید باشی هیچ‌کس چون تو نخواهد رویید
Dexter
۱۳۹۸/۱۱/۰۳

کتاب خیلی زیبا و روونیه، علی رغم اشتباهات ویراستاری متعددش. اشعار امید بخش و فرح انگیزی دارند . آقای کاشانی حدودا در دهه ی ۵۰ تا ۸۰ یکی از مدیران صنعتی ایران بودند و در سفرهایی که به نقاط مختلف

- بیشتر
فرشید
۱۳۹۴/۰۸/۱۳

انتخاب شما در قرار دادن کتابها عالی هست.دست همه تون درد نکنه

Sima
۱۳۹۸/۰۹/۰۲

همه جوره عالیه

ملتی که تنها به گذشته خود افتخارمی کند، دیگر ملت نیست، یک موزه است. بکوشیم ملت خود را از موزه بودن خارج کنیم.
Dexter
هرچه ویرانی از تیشه ماست رستگاری         شادی آبرو         آبادی آرزو         آزادی همه از رویش اندیشه ماست باز باید برویم... خاک ما تشنه باریدن ماست
R.s
کسی که خود تغییر می‌کند جهان را تغییر می‌دهد. کسانی که تاب شنیدن و تحصیل اندیشه‌های گوناگون دارند اندیشه آفرین می‌شوند. کسانی که در پارادایم‌های (PARADIGM) منحصر به فرد گرفتار نیستند، جهان را توسعه می‌دهند. کسانی که برای ذهن خود برنامه ریزی می‌کنند و ذهن خود را از رکود گذشته خارج می‌کنند. کسانی که حتی پارادایم‌های آینده را می‌سازند و زندگی آن‌ها تنها براساس کامیابی‌ها و افتخارات گذشته استوار نیست.
Dexter
آدمیزاده درختی ست که باید خود رابالابکشد ببرد ریشه خود را تا آب بی امان سبزشود سایه دهد خویش را با خود نزدیک کند دگران را با خویش کاش می‌شد همه جا می‌رستیم کاش می‌شد همه جا می‌بودیم کاش می‌شد خود را تقسیم کنیم بین چندین احساس بین چندین انسان بین چندیم شهر چندین ملت گاه می‌اندیشم که چه موجود بزرگی هستیم
Dexter
اسب اندیشه خود را زین کن تک‌سوار سحر جاده تو باید باشی و خدا می‌داند که خدا می‌خواهد تو «خودآ» یی باشی بر پهنه خاک نازنین داس بی‌دسته ما سال‌ها خوشه نارسته بذری را برمی‌چیند که به دست پدران ما بر خاک نریخت کودکان فردا خرمن کشته امروز تو را می‌جویند خواب و خاموشی امروز تو را در حضور تاریخ، در نگاه فردا هیچ‌کس بر تو نخواهد بخشید باز هم منتظری؟
Dexter
برخیز تا سواره ازین شب سفر کنیم با هم شبانه عزم طلوع سحر کنیم در تیرگی به خویش خزیدیم سال‌ها سالی بیا که خویش ز خود باخبر کنیم
Dexter
ای رهسپار علم بیا مرد درد باش با این چراغ شاید ازین شب گذر کنیم
Dexter
مهاتما گاندی در بخشی از نوشته‌های خود با عنوان (چه هستم) می‌گوید: من نمی‌خواهم خود را در چهاردیواری خانه‌ام با پنجره‌های بسته زندانی کنم بلکه می‌خواهم اطاقم دارای پنجره‌های گوناگونی باشد که نسیم اندیشه‌ها و فرهنگ‌های گوناگون از آن‌ها برمن بوزد اما به آن‌ها اجازه نخواهم داد که مرا با خود ببرند.
Dexter
عشق یعنی دشت گلکاری شده در کویری چشمه‌ای جاری شده یک شقایق در میان دشت خار باور امکان با یک گل بهار
Dexter
عشق یعنی آهویی آرام و رام عشق صیادی بدون تیرو دام
Dexter

حجم

۱۶۸٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۱۹۲ صفحه

حجم

۱۶۸٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۱۹۲ صفحه

قیمت:
۲۵,۰۰۰
تومان