کتاب پانسیون
معرفی کتاب پانسیون
«پانسیون» نوشته زهره الحمدی، داستانی بر اساس تجربه نویسنده از زندگی در پانسیونی در تهران است.
شخصیتهای اصلی، «سارا، الهام و پرستو» هرکدام به دلیلی (و هرسه برخلاف میلشان) باید مدتی را در پانسیون دخترانهای در مرکز شهر تهران بگذرانند. اتفاقاتی را ببینند و داستانهایی را بسازند که در ادامۀ زندگیشان تأثیراتی خواهد داشت. هر کدام از این سه، با فرهنگ و تربیت خانوادگی ویژۀ خود، ناچارند در کنار پانزده، شانزده نفر دیگر، با فرهنگهای مختلف زندگی کنند و همین موضوع باعث میشود به مرور تغییراتی در خلق و خوی آنها و تصمیماتشان ایجاد شود.
روایت داستان بهصورت اول شخص است و هر کدام از پرسوناژهای اصلی، بخشی از خاطرات و داستان زندگیاش را در کنار دیگران، از دید خودش بیان میکند و فرد بعدی همین کار را ادامه میدهد تا در نهایت شاهد یک سال و نیم زندگی آنها در پانسیون باشیم:
بوی آش همسایه از سر کوچه تا حیاط پانسیون پیچیدهبود. دو روز قبل که با هماتاقیهایم از جلوی در آن خانه رد میشدیم، اطلاع دادند صبح عاشورا منتظرمان هستند. اگر دختر کُردِ بیباکِ خوابگاه نبود، شاید هماتاقیهای شکم دوست من پس از خوردن آن همه آش، تا شب از جایشان تکان نمیخوردند. سه ساعتی که از بیرونرفتنشان گذشت، استرس دیرکردنشان را با فکر پیدا کردن بلیت اتوبوس رشت در آن شرایط بحرانی یکجا تحمل میکردم. مادر سه چهار بار تماس گرفت. بار آخر که صدای هقهق گریهاش بلند شد، ناباورانه سوار اتوبوس شدهبودم. به این فکر میکردم که دفعۀ بعد محال است به پارسا خبر ندهم. حالا که همه نسبت به علاقه و آیندۀ من و او حساس شدهاند، خودم هم باید کاری میکردم.
پس از چند روز ماندن در خانه، درست زمانی که مادر نگرانی ناشی از شلوغیهای تهران را به فکر و خیالات همیشگی سرنوشت و آینده من گره میزد، با پارسا تماس گرفتم. شلوغیها او را هم نگران من کردهبود؛ خیلی هم نگران بود که در این چند روز حتی یکبار زنگ نزد و با تماس خودم هم خیلی سریع از آشنای خانوادگیشان در آموزش و پرورش رشت صحبت کرد. هم او که میتوانست انتقالی و کارم را برای یکی از هنرستانهای رشت درست کند. باورم نمیشد. او هم دوست داشت اینطوری خیال خودش را از بابت من راحت کند!
حجم
۱۲۸٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۵۲ صفحه
حجم
۱۲۸٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۵۲ صفحه
نظرات کاربران
قیمت خوب ولی من منتظر صوتیشم . داستان جالب نبود ، چیز خاصی هم نداشت
حتما پیشنهاد می شود
با وجود اینکه دوست ندارم کتابی را نصفه کاره کنار بگذارم ولی این کتاب را رها کردم اصلا جالب نبود