کتاب مثنوی معنوی
معرفی کتاب مثنوی معنوی
مثنوی معنوی از بهترین کتابهای ادبیات عرفانی کهن فارسی و حکمت پارسی پس از اسلام است که از ۲۶٬۰۰۰ بیت و ۶ دفتر تشکیل شده. این کتاب در قالب شعری مثنوی سروده شدهاست؛ که در واقع به همین دلیل عنوان کتاب نیز میباشد. مولوی در این مثنوی مجموعهای از اندیشههای فرهنگ ایرانی دینی را جمع کرده است. آخرین داستان مثنوی معنوی، با مرگ مولانا ناتمام ماند. دفتر ششم مثنوی به همین دلیل دفتری ناتمام است.
این کتاب به انتخاب نشریه گاردین جزو ۱۰۰ کتاب برتر تاریخ بشریت برگزیده شده است.
کتاب مثنوی معنوی را میتوانید از طاقچه بهصورت رایگان دریافت و دانلود کنید.
درباره کتاب مثنوی معنوی
قبل از مولوی هم شاعران دیگری مانند سنائی و عطار هم از قالب مثنوی استفاده کرده بودند ولی مثنوی مولوی از سطح ادبی بالاتری نسبت به بقیه برخوردار است. در این کتاب ۴۲۴ داستان پیدرپی به شیوهی تمثیل سختیهای انسان در راه رسیدن به خدا را بیان میکند. مثنوی مولوی، مانند بیشتر مثنویهای صوفیانه، از داستان به عنوان ابزاری برای بیان تعلیمات استفاده میکند. ترتیب قرار گرفتن داستانها در این کتاب نظم مشخصی ندارد و شخصیتهای اصلی داستانها میتواند از پیامبران و پادشاهان تا چوپانان و بردگان باشد. حیوانات نیز نقش زیادی در این داستانها دارند. به هجده بیت نخست دفتر اول مثنوی معنوی نینامه میگویند و خلاصهای از مفهوم ۶ دفتر است.
تکرار مطالب در مثنوی ، بسیار دیده میشود ولی این تکرارها، در ظاهر بهصورت تکرار است و در معنا تکراری نیستند. هر کدام از این مطالب تکرار، دارای نکتهای تازه است و در این زمینه پیرو قرآن کریم است؛ در قرآن نیز مطالب تکراری به چشم میخورد که مفهوم متفاوتی دارند. حکایاتها به صورت خشک در مثنوی نیامده بلکه این داستانها مانند موم در دست مولانا هستند و او بر اساس مقصود و هدف خود به آنها شکل میدهد.
چرا باید کتاب مثنوی معنوی را مطالعه کنیم؟
سخنان مولانا در سطح فهم عموم مردم است و با خواندن مثنوی معنوی ما نیز میآموزیم ساده و روان صحبت کنیم. نگاه عمیق به آموزههای مولانا میتواند مرهمی برای دردهای روحی انسان باشد.
خواندن این کتاب را به چه کسی پیشنهاد می کنیم؟
اگر قصد عارف شوید یا علاقه به فلسفه دارید این کتاب میتواند برای شما مناسب و جالب باشد و میتوانید از هر داستان این کتاب نتیجه گیریهای فوق العادهای بگیرید.
درباره مولانا
مولانا جلالالدین در تاریخ پانزدهم مهر ۵۸۶ هجری شمسی در بلخ متولد شد. مولوی بیشتر زمان عمر خود را در قونیه گذراند و در همان شهر از دنیا رفت؛ اما در طول زندگی همواره از وطن اصلی خود در خراسان یاد میکرد. مولوی شاعری فارسیزبان است؛ محل زندگی مولوی در طول عمرش، امروزه شامل بخشهایی از کشورهای ایران، افغانستان، تاجیکستان و ترکیه میشود که بسیاری از آنها در گذشته بخشی از خاک ایران بودند. به همین دلیل آثار مولوی در این کشورها نیز ترجمه شدهاند و طرفداران زیادی دارند.
مولوی در طی سالهای زندگیش سفرهای زیادی رفته و بعد از غیبت شمس تبریزی، با بزرگان دیگری نیز مانند «برهان صلاح الدین» و «حسام الدین چلبی» معاشرت میکرد. همنشینی مولوی با صلاح الدین دلیل خلق مثنوی معنوی شد که از بزرگترین گنجینههای ادبیات عرفانی ایران و جهان بهشمار میرود.
مولوی در تاریخ ، مصادف با چهارم دی ماه سال ۶۵۲ هجری شمسی، بهدلیل تب سوزان و بیماری در ۶۶ سالگی از دنیا رفت. بعد از مرگ او، مردم قونیه از مسلمانان تا مسیحی و یهودی تا چهل روز در غم از دست دادن مولانا، عزاداری کردند.
دیدار مولوی با شمس در سال ۶۴۲ هجری در سن ۳۸ سالگی مولانا، تاثیری عمیق در زندگی او داشت. تا قبل از آن مولانا تلاشهای زیادی در جهت آموزش خود و شاگردانش در زمینه علوم عرفان میکرد؛ اما شمس دریچهای را برای مولوی گشود. از اولین دیدار شمس و مولوی داستانهای زیادی وجود دارد؛ اما چیزی که در همه آنها مشترک است، تاثیر کلام شمس تبریزی بر روح و جان مولوی است. شمس تبریزی، مولوی را به تحقیق و جستجو در خودش مجبورکرد و مولوی فهمید که هرچه هست، در خود او است.
در کشور ترکیه، مولوی جایگاهی بالاتر از یک شاعر دارد و پیروان زیادی دارد که به ستایش او مشغول هستند. سلطان ولد فرزند بزرگ مولوی و اولو عارف چلبی نوه مولوی هر یک طریقتی متفاوت از اندیشههای مولوی پایهگذاری کردند و آن را طریقت مولویه نامیدند.
آرامگاه مولوی در شهر قونیه و در میان استانهای آنکارا و آنتالیا واقع شده است. قونیه بزرگترین استان ترکیه به شمار میرود. سالانه مردم زیادی برای دیدن آرامگاه مولانا به ترکیه سفر میکنند.
امروزه در محل آرامگاه مولوی، موزهای نیز تاسیس شده است که در آن از آثار ارزشمندی مانند دستنوشتهها و قرآن خطی، دیوان حافظ، آلات موسیقی دوران رومی و آثار هنری دوره سلجوقیان نگهداری میشود. بخشی از این موزه را نیز به نگهداری از لباس، کلاه، تسبیح، جانماز و دیگر وسایل باقی مانده از دوران مولانا جلال الدین، اختصاص دادهاند.
نفوذ مولوی فراتر از مرزهای ملی و تقسیمات قومی است. ایرانیان، افغانها، تاجیکها، ترکها، یونانیان، دیگر مسلمانان آسیای مرکزی و مسلمانان آسیای جنوب شرقی در طی هفت قرن گذشته به شدت از میراث معنوی رومی تأثیر گرفتهاند. ترجمه سرودههای مولوی با نام رومی در غرب شناخته میشوند. مولانا به عنوان محبوبترین و پرفروشترین شاعر در ایالات متحده آمریکا شناخته میشود.
شعری از کتاب مثنوی معنوی
بشنو از نی، چون حکایت میکند
واز جدائی ها شکایت میکند
کز نیستان تا مرا ببریده اند
از نفیرم مرد و زن نالیده اند
سینه خواهم شرحه شرحه از فراق
تا بگویم شرح درد اشتیاق
هر کسی کاو دور ماند از اصل ِ خویش
باز جوید روزگار وصل ِ خویش
من به هر جمعیتی نالان شدم
جفت بَد حالان و خوش حالان شدم
هر کسی از ظنّ خود، شد یار من
از درون من نَجَست اسرار من
سِرّ من از نالۀ من دور نیست
لیک چشم و گوش را آن نور نیست
تن ز جان و، جان ز تن مستور نیست
لیک کس را دیدِ جان دستور نیست
آتش است این بانگِ نای و، نیست، باد
هر که این آتش ندارد، نیست باد
آتش ِعشق است کاندر نی فتاد
جوشش عشق است کاندر می فتاد
نی حریف هر که از یاری بُرید
پرده هایش پرده های ما درید
همچو نی زهری و تریاقی که دید؟
همچو نی دمساز و مشتاقی که دید؟
نی حدیث راهِ پُر خون میکند
قصه های عشق ِ مجنون میکند
دو دهان داریم گویا همچو نی
یک دهان پنهانست در لبهای وی
یکدهان نالان شده سوی شما
های و هوئی در فکنده در سما
لیک داند، هر که او را منظر است
کاین دهان این سری هم، زآن سَر است
دمدمه این نای از دمهای اوست
های و هوی روح از هیهای اوست
محرم این هوش، جز بی هوش نیست
مر زبان را مشتری، جز گوش نیست
گر نبودی ناله نی را ثمر
نی جهانرا پُر نکردی از شکر
در غم ما روزها بیگاه شد
روزها با سوزها همراه شد
روزها گر رفت، گو رو، باک نیست
تو بمان، ای آنکه چون تو، پاک نیست
هر که جز ماهی، ز آبش سیر شد
هر که بی روزیست، روزش دیر شد
درنیابد حال پخته، هیچ خام
پس سخن کوتاه باید، والسلام
باده در جوشش گدای جوش ِ ماست
چرخ در گردش اسیر هوش ِ ماست
باده از ما مست شد، نی ما از او
قالب از ما هست شد، نی ما از او
بر سماع راست هر تن چیر نیست
طعمه هر مرغکی انجیر نیست
بند بگسل، باش آزاد، ای پسر
چند باشی بند سیم و بند زر
گر بریزی بحر را در کوزه ای
چند ُگنجد؟ قسمت یک روزه ای
کوزۀ چشم حریصان پُر نشد
تا صدف قانع نشد، پُر دُرّ نشد
هر که را جامه ز عشقی چاک شد
او ز حرص و عیب کلّی پاک شد
شاد باش ای عشق ِ خوش سودای ما
ای طبیب جمله علتهای ما
ای دوای نخوت و ناموس ما
ای تو افلاطون و جالینوس ما
جسم ِ خاک از عشق بر افلاک شد
کوه در رقص آمد و چالاک شد
عشق، جان طور آمد عاشقا
طور مست و، خَرّ موسی صاعقا
سّر، پنهان است اندر زیر و بم
فاش اگر گویم جهان بر هم زنم
آنچه نی میگوید اندر این دو باب
گر بگویم من، جهان گردد خراب
با لب دمساز خود گر جفتمی
همچو نی من گفتنیها گفتمی
هر که او از همزبانی شد جدا
بینوا شد، گر چه دارد صد نوا
چون که ُگل رفت و گلستان در گذشت
نشنوی زآن پس ز بلبل سر گذشت
چونکه ُگل رفت و گلستان شد خراب
بوی ُگل را از که جوئیم؟ از ُگلاب
جمله معشوق است و، عاشق پرده ای
زنده معشوق است و، عاشق مُرده ای
چون نباشد عشق را پروای او
او چو مرغی ماند بی پر، وای، او
پَر و بال ِ ما کمندِ عشق اوست
مو کشانش میکشد تا کوی دوست
من چگونه هوش دارم پیش و پس؟
چون نباشد نور یارم پیش و پس
نور او در یَمن و یَسر و تحت و فوق
بر سر و بر گردنم چون تاج و طوق
عشق خواهد کاین سخن بیرون بود
آینه غمّاز نبود، چون بود؟
آینه ات دانی چرا غمّاز نیست؟
زآنکه زنگار از رخش ممتاز نیست
آینه کز زنگ آلایش جُداست
پُر شعاع نور خورشید خداست
رو تو زنگار از رُخ او پاک کن
بعد از آن، آن نور را ادراک کن
این حقیقت را شنو از گوش ِ دل
تا برون آئی به کلی، زآب و گِل
فهم اگر دارید، جان را ره دهید
بعد از آن، از شوق، پا در ره نهید
حجم
۱٫۷ مگابایت
تعداد صفحهها
۲۳۰۱ صفحه
حجم
۱٫۷ مگابایت
تعداد صفحهها
۲۳۰۱ صفحه
نظرات کاربران
واقعا اگه بنظرت مولانا بهترین شاعر تاریخ نیست قطعا دیدگاهتو عوض کن:)
🔹مولانا میگه: 🔹دیده ای دلال بی مدلول ؟هیچ 🔹 🔹تا نباشد جاده نبود غول هیچ 🔹 🔷ترجمه : اگر میخوای با هیچ مشکل و سختی و غولی رو به رو نشی تنها راهش اینه که هیچ مسیر و هدفی انتخاب نکنی ،اگر مسیری
بسیار عالی و از شاهکار های ادب فارسی
از شاهکار های ادبیات فارسی👌 پیشنهاد میکنم حتما بخونید
امروز، روز بزرگداشت مولانا...😍
متاسفانه با مثنوی فراکتاب مقایسش میکنم این جاهاییش سانسور شده به خصوص بخش هایی که در مدح عمر وعایشه قصیده سرایی کرده ویا اینکه برای امام علی (ع) مولوی صفت کرم الله وجهه بکار برده ولی اینجا علیه السلام و....در
مولوی بهترررررررررین اشعار داره و روح انسان با خواندن اشعار مولانا آرام می شود و انس میگیرد و بعضی از خوانندگان شعر های مولانا را می خوانند بهتر می شود درک کرد مانند آهنگ از دوست به یادگار دردی دارم
در دل این کتاب عشق را میابی عشقی بی چشم داشت
بله این کتاب بسیار آموزنده است! من را خیلی به خودش جذب کرد.به علاقهمندان این حضرت بی نظیر این اثر را پیشنهاد می کنم.
عالی و آموزنده