
کتاب مصابا و رویای گاجرات
معرفی کتاب مصابا و رویای گاجرات
کتاب مصابا و رویای گاجرات نوشتهی نادر ابراهیمی مجموعهای از داستانهای کوتاه فارسی است که توسط نشر امیرکبیر منتشر شده است. این اثر در دو فصل با عنوانهای «در راههای آشنا» و «چشماندازهای دیگر» به روایت داستانهایی میپردازد که هرکدام با زبانی خاص و نگاهی متفاوت به زندگی، مرگ، رؤیا، جدایی و امید مینگرند. نادر ابراهیمی با قلمی سرشار از تصویرسازی و طنز تلخ، شخصیتهایی را خلق کرده که در جستوجوی معنا، رهایی یا آرامشاند و در دل روایتهایشان، دغدغههای انسانی و اجتماعی را بازتاب میدهند. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب مصابا و رویای گاجرات
کتاب مصابا و رویای گاجرات اثری از نادر ابراهیمی است که در قالب داستانهای کوتاه، به روایت تجربههای انسانی در بستر جامعه و تاریخ میپردازد. این کتاب با ساختاری اپیزودیک، هر داستان را بهعنوان قطعهای مستقل اما مرتبط با دغدغههای مشترک، پیش میبرد. فصل اول با عنوان «در راههای آشنا» شامل داستانهایی است که اغلب به روابط خانوادگی، خاطرات، مرگ و امید میپردازند و فصل دوم با نام «چشماندازهای دیگر» به روایتهایی با لحن طنزآمیز، انتقادی و گاه سوررئال نزدیک میشود. ابراهیمی در این مجموعه، از زبان و فرمهای متنوعی بهره گرفته است؛ گاهی روایتها به شکل گفتوگوهای طنزآمیز میان مردگان، گاهی در قالب قصههای تمثیلی و گاهی با نگاهی شاعرانه به زندگی روزمره. دغدغههای هویتی، مهاجرت، رؤیاپردازی، و نقد ساختارهای اجتماعی و فرهنگی، درونمایهی اصلی داستانها را شکل میدهد. این کتاب با نگاهی چندلایه به انسان معاصر، تلاش کرده است مرز میان واقعیت و خیال را باریکتر کند و خواننده را به تأمل دربارهی معنای زیستن و رهایی دعوت کند.
خلاصه داستان مصابا و رویای گاجرات
کتاب مصابا و رویای گاجرات مجموعهای از داستانهای کوتاه است که هرکدام با روایتی مستقل، به موضوعاتی چون رؤیا، مهاجرت، مرگ، امید و جدایی میپردازند. در داستان آغازین، پدر و پسری در دل طبیعت به شکار میروند و روایت با نگاهی تلخ به خشونت و تکرار آن در نسلها، پیش میرود. داستان «مدائن رؤیا» به مصابا و گاجره، دو مرد غریب میپردازد که هرکدام در جستوجوی مدینهی مطلوب خود، از زادگاهشان گریختهاند و در سفری نمادین، به هم میرسند و از رنجها و رؤیاهایشان میگویند؛ اما در نهایت هرکدام بهسوی سرزمین دیگری میرود و این پرسش را باقی میگذارد که «به کجا میتوان گریخت؟» در داستان «دیو باد»، باد ویرانگری روایت میشود که هیچچیز در برابرش تاب نمیآورد جز علفی کوچک که با انعطاف و پایداری، از باد جان سالم به در میبرد. این داستان، تمثیلی از مقاومت و بقا در برابر نیروهای ویرانگر است. در «کی رنگ اسب چوبی من»، پسرکی بیمار آرزوی داشتن اسب چوبی را دارد و خانوادهاش درگیر تلاش برای برآوردهکردن این آرزو هستند؛ اما بیماری و فقر، سایهی سنگینی بر زندگیشان انداخته است. در بخش دوم، داستانهایی با لحن طنز و انتقادی، مانند «مردگان دیرباورند» و «قضیهی آن مرحوم دوست من بود»، به نقد جامعه، روابط انسانی و حتی مناسبات ادبی میپردازند. روایتهایی چون «آهسته به یاد میآورم» با زبانی شاعرانه، خاطرات، دردها و امیدهای روزمره را مرور میکنند. در مجموع، کتاب با نگاهی چندوجهی به زندگی، مرز میان واقعیت و خیال را باریک میکند و خواننده را به تأمل دربارهی معنای زیستن، رهایی و رؤیا دعوت میکند.
چرا باید کتاب مصابا و رویای گاجرات را بخوانیم؟
کتاب مصابا و رویای گاجرات با روایتهایی کوتاه و متنوع، تجربههای انسانی را از زاویههای گوناگون به تصویر کشیده است. این اثر با بهرهگیری از زبان تصویری و طنز تلخ، به موضوعاتی چون مهاجرت، رؤیا، مرگ، امید و نقد ساختارهای اجتماعی پرداخته است. داستانها با فرمهای متفاوت، گاهی تمثیلی و گاهی واقعگرایانه، خواننده را با لایههای پنهان زندگی و دغدغههای انسان معاصر روبهرو میکنند. این کتاب برای کسانی که به روایتهای چندلایه و تأملبرانگیز علاقه دارند، فرصتی برای مواجهه با پرسشهای بنیادین دربارهی معنا، رهایی و هویت فراهم کرده است.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به علاقهمندان داستان کوتاه، دوستداران روایتهای تمثیلی و کسانی که دغدغههایی مانند مهاجرت، هویت، رؤیاپردازی و نقد اجتماعی دارند پیشنهاد میشود. همچنین به کسانی که به دنبال تجربهی زبان و فرمهای متفاوت در ادبیات معاصر فارسی هستند، توصیه میشود.
حجم
۸۵۰٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
حجم
۸۵۰٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه