
کتاب فقر نظریه، یا جهان نمای لغزش ها
معرفی کتاب فقر نظریه، یا جهان نمای لغزش ها
کتاب فقر نظریه یا جهاننمای لغزشها نوشتهی ادوارد پالمر تامپسون و با ترجمهی حسن مرتضوی توسط نشر چرخ منتشر شده است. این اثر یکی از مهمترین متون انتقادی در حوزهی مارکسیسم و علوم اجتماعی بهشمار میآید که به بررسی و نقد جریانهای نظریهپردازی ساختارگرا، بهویژه اندیشههای لوئی آلتوسر، میپردازد. تامپسون، تاریخنگار و متفکر برجستهی بریتانیایی، در این کتاب با زبانی جدلی و تحلیلی، به چالشهای نظری و عملی مارکسیسم در قرن بیستم و نسبت آن با تجربهی زیستهی انسانها میپردازد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب فقر نظریه، یا جهان نمای لغزش ها
کتاب فقر نظریه اثری است که ادوارد پالمر تامپسون در اوج منازعات نظری و سیاسی چپ غربی نگاشته است. این کتاب در بستر جدالهای دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ میان مارکسیسم سنتی و رویکردهای نوظهور ساختارگرایانه شکل گرفته و بهویژه به نقد اندیشههای لوئی آلتوسر اختصاص دارد. تامپسون در این اثر، با تکیهبر تجربهی زیسته و عاملیت انسانی، در برابر رویکردهایی میایستد که تاریخ و سوژه را به ساختارهای انتزاعی و قوانین علمی تقلیل میدهند. ساختار کتاب شامل جستارهایی است که هر یک به بخشی از بحرانهای نظری و سیاسی چپ میپردازد و در آنها تامپسون تلاش میکند مرز میان نظریه و تجربه، و همچنین نسبت میان تاریخنگاری و سیاست را بازتعریف کند. او در این مسیر، هم به نقد سنتهای فکری رقیب میپردازد و هم از جایگاه خود در سنت مارکسیستی دفاع میکند. فقر نظریه نهتنها واکنشی به جریانهای غالب نظریهپردازی است، بلکه تلاشی برای بازگرداندن علوم اجتماعی به میدان تجربه و کنش انسانی بهشمار میآید.
خلاصه کتاب فقر نظریه، یا جهان نمای لغزش ها
کتاب فقر نظریه با نقدی ریشهای بر رویکردهای ساختارگرای مارکسیستی، بهویژه اندیشههای آلتوسر، آغاز میشود. تامپسون در این اثر استدلال کرده است که تأکید بیشازحد بر نظریههای انتزاعی و ساختارهای کلان، به حذف تجربهی انسانی و عاملیت فردی منجر میشود و در نهایت، مارکسیسم را از نیروی انتقادی و رهاییبخش خود تهی میکند. او با مرور تاریخچهی شکلگیری مارکسیسم و تحولات آن در قرن بیستم، نشان داده است که چگونه برخی جریانها با علمیسازی افراطی، سوژهی انسانی را به عنصری منفعل و تابع ساختارها تقلیل دادهاند. تامپسون در بخشهای مختلف کتاب، با زبانی جدلی و گاه طنزآمیز، به نقد مفاهیمی چون «ساختار بدون سوژه»، «سازوبرگهای ایدئولوژیک دولت» و «تاریخگرایی» میپردازد و بر اهمیت تجربهی زیسته، اخلاق و انتخابهای انسانی در شکلگیری تاریخ تأکید میکند. او معتقد است که تاریخ نه محصول قوانین انتزاعی، بلکه برآیند کشمکشها، مقاومتها و آگاهیهای جمعی است. تامپسون همچنین نسبت میان نظریه و عمل را به چالش کشیده و هشدار داده است که جدایی این دو، به انزوای روشنفکری و بیگانگی از واقعیتهای اجتماعی میانجامد. در نهایت، کتاب فقر نظریه دفاعی است از مارکسیسمی زنده، انسانی و درگیر با مسائل واقعی، و نقدی بر گرایشهایی که نظریه را به بازیهای زبانی و انتزاعی محدود میکنند.
چرا باید کتاب فقر نظریه، یا جهان نمای لغزش ها را بخوانیم؟
کتاب فقر نظریه اثری است که با رویکردی انتقادی و تحلیلی، به یکی از مهمترین مناقشات فکری سدهی بیستم میپردازد. این کتاب برای کسانی که دغدغهی فهم نسبت میان نظریه و تجربه، یا جایگاه انسان در تاریخ و سیاست را دارند، فرصتی برای بازاندیشی فراهم میکند. تامپسون با زبانی صریح و استدلالهایی مستدل، نشان داده است که علوم اجتماعی و تاریخنگاری بدون توجه به تجربهی زیسته و عاملیت انسانی، به انتزاعهایی بیثمر تبدیل میشوند. مطالعهی این کتاب امکان آشنایی با جدالهای فکری مارکسیسم غربی، نقد ساختارگرایی و اهمیت بازگشت به سنتهای انسانی و اخلاقی را فراهم میکند. همچنین، این اثر به خواننده کمک میکند تا نسبت خود با نظریه، تاریخ و امکانهای رهایی را بازتعریف کند.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به پژوهشگران و علاقهمندان علوم اجتماعی، تاریخ، فلسفه و مطالعات فرهنگی پیشنهاد میشود. همچنین به کسانی که با مسائل نظریه و عمل، نقد مارکسیسم، یا دغدغهی عاملیت و تجربهی انسانی درگیر هستند، توصیه میشود.
بخشی از کتاب فقر نظریه، یا جهان نمای لغزش ها
«برداشت ماتریالیستی از تاریخ ــ نخستین زادهی فکری مارکس و انگلس ــ مدتی، برای چند دهه، با اعتمادبهنفس رشد میکرد. این برداشت در حکمِ روال و رویهای بالیده («ماتریالیسم تاریخی») شاید قدرتمندترین دانشرشتهی مشتق از سنت مارکسیستی باشد. این پیشرَویها حتی در طول عمرم در مقام یک تاریخنگار ــ و در کار هموطنانم ــ چشمگیر بودند و تصور میشد پیشرَویهایی در شناخت باشند. نمیگویم این شناخت محدود است یا تابع قسمی «برهان» علمگرایی پوزیتیویستی. این را هم نمیگویم که تصور میشود این پیشرَوی تکراستا بوده و بیمعضل. اختلافنظرهای تندوتیزی وجود دارد، و معضلهای پیچیده نهتنها حل نشده بلکه حتی بهزحمت عیان نیز شدهاند. شاید همین موفقیتِ ماتریالیسم تاریخی در مقام یک روال و رویه چنان رخوتِ مفهومی را دامن زده باشد که اکنون انتقام گزیرناپذیرش از ما ستانده میشود. و این امر در آن بخشهایی از جهان انگلیسیزبان محتملتر است که کاربست پرتوان رویهی ماتریالیسم تاریخی در چارچوب یک زبان «تجربی» و موروثی جریان داشته است؛ زبانی که سنتهای نیرومندِ آموزشی و فرهنگی آن را بازتولید میکنند. همهی اینها ممکن و حتی محتمل است. با اینهمه، نباید در این خصوص مبالغه کرد. زیرا آنچه در نگاه فیلسوفی که اندک آشنایی تصادفیای با رویهی تاریخی دارد انگِ «تجربهگرایی» میخورد، و با ترشرویی رد میشود، ممکن است در واقع نتیجهی کشمکشهای پرنشیبوفرازی باشد که هم در درگیریهای مفهومی (تعریف پرسشهای مناسب، تدوین فرضیهها و برملا ساختن ویژگیهای ایدئولوژیکی در تاریخنگاریِ ازپیشموجود) و نیز در درز و تَرکهای خود روش تاریخی دنبال شده باشد.»
حجم
۵۶۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۴۰۰ صفحه
حجم
۵۶۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۴۰۰ صفحه