کتاب کوچه اقاقیا
۲٫۹
(۱۱)
خواندن نظراتمعرفی کتاب کوچه اقاقیا
«کوچه اقاقیا» رمانی از نویسنده معاصر، راضیه تجار (-۱۳۲۶) است. تجار نویسنده پرکاری است که از تجربههای فراموششده مینویسد و گاه تجربههای زندگی خودش را در قالبی احساسی به نمایش میگذارد و با نثری شاعرانه به آفرینش داستان میپردازد. سوژه او از میان عشقها و رنجهای بشری انتخاب میشود و قصه زنان و مردانی است که زمانی به امنیت خاطر دست پیدا میکنند که ایثار کنند و در معنویت پناهگاهی یابند.
کتاب «کوچه اقاقیا» براساس روایت سوم شخص عینی و به صورت رمان با مضمون خانوادگی و اجتماعی نوشته شده که به سالهای ۱۳۲۰ به بعد برمیگردد و قابلیت خلق یک اثر تصویری را دارد. تجار در «کوچه اقاقیا» فضایی خلق کردهاست تا خواننده، خود گذشته را ببیند، خوبیهایش را پاس بدارد و بدیهایش را به آب دهد. آیا این زنجیر همان باورها و عقاید باطل گذشته نیست که دست و پای خانم کوچک را بسته و باعث عذاب اوست. رمان «کوچه اقاقیا» داستان زنانی از طبقات مختلف جامعه را بازگو میکند که با بدبختیها و تیره روزیهای زندگی و همچنین نامهربانیهای مردان اجتماع خود دست و پنجه نرم میکنند. اما برای رهایی از این تنگناها عملا دست به هیچ کاری نمیزنند.
بخشی از کتاب:
هر صبح پیش از طلوع آفتاب از بستر برمی خاست؛ بستری که به عطر سر و دوش ماه منظر آغشته بود. به حیاط میآمد. وضو میگرفت. دست، حائل صورت میکرد و به آوایی خوش، اذان میگفت. بعد به اتاق جلو دستی میرفت و جلوی مادر که گویی تا صبح بیدار نشسته بود، سر خم میکرد و بر همان سجادهای که او نماز خوانده بود پیشانی میسود و نماز میخواند. بعد از نماز برای خود طلب مغفرت میکرد. آیا در حق خانم کوچک کوتاهی نکرده بود؟ بعد سر سفره می رفت و از نان دو بار تنوری که مشهدی اسدالله گرفته بود، تکهای به دهان میگذاشت و به ماه منظرـ که پیچیده در چادر وال نقره آبی از در وارد میشدـ پنهان از دید مادر لبخند میزد. صبحانهاش را که میخورد، راه میافتاد...
بریدهای برای کتاب ثبت نشده است
حجم
۱۵۰٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۲۰۵ صفحه
حجم
۱۵۰٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۲۰۵ صفحه
قیمت:
۶۱,۰۰۰
۳۰,۵۰۰۵۰%
تومان
نظرات کاربران
من نسخه چاپی کتاب رو خوندم،یه داستان متفاوت با پایان بندی قابل تامل، به زندگی واقعی مردم خیلی نزدیک بود،دوستش داشتم
کتاب بدی نبود، نویسنده رو نمیشناختم ، یه جاهایی خیلی مبهم بود و جمله ها سر و ته نداشت رمان غم انگیزی بود از ابتدا تا انتها
خوب بود
عالی دو بار خواندم بسیار قلم قوی و جذابی داشتن
خانم کوچیک همسر میرزا بعد زایمان دخترش دلنواز افسرده وحالت جنون پیدا می کند واورادراتاقی به زنجیر می بندند اوقبل ازدواج با میزا دختر شاد وهنرمندی بوده مادرمیرزا بعد شش سال که خانم کوچیک دراتاق زندانی هست به خاطر بی قراری
به نظرم کوچه اقاقیا قصه ی در خور توجهی نداشت هیچ چیز نویی .....دقیقاکپی فیلمهای قدیمی بود با پرداختی بسیار ضعیف .من کتابهایی با حال و هوای قدیم رو دوست دارم اما کوچه ی اقاقیا در این حد هم نمیتونه
چرا اینطوری نوشته شده انگار نویسنده می خواد اظهار فضل کنه. هیچی از سر و ته کتاب و کلملت قلمبه اش نمی فهمه ادم.