
کتاب سرنوشت حشره
معرفی کتاب سرنوشت حشره
کتاب سرنوشت حشره نوشته میلاد صدری، یک رمان ایرانی در باب زندگی و دغدغههای موجوداتی است که معمولاً در حاشیهی توجه انسانها قرار دارند؛ سوسکها. این رمان با نگاهی طنزآمیز و عمیق، به دنیای سوسکها و روابطشان با یکدیگر و انسانها میپردازد. داستان در فضایی شهری و معاصر شکل میگیرد و شخصیتهای اصلی، سوسکهایی هستند که در گوشهای از یک پارک و سرویس بهداشتی عمومی زندگی و با بقا، هویت، دوستی و آرزوهای دورودراز دستوپنجه نرم میکنند. نشر سنجاق این کتاب را بهصورت الکترونیکی منتشر کرده است. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب سرنوشت حشره
کتاب سرنوشت حشره یک رمان ایرانی است که با محوریت زندگی سوسکها، به مسائل هویتی، اجتماعی و فلسفی پرداخته است. میلاد صدری در این کتاب، دنیایی را خلق کرده که در آن سوسکها نهتنها موجوداتی منفور و بیارزش نیستند، بلکه هرکدام دغدغهها، آرزوها و روابط پیچیدهای دارند. داستان از زاویهی دید لوکا، یک سوسک جوان و متفاوت پیش میرود که در جستوجوی معنای زندگی و جایگاه خود در جهانی است که او و همنوعانش را طرد میکند. فضای داستان، ترکیبی از طنز، نقد اجتماعی و تأملات فلسفی است و شخصیتها با زبانی زنده و گفتوگوهایی پرکشش به تصویر کشیده شدهاند. کتاب با بهرهگیری از عناصر فانتزی و واقعگرایانه، مرز میان انسان و حشره را بارها به چالش میکشد و مخاطب را به همذاتپنداری با موجوداتی واداشته که معمولاً از آنها دوری میشود. ساختار کتاب مبتنی بر روایت خطی است و ماجراها در بستر شهری و در دل یک پارک و کارخانهای که منبع آلودگی است، رخ میدهد. نویسنده با استفاده از شخصیتپردازی دقیق و فضاسازی ملموس، جهانی چندلایه و پر از کنایههای اجتماعی خلق کرده است.
خلاصه داستان سرنوشت حشره
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!
کتاب سرنوشت حشره با معرفی لوکا، سوسکی جوان و سرکش آغاز میشود که از زندگی تکراری و محدود در سرویس بهداشتی پارک «بهشت» خسته شده است. او آرزوی دنیایی بهتر و متفاوت را در سر میپروراند؛ جایی که بتواند دیده شود و معنای تازهای به زندگیاش ببخشد. لوکا با دوستانش، پدی و وینکی دربارهی امکان تغییر سرنوشت و یافتن جایگاهی بهتر گفتوگو میکند. در جریان داستان، لوکا به خانهی دختربچهای بیمار علاقهمند میشود و تلاش میکند به او نزدیک شود، اما با موانع و ترسهای ناشی از تفاوتهای گونهای و پیشداوریهای انسانها روبهرو است. همزمان، بیماری دختربچه و آلودگی آب رودخانه، انگیزهای برای لوکا و دوستانش میشود تا علیه کارخانهی آلاینده دست به شورش بزنند. آنها با جمعکردن سوسکهای دیگر، نقشهای برای حمله به کارخانه و توقف آلودگی میکشند. روایت با طنز، نقد اجتماعی و اشاره به مفاهیمی چون دوستی، فداکاری، امید و تلاش برای تغییر همراه است. لوکا و همراهانش با وجود مخالفتها و خطرات، تصمیم میگیرند برای آرزوهایشان بجنگند و نشان دهند حتی موجوداتی که همیشه نادیده گرفته میشوند، میتوانند قهرمان باشند.
چرا باید کتاب سرنوشت حشره را بخوانیم؟
رمان سرنوشت حشره با زاویهی دیدی تازه به مسائل هویتی، اجتماعی و زیستمحیطی میپردازد. این کتاب با روایت زندگی سوسکها، مفاهیمی مانند طردشدگی، امید، دوستی و تلاش برای تغییر را بهگونهای ملموس و متفاوت مطرح کرده است. طنز و کنایههای اجتماعی در دل رمان، فرصتی برای تأمل دربارهی نگاه انسان به موجودات دیگر و حتی به خود انسانها فراهم میکند. شخصیتپردازی و دیالوگها، داستان را از سطح داستانی فانتزی فراتر میبرد و آن را به اثری چندلایه تبدیل میکند. خواندن این کتاب میتواند نگاه تازهای به ارزش، زیبایی، تفاوت و مقاومت در برابر سرنوشت تحمیلی ایجاد کند و مخاطب را به همدلی با دیگری و بازاندیشی در پیشداوریها دعوت کند.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به دوستداران رمان ایرانی و فانتزی و طنز اجتماعی، کسانی که دغدغهی هویت، طردشدگی یا مسائل زیستمحیطی دارند و همچنین نوجوانان و جوانانی که بهدنبال روایتهایی با زاویهی دید تازه هستند، پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب سرنوشت حشره
«طی هفتهای که گذشته بود. غول بیشاخ و دم مجدد توان تولید کردن زبالههایش را بدست آورد. ولی فرشتگان چرکپوش هم دست روی دست نگذاشته بودند. با تدبیرها و همفکریهای مداوم و برگذاری اتاقهای فکر گوناگون در روز و شب و رایزنی و مذاکراتی که لوکا و پدرش و پدی به آنها رسیدگی میکردند این باور میانشان باز کمی قوت گرفته بود که آنها چیزی فراتر از موجوداتی در کف هرم غذایی طبیعتند. حتا با وجود شکست سختی که خورده بودند باز آتشی در زیر خاکستر باقی مانده بود. شاید هم بیراه نباشد که میگویند: نفرت هم به اندازهٔ عشق نیرومند است.
وقتی منتظر رسیدن روزی خاص هستیم، زمان در عین حال هم کش میآید هم کوتاه میشود. روز عروسی هم به همین شکل پیش رفت و منتظرانش را گاهی سراسیمه کرد و گاهی بیحوصله تا بالاخره فرا رسید.
شبی پر نور و رنگارنگ در تمام نقاط شهر کوچک غصه ما بود. نه بخاطر درخشش بیشتر ماه و ستارگان و نه بخاطر پرواز پروانهها و کرمهای شبتاب، بلکه بخاطر هزینهای بود که صاحب کارخانه کنسرو و شهردار برای نصب چراغهای مصنوعی و ریسههای رنگارنگ و سنگ تمام گذاشتن برای جشن عروسی پسر و دختر عزیزشان متحمل شده بودند.»
حجم
۶۴٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۹۸ صفحه
حجم
۶۴٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۹۸ صفحه