
کتاب صورت زخمی
معرفی کتاب صورت زخمی
کتاب صورت زخمی (Scarface) نوشته آرمیتاژ تریل و ترجمه پرویز نصیری، رمانی از دنیای تبهکاران و گانگسترهای آمریکا در اوایل قرن بیستم میلادی است. این رمان آمریکایی که توسط انتشارات کتابسرای تندیس در سال ۱۴۰۳ منتشر شده، داستان زندگی تونی گوارینو را دنبال میکند؛ جوانی باهوش و جاهطلب که در محلهای فقیرنشین رشد میکند و بهتدریج به یکی از چهرههای مهم دنیای زیرزمینی تبدیل میشود. اثر حاضر با الهام از واقعیتهای تلخ و پرتنش دوران ممنوعیت الکل و قدرتگیری باندهای جنایتکار، تصویری بیپرده از مناسبات قدرت، خیانت، عشق و خشونت ارائه میدهد. این کتاب نهتنها به ماجراهای جنایی و درگیریهای باندی میپردازد، بلکه لایههایی از روانشناسی شخصیت و تأثیر محیط بر سرنوشت انسان را نیز کاوش میکند. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب صورت زخمی اثر آرمیتاژ تریل
کتاب صورتزخمی به قلم آرمیتاژ تریل، رمانی جنایی و اجتماعی و آمریکایی است که در شهرهای آمریکا و در دوران قدرتگیری باندهای مافیایی روایت شده است. نویسنده با الهام از زندگی واقعی گانگسترهایی چون آلکاپون، داستان تونی گوارینو را خلق کرده است؛ جوانی که از دل فقر و محلههای پاییندست، با هوش و جاهطلبی، مسیر خود را بهسوی قدرت و ثروت باز میکند. داستان با نگاهی دقیق به جزئیات زندگی روزمره، روابط خانوادگی، مناسبات باندی و فساد ساختاری در پلیس و سیاست، تصویری زنده و ملموس از جامعهای بحرانزده ارائه داده است. ساختار رمان خطی و روایی است و با تمرکز بر شخصیتپردازی تونی، فرازونشیبهای زندگی او را از نوجوانی تا ورود به ارتش و بازگشت به شهر دنبال میکند. صورتزخمی علاوهبر ماجراهای پرتنش و درگیریهای خونین، به روابط عاطفی، خیانت، وفاداری و تأثیر محیط بر شکلگیری شخصیتها نیز توجه ویژهای دارد. آرمیتاژ تریل با زبانی بیپرده و توصیفهای جزئینگرانه، فضای خشن و بیرحم دنیای زیرزمینی را به تصویر کشیده است.
رمان صورتزخمی در سال ۱۹۲۹ نوشته و یک سال بعد منتشر شد. براساس این رمان، فیلم صورتزخمی (۱۹۳۲) با کارگردانی هاوارد هاکس و تهیهکنندگی هاوارد هیوز ساخته شد که پل مونی در نقش اصلی آن بازی کرد. چند دهه بعد، فیلمی دیگر با همین عنوان در سال ۱۹۸۳ بهکارگردانی برایان دی پالما و با فیلمنامهای به قلم الیور استون ساخته شد. این نسخه که بیش از آنکه اقتباسی از رمان آرمیتاژ تریل باشد، بازآفرینی مدرن فیلم ۱۹۳۲ محسوب میشود، داستان مهاجری کوبایی به نام تونی مونتانا (با بازی آل پاچینو) را روایت میکند که از فقر به قدرت و ثروت در دنیای مواد مخدر میرسد. فیلم صورتزخمی نامزد دریافت جوایزی همچون گلدن گلوب برای بهترین بازیگر نقش اول مرد، گلدن گلوب برای بهترین بازیگر نقش مکمل مرد و گلدن گلوب برای بهترین موسیقی متن شد.
خلاصه داستان صورت زخمی
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!
رمان با معرفی تونی گوارینو آغاز میشود؛ نوجوانی باهوش و سرسخت که در محلهای فقیرنشین و پر از جرم و جنایت رشد میکند. تونی از همان ابتدا با دنیای خلاف و باندهای محلی آشنا است، اما برخلاف هممحلهایهایش به دزدیهای کوچک و کارهای سطحپایین علاقهای ندارد و بهدنبال قدرت و نفوذ بیشتر است. اولین نقطهی عطف زندگی او، آشنایی و دلبستگی به ویویان لاوجوی، زنی اغواگر و وابسته به رئیس یکی از باندهای مهم شهر است. این رابطه، تونی را وارد رقابتی مرگبار با ال اسپینگولا، رئیس باند و معشوق ویویان میکند. در جریان یک درگیری، تونی برای دفاع از خود، ال اسپینگولا را میکشد و همین قتل، او را وارد دنیای خطرناک باندهای بزرگتر و دشمنیهای خونین میکند. تونی با پیوستن به باند کلوندایک اوهارا، بهسرعت جایگاه خود را تثبیت میکند و با طرحهای هوشمندانه، درآمد و نفوذش را افزایش میدهد، اما دشمنی پلیس و باندهای رقیب، زندگی او را به خطر میاندازد و مجبور میشود برای مدتی شهر را ترک کند. با آغاز جنگ، تونی به ارتش میپیوندد و در جبهههای نبرد، مهارت و شجاعتش را نشان میدهد. بازگشت او به شهر با چهرهای زخمی و تغییر یافته، آغازگر فصل جدیدی از زندگیاش است، اما خیانت و تغییرات عاطفی، او را با واقعیتهای تلختری روبهرو میکند. صورتزخمی، داستان سقوط و صعود، قدرت و تنهایی و تأثیر انتخابهای فردی در مسیری بیبازگشت است.
چرا باید کتاب صورت زخمی را بخوانیم؟
رمان صورتزخمی با داستانی پرتنش و شخصیتپردازیهایش، تصویری زنده از دنیای زیرزمینی و مناسبات قدرت در جامعهای بحرانزده ارائه میدهد. این کتاب نهتنها ماجراهای جنایی و درگیریهای باندی را بهتصویر میکشد، بلکه به لایههای روانشناختی شخصیتها و تأثیر محیط و خانواده بر سرنوشت انسان میپردازد. خواندن این رمان فرصتی است برای آشنایی با ساختارهای فساد، روابط پیچیدهی قدرت و چگونگی شکلگیری شخصیتهای جنایتکار در بستر اجتماعی خاص. همچنین رمان صورتزخمی با الهام از واقعیتهای تاریخی و شخصیتهایی چون آلکاپون، به بررسی مرز باریک میان قانون و بیقانونی، وفاداری و خیانت و آرزوهای فردی و اجتماعی میپردازد. این اثر برای کسانی که به داستانهای جنایی، اجتماعی و روانشناختی علاقه دارند، تجربهای پرکشش خواهد بود.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن صورتزخمی به علاقهمندان رمانهای جنایی قرن ۲۰ آمریکا، اجتماعی و داستانهایی با محوریت باندهای مافیایی پیشنهاد میشود. همچنین این رمان برای کسانی که به بررسی تأثیر محیط و خانواده بر سرنوشت افراد یا روایتهایی با شخصیتپردازی عمیق و فضای پرتنش علاقه دارند، انتخاب مناسبی است.
درباره آرمیتاژ تریل
آرمیتاژ تریل [آرمیتیج تریل] (Armitage Trail) با نام اصلی موریس آر. کونز (Maurice R. Coons) در ۱۸ ژوئیهی ۱۹۰۲ در مدیسنِ نبراسکا به دنیا آمد و در ۱۰ اکتبر ۱۹۳۰ میلادی درگذشت. او نویسندهی آمریکایی آثار پلیسی و جنایی و از چهرههای شاخص داستاننویسی عامهپسند (پالپ فیکشن) بود. تریل بیشتر بهخاطر رمان مشهور صورتزخمی (Scarface) شناخته میشود که در سال ۱۹۲۹ منتشر شد و الهامگرفته از زندگی گانگستر معروف آل کاپون بود. این اثر مبنای ساخت فیلم کلاسیک صورتزخمی (۱۹۳۲) بهکارگردانی هاوارد هاکس و تهیهکنندگی هاوارد هیوز قرار گرفت و بعدها در سال ۱۹۸۳ میلادی نیز اقتباسی مدرن از آن ساخته شد. تریل در نوجوانی مدرسه را رها کرد تا به نوشتن بپردازد و با نامهای مستعار مختلف برای مجلات داستانی مینوشت. او مدتی در شیکاگو زندگی کرد و با افراد مرتبط با باندهای تبهکار برای نگارش واقعگرایانه آثارش معاشرت داشت. پس از فروش حق اقتباس رمان صورتزخمی به هوارد هیوز به مبلغ ۲۵٬۰۰۰ دلار، به لسآنجلس نقلمکان کرد، اما در همان سال در ۲۸سالگی بر اثر نارسایی قلبی درگذشت و در گورستان هالیوود فِرِوِر به خاک سپرده شد. اثر مهم دیگر او رمان مهمان سیزدهم است.
نظر افراد یا مجلههای مشهور درباره این کتاب چیست؟
لیزا ماری بومن (Lisa Marie Bowman) unobtainium13.com: نکتهی قابلتوجه دربارهی این کتاب آن است که الهامبخش فیلمِ صورتزخمی (Scarface) ساختهی هاوارد هاکس در سال ۱۹۳۲ میلادی بوده است.
بخشی از کتاب صورت زخمی
«چارلی مارتینو رانندۀکامیون مشروبات الکلی که شب گذشته مورد حمله قرار گرفته و گلوله خورده بود، بعد از ظهر روز بعد جانش را از دست داد، بدون اینکه بتواند جزئیات آنچه اتفاق افتاده یا مشخصات افراد مهاجم را به زبان آورد. تونی لحظهای به جسد بیجان پسر نگاه کرد بعد با توجه به شمّ قوی روانشناسیای که داشت، به تمام اعضای باند که در دسترس بودند دستور داد بیایند و جسد را ببینند. حس میکرد دیدن جسد یکی از افراد گروه روحیهٔ جنگی را در آنها تقویت میکند. در نهایت برای چارلی مراسم خاکسپاری با شکوهی ترتیب داد و بعد در سکوتی غمبار به دفترش برگشت و در دل قول داد انتقام اینکار را از باند نورثساید بگیرد.
تونی که وقایع آن روز او را به شدت تحتفشار قرار داده بود، کمی بعد از ساعت ده شب مهیای رفتن به خانه بود که مایک رینالدو تفنگدار شیکپوش، به همراه سه مرد به دفتر تونی وارد شدند و اظهار کرد که در مأموریتش موفق شده است. چون مردی که وسط آنها بود آشکارا یک زندانی بود.
مایک در حالی که با حرکتی زیبا به اسیرش اشاره میکرد، گفت: «گیرش انداختیم رئیس.»»
حجم
۱۷۶٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۱۲ صفحه
حجم
۱۷۶٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۱۲ صفحه