
کتاب شجاع
معرفی کتاب شجاع
کتاب شجاع نوشتهی رز آریانا مکگاون با ترجمهی علی ستارزاده، اثری در دستهی خاطرات و زندگینامه است که توسط انتشارات کتاب مرو بهصورت الکترونیکی منتشر شده است. این کتاب روایتی صریح و بیپرده از زندگی نویسنده، بازیگر و فعال اجتماعی است که از کودکی در فرقهای مذهبی بزرگ شده و سپس وارد دنیای پرزرقوبرق اما پرآسیب هالیوود شده است. مکگاون با نگاهی انتقادی و صادقانه، تجربههای شخصی خود را از کودکی تا بزرگسالی، از فرار از فرقه تا مبارزه با فساد و تبعیض در صنعت سینما، روایت میکند. شجاع نهتنها داستانی از رهایی فردی و مقاومت است، بلکه به بررسی ساختارهای قدرت، سوءاستفاده و کلیشههای جنسیتی در جامعه و رسانهها نیز میپردازد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب شجاع
کتاب شجاع اثری غیرداستانی و در ژانر خاطرات و زندگینامه است که رز آریانا مکگاون، بازیگر و فعال اجتماعی، آن را نوشته است. این کتاب با روایتی خطی و گاه تکهتکه، از دوران کودکی نویسنده در یک فرقهی مذهبی در ایتالیا آغاز میشود و سپس به مهاجرت به آمریکا، ورود به هالیوود و تجربههای تلخ و شیرین او در این صنعت میپردازد. مکگاون در این کتاب، نهتنها زندگی شخصی خود را روایت کرده، بلکه به نقد ساختارهای قدرت، سوءاستفاده و تبعیض در هالیوود و جامعهی آمریکا نیز پرداخته است. او با زبانی بیپرده، از آسیبهایی که در کودکی و نوجوانی دیده، فشارهای جنسیتی، کلیشههای زنانه و مردانه، و تلاش برای بازیابی هویت فردی سخن گفته است. ساختار کتاب ترکیبی از خاطرات شخصی، تحلیلهای اجتماعی و روایتهای انتقادی است که خواننده را با فرازونشیبهای زندگی نویسنده و دغدغههایش دربارهی آزادی، عدالت و شجاعت روبهرو میکند.
خلاصه کتاب شجاع
کتاب شجاع با روایت زندگی رز آریانا مکگاون آغاز میشود؛ دختری که در کودکی در فرقهای مذهبی به نام خانوادهی بینالمللی در ایتالیا بزرگ میشود. او از همان ابتدا با خشونت، تحقیر و قوانین سختگیرانهی فرقه روبهرو است و خاطرات تلخی از تنبیههای بدنی، اجبار به اجرای مراسم مذهبی و کارهای طاقتفرسا دارد. پس از جدایی والدین، مکگاون به همراه خانوادهاش از فرقه فرار میکند و به آمریکا مهاجرت میکند؛ جایی که با فرهنگ و جامعهای کاملاً متفاوت روبهرو میشود و بار دیگر با تبعیض و کلیشههای جنسیتی مواجه میشود. در نوجوانی، او وارد دنیای بازیگری و هالیوود میشود؛ جایی که ظاهر، رفتار و حتی مدل مویش تحت کنترل و قضاوت دیگران قرار میگیرد. مکگاون بهصراحت از فشارهای روانی، سوءاستفادههای جنسی و قدرتطلبی مردان در صنعت سینما سخن میگوید و تجربههای شخصی خود را با نقدی تند به ساختارهای فاسد هالیوود پیوند میزند. او از تلاشهایش برای رهایی از نقشهای کلیشهای، مبارزه با شستوشوی مغزی و ایستادگی در برابر نظامهای سرکوبگر مینویسد. در بخشهایی از کتاب، نویسنده به ریشههای خانوادگی، تأثیرات والدین و تجربههای مهاجرت میپردازد و نشان میدهد که چگونه گذشتهی پرآسیب و بیثباتیهای خانوادگی بر شکلگیری شخصیت و مسیر زندگیاش اثر گذاشته است. شجاع، داستان مبارزهی فردی برای بازیابی هویت، صدای اعتراض و تلاش برای تغییر ساختارهای ناعادلانه است؛ روایتی از ایستادگی، آسیبپذیری و امید به رهایی.
چرا باید کتاب شجاع را بخوانیم؟
شجاع اثری است که با صداقت و شجاعت، پرده از واقعیتهای پنهان زندگی در فرقهها و صنعت سینما برمیدارد. این کتاب نهتنها خاطرات شخصی نویسنده را بازگو میکند، بلکه به نقد ساختارهای قدرت و کلیشههای جنسیتی در جامعه میپردازد. خواندن این کتاب فرصتی است برای آشنایی با تجربههای زیستهی فردی که از کودکی تا بزرگسالی، با انواع تبعیض، سوءاستفاده و فشارهای اجتماعی روبهرو بوده و با مقاومت و جسارت، مسیر رهایی را انتخاب کرده است. شجاع میتواند الهامبخش کسانی باشد که به دنبال شناخت عمیقتر از پشتپردهی هالیوود، فرقهها و تأثیرات اجتماعی آنها هستند و دغدغهی عدالت، آزادی و هویت فردی دارند.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به علاقهمندان به خاطرات واقعی، مطالعات جنسیت، نقد رسانه و سینما، و کسانی که تجربهی آسیب یا تبعیض را از سر گذراندهاند پیشنهاد میشود. همچنین برای پژوهشگران حوزهی جامعهشناسی، روانشناسی و فعالان اجتماعی که به موضوعات فرقهها، مهاجرت و مبارزه با کلیشههای جنسیتی علاقه دارند، مناسب است.
بخشی از کتاب شجاع
«زندگی من هميشه فرازونشیبهای زیادی داشته است و این کتاب شجاع دلیلی است بر این مدعا. حالا که دارم این کتاب را مینویسم، سختیهای زیادی تحمل کردهام. هک شدم. مثل سایه دنبالم بودهاند. جاسوسیام را کردهاند. بخشی از دستنوشتههای این کتاب را دزدیدهاند. جاسوسهای اسرائیلی و وکیلهایی دائم در زندگیام سرک کشیدهاند که از مخوفترین آدمهای روی زمین بودهاند. همان وقتی که این مردم شیطانصفت همهجا تعقیبم میکردند، من به دنبال امدادی غیبی بودم تا مرا به دوران خوش زندگیام برگرداند. فقط میتوانم بگویم که زندگی من راهی پرخطر و شدیداً تنشزا بود. چارهای نداشتم. عدالت باید اجرا میشد. من بیاندازه به خودم افتخار میکنم که توانستم در این تحولات عظیم و ناگهانی جهان نقشی داشته باشم و بتوانم غولها را به هلاکت برسانم. از ته قلبم معتقدم که اگر یکی از ما برنده شود، ما همگی برندهایم. چند سال پیش حس کردم که دیگر وقت آن رسیده است که همه آن داستان را بدانند. برای همین با تمام قدرت تصمیم گرفتم صدای اعتراضم را عمومی کنم. تصمیم گرفتم آشکارا با نظام فاسد بجنگم؛ با منشاء پنهانکاریها، با احمقهایی که انگ جنون به بقیه میزنند، با ابرقدرتهای هالیوود. خیلی وقت است که آنها میتوانند با سوءاستفاده از قدرت، از خلافهای خود قسر در بروند. من میخواهم بیتوجهی به این مسائل را ناممکن کنم. کمی بعد از تصمیمم انتخابات آمریکا رخ داد و ثابت کرد که تبعیضجنسیتی در حد حرف نیست. درواقع حقایق رو برای افرادی برملا کرد که سرشان را در برف فرو کرده بودند.»
حجم
۱٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۴۴ صفحه
حجم
۱٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۴۴ صفحه