
کتاب گزنه و استخوان
معرفی کتاب گزنه و استخوان
کتاب گزنه و استخوان (Nettle & Bone) نوشته تی. کینگ فیشر و ترجمه میثاق خلج، رمانی با افتخارات گوناگون و در سبک فانتزی تاریک است که توسط انتشارات کتابسرای تندیس منتشر شده است. این رمان، داستان زنی به نام مارا را روایت میکند که در جهانی آکنده از جادو، قحطی و تباهی با گذشتهای پرفرازونشیب و وظایفی دشوار روبهرو شده است. رمان حاضر با بهرهگیری از عناصر اسطورهای و افسانهای، به بازآفرینی قصههای کلاسیک و پرداختن به مفاهیمی چون خانواده، وفاداری، قدرت و قربانیکردن پرداخته است. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب گزنه و استخوان اثر تی. کینگ فیشر
کتاب گزنه و استخوان اثری به قلم تی. کینگ فیشر است که با ترجمهی میثاق خلج، داستانی فانتزی و تاریک از سرگذشت زنی به نام مارا را ارائه داده است. این رمان در جهانی شکل گرفته که قحطی، جادو و مرگ در آن حضوری پررنگ دارد و مرز میان واقعیت و افسانه باریک است. کتاب حاضر با نگاهی به زندگی شاهدختی که از جایگاه سلطنتی به راهبهای منزوی تبدیل شده، به بررسی روابط خانوادگی، سیاستهای قدرت و تأثیرات جادو بر سرنوشت انسانها پرداخته است. ساختار کتاب بر پایهی روایت خطی و بازگشت به گذشته استوار است و با توصیفهای دقیق و جزئینگرانه، فضای وهمآلود و رازآلودی را خلق میکند. نویسنده با الهام از قصههای فولکلور و افسانههای کهن، جهانی را تصویر کرده که در آن مرگ، زندگی و جادو به هم گره خورده و شخصیتها ناگزیر هستند برای بقا و رهایی، با نیروهای ناشناخته و گاه هولناک روبهرو شوند. رمان گزنه و استخوان با تمرکز بر شخصیتپردازی عمیق و روایت چندلایه، تجربهای دیگر از داستانگویی فانتزی ارائه داده است.
خلاصه داستان گزنه و استخوان
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!
مارا زنی است که در سرزمینی نفرینشده و آکنده از مرگ و قحطی، مأموریتهای جادویی بر عهده دارد. او باید سه وظیفهی دشوار را به انجام برساند؛ دوختن شنلی از گزنه و پارچههای جغدی، ساختن سگی از استخوانهای نفرینشده و به دامانداختن نور ماه در کوزهای گلی. مارا که گذشتهای پرفرازونشیب دارد و زمانی شاهدخت بوده، اکنون در گودالی پر از استخوان با دستان زخمی و سیمهای خونآلود، مشغول ساختن اسکلت سگی وفادار است. در این جهان، انسانها برای بقا به مرزهای اخلاقی و انسانی خود نزدیک میشوند و حتی به آدمخواری کشیده شدهاند. داستان با بازگشت به گذشتهی مارا، روابط او با خواهرانش و نقش سیاست و قدرت در سرنوشت خانوادهاش را آشکار میکند. مرگ خواهر بزرگترش، ازدواج اجباری خواهر دیگر با شاهزادهای مرموز و تبعات این اتحادها، مارا را بهسوی انزوا و زندگی در صومعه سوق میدهد. او در صومعه با کار، بافندگی و مراقبت از دیگران آرامش نسبی مییابد، اما سایهی وظایف جادویی و گذشتهی سلطنتیاش همواره همراه اوست. مارا با ساختن سگ استخوانی، مواجهه با ارواح، سفر به سرزمینهای نفرینشده و روبهروشدن با شاهزاده و مادرخواندهی ساحره، بهتدریج به رازهای پنهان خاندان سلطنتی و ماهیت جادو در این جهان پی میبرد.
چرا باید کتاب گزنه و استخوان را بخوانیم؟
رمان گزنه و استخوان نهتنها به بازآفرینی قصههای کلاسیک و افسانههای کهن پرداخته، بلکه با پرداختن به موضوعاتی چون قدرت، خانواده، قربانیکردن و جستوجوی هویت، لایههایی عمیقتر از یک داستان سرگرمکننده را پیش روی مخاطب گذاشته است. نوع شخصیتپردازی و روند تدریجی تحول کاراکترِ اصلی به نام مارا، خواننده را با چالشهای اخلاقی و روانی او همراه میکند. همچنین استفاده از عناصر جادویی و اسطورهای در کنار واقعیتهای تلخ و ملموس، فضایی رازآلود و تأثیرگذار خلق کرده که میتواند برای علاقهمندان به فانتزی تاریک و داستانهای شخصیتمحور جذاب باشد.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به علاقهمندان رمان در سبک فانتزی تاریک، دوستداران روایتهای اسطورهای و کسانی که به داستانهایی با محوریت شخصیتهای زن قوی و روایتهای چندلایه علاقه دارند، پیشنهاد میشود. همچنین این رمان میتواند برای کسانی که دغدغههایی دربارهی هویت، خانواده و مواجهه با گذشته دارند، خواندنی باشد.
درباره تی. کینگ فیشر
تی. کینگ فیشر (T. Kingfisher) نویسندهی داستانهای تخیلی، ترسناک و گاه عجیبغریب بوده است. این نویسنده که در کارولینای شمالی همراه با همسرش، سگهایش و جوجهها و مرغهایش زندگی کرده، با نام اورسولا ورنون در ۲۸ مهی ۱۹۷۷ به دنیا آمد. او نویسنده، هنرمند و تصویرگر مستقل آمریکایی است که در حوزههای گوناگون هنری و ادبی فعالیت کرده و برای آثارش در رسانههای مختلف جوایز بسیاری به دست آورده است. رمان گزنه و استخوان به قلم او نوشته شده است.
این کتاب یا نویسنده چه جوایز و افتخاراتی کسب کرده است؟
تی. کینگ فیشر برای نگارش رمان گزنه و استخوان موفق شد در سال ۲۰۲۳ میلادی جوایز هوگو و لوکوس را دریافت کند. فهرستی از جوایز مهم این نویسنده را ببینید:
- برندهی جایزهی هوگو برای بهترین رمان در سال ۲۰۲۳
- کاندید دریافت جایزهی نبولا برای بهترین رمان در سال ۲۰۲۲
- کاندید دریافت جایزهی لوکوس برای بهترین رمان تخیلی در سال ۲۰۲۳
- کاندید بهترین رمان تخیلی در سال ۲۰۲۲ از دید خوانندگان گودریدز
- کاندید بهترین رمان تخیلی در سال ۲۰۲۲ از دید دراگون
نظر افراد یا مجلههای مشهور درباره این کتاب چیست؟
- لِیسی بوگر میلاس در نقدی که برای مجلهی Paste نوشته، این اثر را داستانی تیز و کمتر از سیصد صفحه توصیف کرده که تأثیر احساسی یک اثر حماسیِ سهبرابر طولانیتر را دارد و آن را از نظر آمیزهای از تلخی و زیبایی با آثار پیتر اس. بیگل مقایسه کرده است. از نگاه او رمان حاضر با مهارتْ مرزی باریک میان طنز، وحشت و احساس را طی میکند و اثری میآفریند که هم تازه و هم کاملاً ضروری است.
- Publishers Weekly نحوهی برخورد رمان با موضوعات دشواری همچون خشونت خانگی را که با شفقت و دقت فراوان انجام شده، ستوده و آن را داستانی مفرّح و روایتی دربارهی آدمهای خوبی میداند که تمام تلاششان را میکنند تا جهان ناعادلانه را اندکی عادلانهتر سازند.
- نقدی در Tor.com شخصیتپردازی پویای این رمان و جهانسازی پیچیدهی آن را ستایش کرده است.
- Chicago Review of Books این رمان را بهخاطر تاریکی فضای آن و بازآفرینی هوشمندانهی عناصر افسانههای کلاسیک تحسین کرده است.
چه نسخههای دیگری از این کتاب در ایران منتشر شده است؟
سهیلا سهرابی کتاب گزنه و استخوان را به پارسی برگردانده و بهوسیلهی انتشارات باژ روانهی بازار کتاب ایران کرده است.
بخشی از کتاب گزنه و استخوان
«مقبرهٔ کوچکی دورتر از مقبره بزرگتر قرار داشت. شاید، اتاق معشوقهٔ پادشاه بود. لوازمش گرانقیمت و نفیس بود، طلا و یشم و چوب خوشبو، ماسک مخصوص صورت مرده هم زیبا بود و با لاجورد نقاشی شده بود. با وجود لوازمی که آنجا بود، به نظر میآمد... کارها شتابزده انجام شده بود. انگار همهچیز سریع و با ترسولرز آنجا گذاشته شده بود. تکههای یشم که از تابوت افتاده بود، زیر پاهایشان خرد میشد، خبری از حکاکی هم نبود، فقط نقاشیهایی بود که رنگورویشان رفته بود. ورودی ساده و بدون حکاکی بود و در ورودی زیر سیاهی یکی از مجسمههای عبوس پنهان شده بود.
ساحرهٔ نگهبان قبرستان با رضایتمندیای که گویی از سر کارکشتگی بود، گفت: «اینیکی، اینیکی که اینجاست. اینیکی قدیمیه، ولی کینه داره.»
چیزی از جیبش بیرون کشید، در چشم مارا نارنجی مایل به قرمز و سرخرنگ بود، و آن را پاشید روی دستهایش، بعد طوری به در مقبره کوبید که گویی درِ خانه بود.»
حجم
۲۸۷٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۱۲ صفحه
حجم
۲۸۷٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۱۲ صفحه
