دانلود و خرید کتاب سنجاقک (دریای زمین ۵) ارسولا. کی. لوژوان ترجمه پیمان اسماعیلیان
تصویر جلد کتاب سنجاقک (دریای زمین ۵)

کتاب سنجاقک (دریای زمین ۵)

معرفی کتاب سنجاقک (دریای زمین ۵)

«سنجاقک (دریای زمین ۵)» اثر ارسولا.کی. لوژوان (-۱۹۲۹) و ترجمه پیمان اسماعیلیان (-۱۳۴۲)، جلد پنجم از مجموعه داستان تخیلی دریای زمین است. در این قصه جادوگرانی که نخستین آموزگاران «گد» بودند، نشان می‌دهند که فروتنی در حد کمال، چگونه قادر است حتی زلزله را مهار سازد. «رز سیاه و دایموند»، بیانگر داستان عشق جادوگری جوان است که جادوگری و قدرتش را نادیده می‌گیرد. «در گستره باتلاق»، به دوران جوانی گد، ساحر اعظم جدید دریای زمین، باز می‌گردیم، قصه‌ای درباره عشق به قدرت و قدرت عشق. «سنجاقک»، سرانجام قصه‌ای درباره زنی مصمم و ثابت قدم که دیوار شیشه‌ای «رک »و ساحران مذکر را فرو می‌شکند و پلی میان «تهانو » و «بادی دیگر» می‌زند. بخشی از داستان: زیر آخرین پرتوهای روشن یک روز کوتاه زمستانی، مسافری بر سر تقاطع دو مسیر نه چندان نویدبخش که جاده‌هایی مالرو در میان نی‌ها بودند، ایستاده بود و به دنبال یافتن نشانه‌ای گویا برای انتخاب راهی بود که باید دنبال می‌کرد. همان‌طور که به آخرین شیب کوه می‌رسید، در گستره باتلاق خانه‌هایی پراکنده را دیده بود و روستایی نیز در همان نزدیکی قرار داشت. گمان می‌کرد راه دهکده را پیش گرفته بود، اما لابد در میانه راه جایی را غلط پیچیده بود. نی‌هایی بلند در دو سوی مسیر روییده بود و اگر نوری هم در جایی وجود داشت، راه نور سد شده بود. جایی در نزدیکی پاهایش آب قهقه‌زنان می‌گذشت. کفش‌هایش هنگام دورزدن کوه آندان‌دِن روی سنگ‌های زمخت و تیز آن جاده گدازه‌ای ساییده شده بود. کف کفش‌هایش به کلی سوراخ شده بود و پاهایش از فرط تماس با مسیر همیشه نمناک و یخ‌زده باتلاقی درد می‌کرد.
simin
۱۴۰۳/۰۶/۲۷

کتاب خوبیه اما چون زیاد سانسور شده بعضی جاها خیلی خیلی گنگ و نامفهومه به حدی که بعضی جاها هی با خودت میگی خدایا این داره چی میگه؟ بعد جلوتر که میری میفهمی از سانسور خیلی زیاد اون قسمت بوده

- بیشتر
آنچه که دیرزمانی ثابت و بی‌تحول بماند خود را نابود خواهد کرد. این جنگل جاودان است، زیرا می‌میرد و می‌میرد و بدین‌سان تا ابد می‌زید.
shahryar_shon
ایریان به همان راهی می‌رفت که باید. ایریان خطر را درک نمی‌کرد. او صاحب هیچ خردی نبود، مگر معصومیتش، مالک هیچ حفاظ و زرهی نبود، مگر خشمش. ایریان، آخر تو کیستی؟ این پرسشی بود که آزوِر حین تماشای او، که چون جانوری ساکت در کنار آب چندک زده بود، در دل پرسید.
shahryar_shon
مدرا گفت: «او آزادی را به من بخشید و من هنوز هم حس می‌کنم که آنچه می‌کنم از طریق او و برای اوست. ولی نه، برای او نیست. برای مردگان که نمی‌توان کاری کرد. اما برای...» اِمبِر گفت: «برای ما. برای ما زندگان که در خفا زندگی می‌کنیم، نه می‌کشیم و نه کشته می‌شویم. مرده‌ها مرده‌اند و رفته‌اند. بزرگان و قدرتمندان بی‌محابا به راه خود می‌روند. پس تمام امید این دنیا به مردمی است که هیچ‌جا به حساب نمی‌آیند.»
shahryar_shon
رُز هرگز نمی‌فهمید چرا چیزی نمی‌توانست یا نباید ممکن باشد. این هم دلیل دیگری برای دوست داشتن رُز بود.
reza
اگر صبور باشی هر چیزی راهش را پیدا می‌کند.
Azadehana
خطر تلاش برای انجام کار خوب در این است که ذهن قصد خوب و خیر را با خوب کار کردن اشتباه می‌گیرد.
Azadehana

حجم

۳۵۵٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۶

تعداد صفحه‌ها

۵۲۸ صفحه

حجم

۳۵۵٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۶

تعداد صفحه‌ها

۵۲۸ صفحه

قیمت:
۱۰۰,۰۰۰
تومان