
کتاب سرآشپز دیکتاتور
معرفی کتاب سرآشپز دیکتاتور
کتاب الکترونیکی سرآشپز دیکتاتور (کنکاشی محرمانه در وضعیت کرهٔ شمالی در زمان کیم جونگ ایل) با عنوان اصلی Le cuisinier du dictateur نوشتهٔ «کنجی فوجیموتو» با ترجمهٔ «مریم خراسانی» در سال ۱۴۰۳ توسط نشر ثالث منتشر شده است. این اثر در دستهٔ خاطرهنویسی قرار میگیرد و روایتی از زندگی شخصی و حرفهای سرآشپز ژاپنی رهبر کرهٔ شمالی ارائه میدهد. «فوجیموتو» که سالها در کنار «کیم جونگایل» بهعنوان آشپز خصوصی فعالیت داشته، در این کتاب به روایت تجربههای خود از زندگی در یکی از بستهترین و مرموزترین کشورهای جهان میپردازد. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب سرآشپز دیکتاتور اثر کنجی فوجی موتو
کتاب «سرآشپز دیکتاتور» اثری در قالب خاطرهنویسی است که به قلم «کنجی فوجیموتو»، سرآشپز ژاپنی «کیم جونگایل»، نوشته شده است. این کتاب پس از انتشار بهسرعت توجهها را به خود جلب کرد. روایت کتاب بر پایهٔ خاطرات شخصی نویسنده از سالهای حضورش در کرهٔ شمالی شکل گرفته و تصویری از زندگی روزمرهٔ نخبگان و رهبران این کشور را در کنار فقر و محرومیت مردم عادی به تصویر میکشد.
ساختار کتاب بر پایهٔ روایتهای خطی و توصیفهای جزئی از وقایع، ضیافتها، سفرها و روابط انسانی در درون حلقهٔ قدرت کرهٔ شمالی استوار است. فوجیموتو با نگاهی بیواسطه و گاه متأثر از تجربههای شخصی، تضادهای عمیق میان تجمل و فقر، قدرت و ترس و وفاداری و خیانت را در بستر جامعهای بسته و کنترلشده بازگو میکند. این کتاب نهتنها به زندگی شخصی کیم جونگایل و خانوادهاش میپردازد، بلکه با جزئیات فراوان، ساختار طبقاتی، محدودیتهای اجتماعی و سیاسی و سازوکارهای حکمرانی در کرهٔ شمالی را نیز شرح میدهد. روایت کنجی فوجیموتو باتکیهبر تجربههای زیسته و نگاه یک خارجی، فرصتی کمنظیر برای شناخت لایههای پنهان این کشور فراهم میآورد.
خلاصه کتاب سرآشپز دیکتاتور
در کتاب «سرآشپز دیکتاتور»، کنجی فوجیموتو داستان زندگی خود را از زمانی که بهعنوان سرآشپز ژاپنی به کرهٔ شمالی دعوت میشود، روایت میکند. او ابتدا با انگیزهٔ مالی و کنجکاوی وارد کشوری میشود که هیچ شناختی از آن ندارد و بهتدریج به حلقهٔ نزدیکان کیم جونگایل راه پیدا میکند. فوجیموتو در طول سیزده سال حضورش در کرهٔ شمالی، نهتنها آشپز خصوصی رهبر میشود، بلکه به محرم اسرار و شاهد زندگی خصوصی خانوادهٔ کیم بدل میشود. او از ضیافتهای مجلل، سفرهای تفریحی و سبک زندگی اشرافی رهبران کرهٔ شمالی میگوید، درحالیکه مردم عادی کشور با فقر، قحطی و سرکوب دستوپنجه نرم میکنند.
روایت فوجیموتو پر است از جزئیات زندگی روزمرهٔ نخبگان، روابط پیچیدهٔ قدرت و تضادهای عمیق میان حلقهٔ حاکم و اکثریت جامعه. او همچنین به تجربههای شخصی خود، از جمله ازدواج با یک زن کرهای، مشکلات خانوادگی و احساسات متناقضش به وفاداری و خیانت میپردازد. کتاب «سرآشپز دیکتاتور» با نگاهی انتقادی و گاه تلخ، تصویری از سازوکارهای کنترل، نظارت و ترس در جامعهٔ کرهٔ شمالی ارائه میدهد و نشان میدهد چگونه یک خارجی میتواند همزمان مورد اعتماد و مظنون باشد. فوجیموتو در نهایت با خطرات و تهدیدهای ناشی از افشای رازهای درون حکومت روبهرو میشود و تصمیم به فرار میگیرد، اما خاطراتش از این دوران همچنان با او باقی میماند.
چرا باید کتاب سرآشپز دیکتاتور را بخوانیم؟
این کتاب با روایت دستاول و بیواسطهٔ کنجی فوجیموتو، فرصتی نادر را برای آشنایی با یکی از بستهترین و اسرارآمیزترین کشورهای جهان فراهم میکند. خواننده با مطالعهٔ این اثر، نهتنها با سبک زندگی و مناسبات قدرت در حلقهٔ حاکم کرهٔ شمالی آشنا میشود، بلکه تضادهای اجتماعی، فقر گسترده و سازوکارهای سرکوب و کنترل را از زاویهٔ نگاه یک خارجی تجربه میکند. کتاب «سرآشپز دیکتاتور» تصویری ملموس از فاصلهٔ عمیق میان رفاه نخبگان و رنج مردم عادی ارائه میدهد و بهویژه برای کسانی که به موضوعات سیاسی، اجتماعی و تاریخی علاقهمند هستند، جذابیت ویژهای دارد. روایت صادقانه و جزئینگرانهٔ نویسنده این کتاب را به منبعی ارزشمند برای شناخت واقعیتهای پنهان کرهٔ شمالی بدل کرده است.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ این کتاب برای علاقهمندان به تاریخ معاصر، سیاست، جامعهشناسی و مطالعات شرق آسیا مناسب است. همچنین کسانی که دغدغهٔ شناخت نظامهای توتالیتر، زندگی در جوامع بسته و تجربههای زیستهٔ افراد در شرایط استثنایی را دارند، میتوانند از خواندن این اثر بهرهمند شوند. کتاب «سرآشپز دیکتاتور» به پژوهشگران، روزنامهنگاران و علاقهمندان به خاطرات و روایتهای شخصی نیز توصیه میشود.
درباره کنجی فوجی موتو
«کنجی فوجیموتو» (زادهٔ ۱۹۴۷) یک سرآشپز ژاپنی است که از سال ۱۹۸۸ تا ۲۰۰۱ آشپز شخصی «کیم جونگایل»، رهبر پیشین کرهٔ شمالی، بود. «کنجی فوجیموتو» که از نام مستعار استفاده میکند و نام واقعیاش هرگز علنی نشده، کتاب «سرآشپز دیکتاتور» را منتشر کرد که در آن بسیاری از تجربههای خود با کیم را بازگو کرده بود. در ابتدا، صحت ادعاهای او با تردید مواجه شد، بااینحال فوجیموتو بهدرستی پیشبینی کرده بود که «کیم جونگ اون» (که در آن زمان چندان شناختهشده نبود) جانشین پدرش خواهد شد؛ پیشبینیای که برخلاف نظر غالب کارشناسان سیاسی کرهٔ شمالی بود. این پیشبینی در دسامبر ۲۰۱۱ به حقیقت پیوست.
فوجیموتو نخستین بار در سال ۱۹۸۲ به کرهٔ شمالی سفر کرد. شش سال بعد، بهعنوان آشپز شخصی «کیم» منصوب شد و سالانه ۴۵ هزار پوند دستمزد دریافت میکرد و دو خودروی مرسدس هم به او داده شد. اندکی بعد، او به یار و همدم کیم بدل شد؛ چنانکه هر دو با هم تیراندازی، سوارکاری و اسکی روی آب میرفتند. او همچنین شایعهای رایج را تأیید کرد که کیم در سال ۱۹۹۲ هنگام اسبسواری سقوط سختی کرده، ترقوهاش شکسته و چندین ساعت بیهوش بوده است.
فوجیموتو بارها به فکر بازگشت دائم به ژاپن افتاده بود. در یکی از سفرهایش در سال ۱۹۹۶ به ژاپن، بهدلیل همراه داشتن گذرنامهٔ جعلی جمهوری دومینیکن بازداشت شد. در مارس ۲۰۰۱، اندکی پیش از فرارش از راه چین به ژاپن (بهدلیل ترس از جاسوسی علیه او) نوار ویدئوییای از یک برنامهٔ آشپزی ژاپنی شامل طرز تهیهٔ خوراک جگر دریایی به کیم نشان داد و قول داد همان غذا را برایش آماده کند. سپس گفت برای خرید جگر دریایی به هوکایدو خواهد رفت. کیم پاسخ داد: «ایدهٔ خوبی است، برو!»، اما فوجیموتو پس از رسیدن به ژاپن دیگر بازنگشت و پنهانی زندگی کرد، چون مدعی بود هدف ترور عوامل کرهٔ شمالی است. او در تلویزیون ژاپن با صورت پوشیده ظاهر میشد و پس از انتشار کتاب «سرآشپز دیکتاتور» جلیقهٔ ضدگلوله میپوشید.
«ژنرال محترمی که عاشق سلاح هستهای و زنان بود» و «زندگی خصوصی کیم» دیگر کتابهای او هستند.
بخشی از کتاب سرآشپز دیکتاتور
«در ابتدای دسامبر، صاحب رستوران از من پرسید آیا دوست دارم مدیریت رستوران را به عهده بگیرم. هر آشپز دیگری بود، با همچون پیشنهادی از خوشحالی به هوا میپرید، آن هم بعد از تنها چهار پنج ماه فعالیت. این بالاترین افتخاری بود که مردی در موقعیت من میتوانست انتظارش را داشته باشد. با این حال، پیشنهادش را نپذیرفتم و بهانه آوردم که هنوز برای من خیلی زود است. اگر مدیریت رستورانی به من محول میشد، مجبور بودم با جدیت تمام کار کنم. هنوز خودم را برای این کار به اندازهٔ کافی جاافتاده و پخته نمیدیدم و به نظرم منطقیتر آن بود که قبل از پذیرش چنین مسئولیتی کمی بیشتر دربارهاش اطلاعات به دست بیاورم. وقتی به این موضوع دوباره فکر میکنم، با خود میگویم شاید موقعیت خوبی را از دست دادم. حتی امروز هم بهخاطر پیشنهادات گرم و صمیمانهای که به من دادهاند، از ته دل سپاسگزار این آدمها هستم.
صادقانه بگویم که من بیش از پیش، حسرت زندگی گذشتهام در کرهٔ شمالی را میخوردم. مدام خودم را در حال درست کردن سوشی در مقابل کیم جونگایل میدیدم و این تصویر ترکم نمیکرد. وقتی به این فقدان واقف شدم، به اتاق بازرگانی ژاپنکرهٔ شمالی تلفن زدم. برایشان توضیح دادم که خیلی تمایل دارم برای کار به آنجا برگردم و چون در کاواگوئه منصبی داشتم، از آنها تقاضا کردم به محض خبردار شدن از یک پیشنهاد کاری، مرا در جریان بگذارند.»
حجم
۲٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۱۸ صفحه
حجم
۲٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۱۸ صفحه