
کتاب اقتصاد مسکن ایران در دهه ۱۳۹۰
معرفی کتاب اقتصاد مسکن ایران در دهه ۱۳۹۰
کتاب الکترونیکی «اقتصاد مسکن ایران در دهه ۱۳۹۰» به کوشش بهروز ملکی، علی نصیریاقدم و سیدهومن علوی گردآوری شده و پژوهشکده امور اقتصادی آن را منتشر کرده است. این اثر بخشی از مجموعه نشستهای اقتصاد ایران در دهه ۱۳۹۰ است و به بررسی تحولات، چالشها و سیاستهای حوزهٔ مسکن در این دهه میپردازد. کتاب با بهرهگیری از دیدگاههای کارشناسان و تحلیل دادههای آماری، تصویری جامع از وضعیت بازار مسکن، نقش دولت، تقاضا و عرضه، و اثرات سیاستهای کلان اقتصادی بر این بخش ارائه میدهد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب اقتصاد مسکن ایران در دهه ۱۳۹۰
«اقتصاد مسکن ایران در دهه ۱۳۹۰» اثری تحلیلی و ناداستان است که به بررسی روندها و سیاستهای حوزهٔ مسکن در ایران طی دههٔ ۱۳۹۰ میپردازد. این کتاب حاصل نشستهای تخصصی با حضور کارشناسان و صاحبنظران حوزهٔ اقتصاد مسکن است و ساختاری مبتنی بر ارائهٔ سخنرانیها، تحلیل دادهها و جمعبندی دیدگاهها دارد. نویسندگان با رویکردی گذشتهنگر، به تحلیل پیامدهای سیاستهای مختلف دولتها، تغییرات جمعیتی، نقش بازار و دولت در تأمین مسکن، و چالشهای پیشروی خانوارها در تأمین سرپناه پرداختهاند. اثر حاضر با تکیهبر دادههای آماری، نمودارها و مقایسههای بینالمللی، تصویری از وضعیت مسکن در ایران و جایگاه آن در اقتصاد کلان ارائه میدهد. کتاب برای پژوهشگران، سیاستگذاران و علاقهمندان به مسائل اقتصادی و اجتماعی ایران قابل استفاده است و بهویژه بر اهمیت سیاستگذاری منطقهای و توجه به تفاوتهای فرهنگی و اقتصادی مناطق مختلف کشور تأکید دارد.
خلاصه کتاب اقتصاد مسکن ایران در دهه ۱۳۹۰
در «اقتصاد مسکن ایران در دهه ۱۳۹۰» روندهای اصلی بازار مسکن ایران در این دهه با جزئیات بررسی شده است. کتاب نشان میدهد که سهم هزینهٔ مسکن در سبد خانوار ایرانی بهطور پیوسته افزایش یافته و در برخی استانها مانند تهران، این سهم به بیش از ۴۰ درصد رسیده است. نویسندگان با تحلیل دادههای بانک مرکزی و سرشماریها، به این نتیجه رسیدهاند که رشد قیمت مسکن از رشد درآمد خانوار پیشی گرفته و قدرت خرید مردم برای تأمین مسکن کاهش یافته است. در این اثر، به نقش سیاستهای دولت در حوزهٔ مسکن پرداخته شده و سه رویکرد متفاوت وزرای راه و شهرسازی در دههٔ ۱۳۹۰ مورد بحث قرار گرفته است: از مداخلهٔ گسترده و ساخت مسکن مهر تا کاهش نقش دولت و سپس بازگشت به سیاستهای حمایتی جدید. کتاب تأکید دارد که نبود چشمانداز مشخص و تداوم سیاستهای دولتمحور، باعث بروز تناقضها و ناکارآمدیهایی در برنامههای مسکن شده است. یکی از محورهای مهم کتاب، بررسی تقاضای مصرفی و سرمایهای برای مسکن است. نویسندگان توضیح دادهاند که بخش عمدهای از تقاضا بهویژه در کلانشهرها، به دلیل کاهش قدرت خرید خانوارها، به سمت اجارهنشینی سوق یافته است. همچنین، به اهمیت توجه به مسکن استیجاری و نقش آن در تأمین سرپناه برای دهکهای پایین درآمدی اشاره شده و تأکید شده است که سیاستهای فعلی عمدتاً به نفع دهکهای میانی و بالاتر بودهاند. کتاب با بررسی شاخصهای مختلف مانند نسبت قیمت به اجاره، نرخ رشد قیمت مسکن نسبت به تورم عمومی، و مقایسهٔ وضعیت ایران با سایر کشورها، نشان میدهد که بازار مسکن ایران با چالشهایی مانند حباب قیمتی، کمبود عرضهٔ متناسب با نیاز جمعیت، و ضعف زیرساختهای شهری مواجه است. در نهایت، نویسندگان بر ضرورت بازنگری در سیاستهای تأمین مسکن، توجه به تفاوتهای منطقهای و حمایت هدفمند از اقشار آسیبپذیر تأکید کردهاند.
چرا باید کتاب اقتصاد مسکن ایران در دهه ۱۳۹۰ را بخوانیم؟
این کتاب با ارائهٔ تحلیلی جامع از وضعیت بازار مسکن ایران در دههٔ ۱۳۹۰، به مخاطب کمک میکند تا ابعاد مختلف بحران مسکن، دلایل افزایش هزینهها و ناکارآمدی سیاستهای گذشته را بهتر درک کند. اثر حاضر با استفاده از دادههای آماری، نمودارها و مقایسههای بینالمللی، تصویری روشن از چالشهای ساختاری و اجتماعی حوزهٔ مسکن ارائه میدهد. مطالعهٔ این کتاب برای کسانی که به دنبال فهم عمیقتر از ریشههای مشکلات مسکن و راهکارهای سیاستی هستند، ارزشمند است و میتواند مبنایی برای تصمیمگیریهای آینده در این حوزه باشد.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ «اقتصاد مسکن ایران در دهه ۱۳۹۰» برای پژوهشگران، دانشجویان رشتههای اقتصاد، برنامهریزی شهری و علوم اجتماعی، سیاستگذاران حوزهٔ مسکن و فعالان بازار املاک مفید است. همچنین، افرادی که دغدغهٔ تحلیل روندهای اقتصادی و اجتماعی ایران یا جستوجوی راهحل برای بحران مسکن دارند، میتوانند از این کتاب بهرهمند شوند.
بخشی از کتاب اقتصاد مسکن ایران در دهه ۱۳۹۰
«سهم گروه مسکن از هزینه خانوار بر اساس اطلاعات بانک مرکزی که برای سه یا چهار سال پیش است حدود سی و پنج درصد است یعنی اینکه ایرانیها سی و پنج درصد از هزینههایشان صرف مسکن میشود. سهم بخش ساختمان از اشتغال حدود چهارده درصد است و سهم بخش خصوصی در سرمایهگذاری مسکن نود و هشت درصد و ارزش موجودی مسکن کشور حول و حوش ده برابر کل نقدینگی کشور تخمین زده میشود. حدود سی و پنج درصد از هزینه خانوار صرف مسکن میشود و بعد از گروه مسکن، گروه خوراکیها و آشامیدنیها با حدود بیست و سه درصد از هزینه خانوار رتبه دوم را از نظر سهم اختصاصی از بودجه خانوار کسب کرده و حمل و نقل هم رتبه سوم این ردهبندی را داراست. این سه گروه اقلام اصلی هزینههای خانوار هستند. اگر یک خانوار متوسط در تهران بتواند یک سوم درآمد خود را پسانداز کند با این الگو و با فرض رشد متناسب قیمت مسکن و درآمد، این خانوار باید ۷۵ سال صبر کند تا بتواند صاحب مسکن شود.»
حجم
۲٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۷۹ صفحه
حجم
۲٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۷۹ صفحه