دانلود و خرید کتاب شاهزاده خانم و کره اسب استیسی گرگ ترجمه معصومه رستم زاد
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب شاهزاده خانم و کره اسب

کتاب شاهزاده خانم و کره اسب

نویسنده:استیسی گرگ
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب شاهزاده خانم و کره اسب

کتاب الکترونیکی شاهزاده خانم و کره اسب نوشتۀ استیسی گرگ با ترجمۀ معصومه رستم‌زاد در انتشارات ققنوس چاپ شده است. این کتاب دربارۀ تجربه واقعی شاهزاده هیا دختر پادشاه اردن و پیوند عاطفی او با یک کره اسب است که مسیر زندگی‌اش را تغییر می‌دهد. این اثر بر اساس زندگی شهبانوی سوارکار، الهام‌گرفته از شخصیت واقعی موفق در المپیک، نوشته شده است.

درباره کتاب شاهزاده خانم و کره اسب

داستان روایت زندگی هیا (Haya bint Al Hussein)، شاهزادهٔ اردنی است که پس از فوت مادرش، کره‌اسبی هدیه می‌گیرد. این اتفاق به بازیافت عشق و هدف در زندگی او منجر می‌شود. کتاب برای گروه سنی ۹ تا ۱۲ سال نوشته شده است . ساختار داستان شامل دو بخش است: بخش اول سوم‌شخص است که زندگی روزمره هیا و رشد او را دنبال می‌کند؛ بخش دوم در قالب نامه‌نگاری به مادرش و با زبان اول‌شخص روایت می‌شود، نمونه‌اش بخشی که شما ارسال کردید. تغییر زاویه دید از سوم‌ به اول‌شخص، هنگام بخش حساس مسابقه، تلاطم درونی هیا را بازتاب می‌دهد. در بخش ابتدایی، فضای اردن و زندگی دربار سلطنتی و عشق هیا به اسب تصویر شده و کریستفایی بعد از حادثه هوایی که مادرش فوت می‌کند، هدیۀ اسبی یتیم به او ارائه می‌شود. کره اسب، که او آن را Bree یا Bint Al Reeh می‌نامد، نقش روان‌درمانی و الهام‌بخش را ایفا می‌کند.

بخش دوم با صحنه مسابقه جادویی کتاب آغاز می‌شود: هیا که سن چندانی ندارد، مسئولیت بردن تیم سلطنتی به میدان بزرگ ملی را برعهده دارد. تا پیش از آن در مدرسه شبانه‌روزی انگلیس که می‌رفت، سختی‌ها و تبعیض را تجربه کرده و آنجا بیمار شد، اما بازگشت به اردن و آمدن Bree به حال او رونق می‌دهد. در فصل اوج داستان، هیا و Bree با هم برنده جام پادشاهی می‌شوند؛ موفقیتی تاریخی که اولین زن سوارکار اردنی در این مسابقه بود. تصاویر منتشرشده و نقدها (مثلاً کِرکوس، VOYA، پابلیشرز ویکیلی) همه از قدرت روایت داستانی و پیوند میل دختری نوجوان به اسب و تبدیل شدن به سوارکاری جدی سخن رفته‌اند. در این اثر نمادی از برابری جنسیتی و دنبال‌کردن رویاهای فردی فراتر از انتظارات اجتماعی به چشم می‌خورد. چند جنبه متمایزکنندهٔ این اثر عبارت‌اند از:

ترکیب حقیقت و خیال: شخصیت اصلی مبتنی بر زندگی واقعی شاهزاده هیا است، اما رویکرد داستانی و نوجوانانه دارد.

استفادهٔ مؤلفه اسب به‌عنوان ابزار بازسازی روانی: ارتباط میان انسان و حیوان، محور احساسی کتاب را شکل می‌دهد و برای علاقه‌مندان به اسب و ورزش جذاب است.

بازنمایی فرهنگی متفاوت: قرار گرفتن داستان در بستر اردن و زندگی قبیله‌ای-پادشاهی، فرصتی برای آشنایی با سلسله بیت علوی و تاریخ خاورمیانه است .

الگوی زن فعال: هیا با شکست کلیشه‌های جنسیتی، نماینده دختری است که می‌خواهد پا به پای مردان رقابت کند.

کتاب شاهزاده خانم و کره اسب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب برای خوانندگان ۹ تا ۱۲ سال، به‌خصوص نوجوانان علاقه‌مند به اسب‌سواری، قصه‌ شاهزاده‌ای که در مسیر تسخیر کلیشه‌ها گام برمی‌دارد، و دوستداران داستان‌هایی با پایه واقعی مناسب است.

درباره استیسی گرگ

استیسی گرگ نویسنده‌ای نیوزیلندی است. بیشتر به خاطر سری کتاب‌های Pony Club Secrets شهرت دارد. در سال ۲۰۲۴ کتاب Nine Girls او جایزه Margaret Mahy Book of the Year را دریافت کرد. برای نگارش این کتاب، نویسنده تجربه‌هایی در سوارکاری اسب عربی در اردن داشته است.

بخشی از کتاب شاهزاده خانم و کره اسب

«هیا پایش را می‌چرخاند و بعد از روی کفلِ مجسمه سُر می‌خورد، به‌خوبی روی پاهایش فرود می‌آید و جلوتر از زُهَیر می‌دود. سه سالش است، رنگ چشمانش قهوه‌ای روشن و موهای تیره‌اش تا شانه‌هایش ریخته است. کوچک‌تر از سنش به نظر می‌رسد، بازوهای استخوانی‌اش به اندازه‌ای قوی هستند که بتوانند درِ ورودیِ غول‌پیکرِ کاخ را هل بدهند و باز کنند، دری که از چوب‌های سنگین ساج ساخته و با گوی‌های برنجی قالبِ دست او آراسته شده است.

توی سرسرا روی مرمرهای خنکْ تالاپ‌تالاپ بالا و پایین می‌پرد و چهره‌های قاب‌شدۀ پادشاهان به او نگاه می‌کنند. دوست دارد آن‌ها با نگاه‌هایشان او را تعقیب کنند. پدرش پادشاه است، اما عکسش روی دیوار نیست. هر وقت می‌خواهند عکسِ بابا را آویزان کنند می‌گوید ممنون، چون دوست ندارد کل روز به خودش زُل بزند. ترجیح می‌دهد عکس تانک، قایق و البته اسب به دیوار آویزان شود. بابا هم مثل هیا اسب‌ها را دوست دارد.

آن‌ها به پدرش می‌گویند شیر اردن، هرچند هیا تا حالا ندیده بابا مثل شیر بغرد. صدای نرمی دارد، خوش‌تیپ است، موهایش را حسابی کوتاه می‌کند و سبیل می‌گذارد. چشمان تیره‌اش هوشمندانه برق می‌زنند و لبخندش گرم و مهربان است.

اما امروز، وقتی هیا توی سرسرا از لای در توی دفتر کار بابا را دزدکی نگاه می‌کند، او لبخند بر لب ندارد. پشت میزش نشسته و از نگرانی پیشانی‌اش با خط عمیقی گود افتاده است. وسط دفتر قالیچۀ پوست خرس بزرگی پهن شده است. مامانش همان‌جا روی خرس ایستاده و برادر کوچکش علی را هم بغل کرده است.

ملکه می‌گوید: «من با مقامات تافیلا صحبت کرده‌ام، ساعت‌به‌ساعت اوضاعِ آن‌جا وخیم‌تر می‌شود. پناهجویان به آن‌جا سرازیر شده‌اند. بیشترِ آن‌ها زن‌ها و کودکانی هستند که به غذا و دارو احتیاج دارند. کارکنان بیمارستان واقعاً خسته شده‌اند. دیگر تختِ خالی ندارند. مردم بدون پتو روی زمین می‌خوابند. نمی‌توانند یک روز دیگر صبر کنند. تا شما با نمایندگان خارجی توی عقبه ملاقات کنید، من امروز بعدازظهر با هلیکوپتر دارو و آذوقه می‌برم تافیلا.»

وقتی ملکه صحبت می‌کند، شاهزاده‌علی توی بغلش وول می‌خورد. همین امروز بعدازظهر برای اولین بار ایستاد و حالا دوست ندارد بیشتر از این توی بغل مادرش باشد. وول می‌خورد و با پاهای کوچک و قوی‌اش لگد می‌اندازد و تقلا می‌کند خودش را خلاص کند.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۵۲٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۳۰۴ صفحه

حجم

۲۵۲٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۳۰۴ صفحه

قیمت:
۲۸,۰۰۰
تومان