
کتاب ضرب المثل های فارسی (جلد سوم)
معرفی کتاب ضرب المثل های فارسی (جلد سوم)
کتاب الکترونیکی «داستانها و ریشههای ضربالمثلهای فارسی (جلد سوم)» به تدوین فائزه جعفری توسط نشر نارنگی منتشر شده است. این اثر مجموعهای از داستانها و حکایتهایی است که ریشه و معنای ضربالمثلهای فارسی را به زبان ساده و روایتمحور بیان میکند. کتاب با گردآوری قصههای کوتاه و آموزنده، تلاش دارد مخاطب را با پیشینهٔ فرهنگی و ادبی ضربالمثلها آشنا کند و کاربرد آنها را در زندگی روزمره نشان دهد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب ضرب المثل های فارسی (جلد سوم)
این کتاب مجموعهای از حکایتها و روایتهای کوتاه است که هرکدام به یکی از ضربالمثلهای فارسی اشاره دارند و ریشه یا داستان شکلگیری آنها را بازگو میکنند. «داستانها و ریشههای ضربالمثلهای فارسی (جلد سوم)» به قلم فائزه جعفری، در قالب ناداستان و با ساختاری اپیزودیک، ضربالمثلهای رایج را انتخاب کرده و برای هرکدام، داستانی مرتبط یا روایت تاریخی و فرهنگی آورده است. این مجموعه با هدف آشنایی مخاطب با پیشینهٔ ضربالمثلها و انتقال مفاهیم اخلاقی و اجتماعی آنها تدوین شده است. هر حکایت، جداگانه و مستقل از دیگری روایت میشود و در پایان، به ضربالمثل مربوطه اشاره میشود. کتاب برای گروههای سنی مختلف قابل استفاده است و میتواند هم بهعنوان منبعی برای مطالعهٔ آزاد و هم برای آموزش غیررسمی زبان و فرهنگ فارسی بهکار رود. ساختار کتاب بهگونهای است که خواننده میتواند هر داستان را بهصورت مستقل مطالعه کند و نیازی به دنبالکردن ترتیب خاصی ندارد.
خلاصه داستان ضرب المثل های فارسی (جلد سوم)
این کتاب مجموعهای از داستانهای کوتاه و حکایتهایی است که هرکدام به یکی از ضربالمثلهای فارسی اشاره دارند و معنای آنها را در قالب روایتهایی آموزنده و گاه طنزآمیز بازگو میکنند. در هر بخش، ابتدا داستانی نقل میشود که در آن شخصیتها با موقعیتهایی روبهرو میشوند که در نهایت به شکلگیری یا کاربرد یک ضربالمثل منجر میشود. برای نمونه، داستان «گدایی» با ماجرای ملانصرالدین آغاز میشود که با زیرکی، از رفتار مردم بهره میبرد و نشان میدهد گاهی بهتر است مردم را در اشتباه خود رها کرد. یا در حکایت «خواب عبید زاکانی»، به نقد رفتار جمعی ایرانیان پرداخته شده است. داستانهایی مانند «عاقبت گرگزاده گرگ شود» و «پدر و پسر» نیز به موضوع سرشت و تربیت انسانها میپردازند. برخی حکایتها، مانند «ترازو» یا «انتخاب»، با زبانی ساده به مفاهیم عدالت، هوشمندی و امیدواری اشاره دارند. در کنار اینها، روایتهایی از زندگی شخصیتهای تاریخی یا خیالی، همچون «بهرام گور و لنبک آبکش» یا «ملای باهوش»، نیز آورده شده است که هرکدام به ضربالمثلی خاص ختم میشوند. کتاب با تنوع موضوعی و زبانی، تلاش دارد مفاهیم اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی نهفته در ضربالمثلها را از طریق داستانهایی کوتاه و قابلفهم به مخاطب منتقل کند.
چرا باید کتاب ضرب المثل های فارسی (جلد سوم) را بخوانیم؟
این کتاب با گردآوری داستانهای کوتاه و حکایتهایی که ریشهٔ ضربالمثلهای فارسی را توضیح میدهند، فرصتی فراهم میکند تا مخاطب با پیشینهٔ فرهنگی و معنایی این عبارات آشنا شود. مطالعهٔ این مجموعه نهتنها به درک بهتر ضربالمثلها کمک میکند، بلکه مفاهیم اخلاقی و اجتماعی مهمی را نیز از طریق روایتهای جذاب و آموزنده منتقل میکند. تنوع داستانها و پرداختن به موضوعات مختلف، کتاب را به منبعی مناسب برای علاقهمندان به فرهنگ و زبان فارسی تبدیل کرده است. همچنین، این اثر میتواند بهعنوان ابزاری برای آموزش غیررسمی زبان و ادبیات فارسی مورد استفاده قرار گیرد و به غنای واژگانی و فرهنگی خواننده بیفزاید.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به فرهنگ و ادبیات فارسی، دانشآموزان، معلمان، پژوهشگران حوزهٔ زبان و ادبیات، و همهٔ کسانی که دوست دارند با ریشه و معنای ضربالمثلهای فارسی آشنا شوند، مناسب است. همچنین برای والدینی که بهدنبال داستانهای آموزنده برای فرزندان خود هستند و افرادی که به آموزش زبان فارسی میپردازند، گزینهٔ مناسبی بهشمار میآید.
بخشی از کتاب ضرب المثل های فارسی (جلد سوم)
«ملانصرالدین هر روز به بازار میرفت و گدایی میکرد. مردم با ناجوانمردی و فریب، او را آزار میدادند. آنها یک سکهی طلا و یک سکهی نقره را به او نشان میدادند که ملانصرالدین همیشه سکه نقره را برمیداشت. این داستان به گوش همهی شهر رسید. هر روز زنان و مردان زیادی نزد او میآمدند و دو سکه را به او نشان میدادند و ملانصرالدین همیشه سکهی نقره را برمیداشت. روزی مرد مهربانی این جریان را دید و از اینکه مردم ملانصرالدین را این گونه مسخره میکردند، غمگین شد. مرد نزد وی رفت و گفت: از این پس سکهی طلا را بردار؛ زیرا هم پول بیشتری به دست میآوری و هم دیگر مسخرهات نمیکنند. ملانصرالدین پاسخ داد: حرفتان بهظاهر درست است؛ اما اگر سکه طلا را بگیرم، مردم برای آنکه ثابت کنند من از آنها نادانتر هستم، دیگر به من پول نمیدهند تا ثابت کنند. شما نمیدانید من تاکنون با این حیله، چقدر پول گرفتهام. اگر کاری که میکنی هوشمندانه است، بگذار مردم تو را نادان بدانند.»
حجم
۳۳۶٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۹۲ صفحه
حجم
۳۳۶٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۹۲ صفحه