کتاب شبحی در برکه مریم اسمعیلون + دانلود نمونه رایگان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب شبحی در برکه

کتاب شبحی در برکه

امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب شبحی در برکه

کتاب الکترونیکی «شبحی در برکه» (یعنی اون کیه؟) نوشتهٔ مریم اسمعیلون و با همکاری نشر نارنگی و آباژور منتشر شده است. این رمان نوجوانانه، داستان پسر نوجوانی به نام «پندار» را روایت می‌کند که در تعطیلات تابستانی با خانواده‌اش به ویلای شمال می‌رود و درگیر ماجراهایی رازآلود و هیجان‌انگیز می‌شود. محوریت داستان بر رابطهٔ پندار با برادرش پیمان، جدایی والدین، دوستی‌ها و کشف دنیایی جادویی در دل طبیعت استوار است. نسخه الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب شبحی در برکه

«شبحی در برکه» اثری در ژانر رمان نوجوان است که فضای داستانی آن در شمال ایران و در دل طبیعت جنگلی و روستایی شکل می‌گیرد. کتاب در دوره‌ای معاصر روایت می‌شود و دغدغه‌های نوجوانی، خانواده، جدایی والدین و تنهایی را با زبانی ملموس و روایتی اول‌شخص به تصویر می‌کشد. پندار، شخصیت اصلی، پسری است که پس از جدایی والدینش با مادر و برادرش زندگی می‌کند و تعطیلات تابستانی را در ویلای خانوادگی می‌گذراند. داستان با محوریت کشف یک برکهٔ مخفی و ماجراهای عجیب و رازآلودی که در اطراف آن رخ می‌دهد، پیش می‌رود. نویسنده با پرداختن به روابط خانوادگی، دوستی‌ها، حسرت‌ها و ترس‌های نوجوانانه، فضایی آشنا و در عین حال پر از رمز و راز خلق می‌کند. در کنار روایت زندگی روزمره، عناصر فانتزی و ماورایی نیز وارد داستان می‌شوند و به آن رنگ و بویی متفاوت می‌بخشند. کتاب با نگاهی به دغدغه‌های نوجوانان، تجربهٔ رشد، استقلال و مواجهه با ناشناخته‌ها را به تصویر می‌کشد.

خلاصه کتاب شبحی در برکه

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند! داستان با پندار، نوجوانی که پس از جدایی والدینش با مادر و برادر بزرگ‌ترش پیمان زندگی می‌کند، آغاز می‌شود. تعطیلات تابستانی فرا رسیده و خانواده برای استراحت به ویلای شمال می‌روند. پیمان قرار است برای ادامه تحصیل به کانادا برود و این موضوع پندار را غمگین و تنها کرده است. در این میان، برکه‌ای مخفی در نزدیکی ویلا وجود دارد که پندار و پیمان آن را کشف کرده‌اند و خاطرات زیادی در آنجا دارند. پس از رفتن پیمان، پندار با احساس تنهایی و دلتنگی دست و پنجه نرم می‌کند و سعی دارد با دوستان جدید، مانند شهروز، ارتباط برقرار کند اما موفقیت چندانی ندارد. ماجرا زمانی رنگ و بوی رازآلود به خود می‌گیرد که پندار در یکی از عکس‌های سلفی کنار برکه، سایه‌ای عجیب و شبح‌گونه می‌بیند. این اتفاق باعث ترس و کنجکاوی او می‌شود. در ادامه، پندار بارها به برکه بازمی‌گردد و با اتفاقات غیرمنتظره‌ای روبه‌رو می‌شود؛ از جمله گم‌شدن خرگوشی به نام آقای جاسپر و بازگشت معجزه‌آسای او، و کشف دنیایی جادویی و متفاوت در دل یک کندهٔ درخت. در این دنیای جدید، پندار با اسب‌های سفید، دشت‌های سبز و پسری مرموز با قدرت‌های ماورایی روبه‌رو می‌شود که کلید ورود به این دنیا را به او داده است. در طول داستان، پندار با ترس‌ها، تنهایی و نیاز به دوستی و تعلق دست و پنجه نرم می‌کند و در نهایت با پذیرش ناشناخته‌ها و کشف شجاعت درونی خود، به بلوغی تازه می‌رسد. روایت کتاب میان واقعیت و خیال در نوسان است و مرز میان خواب و بیداری، واقعیت و رویا، بارها به چالش کشیده می‌شود.

چرا باید کتاب شبحی در برکه را خواند؟

این کتاب با ترکیب فضای واقع‌گرایانهٔ زندگی نوجوانان و عناصر فانتزی، تجربه‌ای متفاوت از ماجراجویی و کشف را ارائه می‌دهد. روایت صمیمی و ملموس پندار، دغدغه‌های نوجوانی، روابط خانوادگی و حسرت‌های دوران رشد را به خوبی به تصویر می‌کشد. حضور رمز و راز، دنیای جادویی و شخصیت‌های مرموز، داستان را برای مخاطبان نوجوان و حتی بزرگسالانی که به داستان‌های ماجراجویانه علاقه دارند، جذاب می‌کند. «شبحی در برکه» فرصتی است برای همذات‌پنداری با دغدغه‌های نوجوانی و سفر به دنیایی پر از خیال و کشف.

خواندن کتاب شبحی در برکه را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب برای نوجوانان و جوانانی که به داستان‌های ماجراجویانه، فانتزی و رازآلود علاقه دارند مناسب است. همچنین برای کسانی که با موضوعاتی مانند جدایی والدین، تنهایی، دوستی و بلوغ نوجوانی درگیر هستند، می‌تواند تجربه‌ای همدلانه و آموزنده باشد.

بخشی از کتاب شبحی در برکه

«باعجله پله‌هارو دوتایکی اومدم پایین. پله‌های چوبی زیر پام قرچ قروچ می‌کردن. پیچ راه پله رو رد کردم و سه تا پله آخر رو پریدم. از مامانم خداحافظی کردم. در حال طی کردن حیاط کفش‌هام رو پام کردم. به سرعت خودم رو به ماشین اپل مشکی که مامان تازه خریده بود رسوندم. حالا چطور جرات می‌کرد ماشین رو دست پیمان بده؟ خدا می‌دونه! کل آدم مادی نبود و همیشه هم به همه چیز قانع بود. اگر اصرارهای من و پیمان نبود این ماشینم نمی‌خرید. اون وقت ما مجبور بودیم برای رفتن به شمال سوار اتوبوس‌هایی بشیم که مسیر جاده چالوس رو سه ساعته می‌اومدن. در ماشین رو باز کردم و خودم رو انداختم تو ماشین. چه عجب ظهر شد! نگاهی به پیمان کردم چشم‌های مشکی و گیرا؛ موهای خوش حالت که همیشه رو به بالا هدایت‌شون می‌کرد؛ برعکس من که موهام لخت لخت بود با چشم‌های درشت آبی، کلا مغرب و مشرق بودیم. پیمان هشت سال از من بزرگتره. برادر خوبیه، ولی خوب یک وقت‌هایی خیلی بهم زور می‌گه. مامانم هم همیشه از اون طرفداری می‌کنه. البته پیمان بیشتر مواقع هم هوامو داره؛ مثلا چند ماه پیش حسابی از خجالت صدرا پسر عمه‌ام در اومد. بچه پررو پیراهن استقلالم رو با پانچ سوراخ کرده بود. زورش می‌اومد که چرا گل خورده، پیمان هم حسابی گوشمالیش داد. وای که چقدر کیف کردم. صدرا از عنکبوت متنفر بود. پیمان هم نامردی نکرد و یک عنکبوت بزرگ انداخت تو لیوان دوغش تا دو روز لب به هیچی نمی‌زد.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۳۹۰٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۴

تعداد صفحه‌ها

۹۸ صفحه

حجم

۳۹۰٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۴

تعداد صفحه‌ها

۹۸ صفحه

قیمت:
۲۸,۰۰۰
تومان