
کتاب گناه
معرفی کتاب گناه
کتاب الکترونیکی «گناه: درآمدی کوتاه و نو» (درآمدی کوتاه و نو) نوشتهٔ «دونالد کاروت» و ترجمهٔ حمید خانیپور توسط انتشارات فراهم منتشر شده است. این اثر بخشی از مجموعهای با محوریت روانکاوی است که به مفاهیم بنیادین و چالشبرانگیز روانکاوی معاصر میپردازد. «گناه: درآمدی کوتاه و نو» با رویکردی میانرشتهای، مفهوم گناه را از منظر روانکاوی، جامعهشناسی و فلسفه بررسی میکند و به تمایزهای نظری و بالینی احساس گناه میپردازد. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب گناه
این کتاب بخشی از مجموعهای است که با هدف ارائهٔ دیدگاههای نوین و میانرشتهای در روانکاوی معاصر تدوین شده است. «دونالد کاروت» که سابقهای در جامعهشناسی و علوم سیاسی دارد، در این اثر به بررسی مفهوم گناه از منظر روانکاوی میپردازد و تلاش میکند تا مرزهای میان نظریههای کلاسیک و رویکردهای جدید را روشن کند. کتاب در فضایی نوشته شده که روانکاوی در ایران و جهان با چالشهایی مانند سوءبرداشتها و فاصله گرفتن از نظریههای اصلی فروید و دیگر روانکاوان مواجه است. نویسنده با نقد و تحلیل آثار فروید، ملانی کلاین و دیگران، به تمایز میان انواع گناه، نقش فرامن و وجدان، و تأثیرات اجتماعی و فرهنگی احساس گناه میپردازد. این اثر همچنین به بررسی نمونههای بالینی و تحولات نظری جدید در حوزهٔ روانکاوی میپردازد و تلاش میکند پلی میان مفاهیم روانکاوی و مسائل اجتماعی معاصر برقرار کند.
خلاصه کتاب گناه
پیام اصلی کتاب بر تمایز میان انواع احساس گناه و ریشههای آن در ساختار روان انسان تمرکز دارد. نویسنده با بررسی آثار فروید، کلاین و دیگر روانکاوان، دو نوع گناه را از هم متمایز میکند: گناه تهدیدگر که بیشتر با خودتنبیهی و احساس بیارزشی همراه است و گناه جبرانی که به سوی جبران و همدلی با دیگری سوق میدهد. «کاروت» معتقد است که بسیاری از آسیبهای روانی، مانند افسردگی و اضطراب، ریشه در احساس گناه ناهشیار دارند و این احساسات میتوانند به شکلهای مختلفی مانند خودآزاری، رفتارهای خودشکستدهنده یا حتی بیماریهای روانتنی بروز پیدا کنند. او همچنین به نقش فرامن و وجدان در شکلگیری این احساسات میپردازد و نشان میدهد که چگونه فرهنگ و جامعه میتوانند با درونیسازی هنجارها و ارزشها، احساس گناه را تقویت یا تضعیف کنند. کتاب به نقد رویکردهای معاصر روانکاوی که نقش گناه و فرامن را کمرنگ کردهاند نیز میپردازد و بر اهمیت بازگشت به تحلیل این مفاهیم برای فهم بهتر رنجهای روانی تأکید میکند.
چرا باید کتاب گناه را خواند؟
این کتاب با رویکردی تحلیلی و انتقادی، مفاهیم پیچیدهای مانند گناه، فرامن و وجدان را از منظر روانکاوی و علوم اجتماعی بررسی میکند. خواننده با مطالعهٔ این اثر میتواند با تمایزهای نظری و بالینی احساس گناه آشنا شود و دریابد که چگونه این احساسات در شکلگیری آسیبهای روانی و رفتارهای فردی و اجتماعی نقش دارند. همچنین، کتاب با ارائهٔ نمونههای بالینی و تحلیلهای میانرشتهای، امکان فهم عمیقتری از ریشههای رنج روانی و راههای مواجهه با آن را فراهم میکند.
خواندن کتاب گناه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای دانشجویان و پژوهشگران روانشناسی، روانکاوی، جامعهشناسی و فلسفه مناسب است. همچنین برای افرادی که دغدغهٔ فهم ریشههای احساس گناه، آسیبهای روانی و نقش فرهنگ و جامعه در شکلگیری این احساسات را دارند، مفید خواهد بود. کسانی که به دنبال تحلیل انتقادی مفاهیم روانکاوی و کاربرد آنها در مسائل اجتماعی معاصر هستند نیز میتوانند از این اثر بهرهمند شوند.
فهرست کتاب گناه
- یادداشت دبیر مجموعه و مترجم: معرفی مجموعه و اهداف آن. - معرفی اثر: مروری بر اهمیت و جایگاه کتاب در مجموعه. - پیشگفتار: زمینهسازی برای ورود به بحث گناه و اهمیت آن در روانکاوی. - فصل اول: گناه — تعریف گناه از منظر قانونی، اخلاقی و روانشناختی؛ تمایز میان گناه تهدیدگر و جبرانی؛ نقش ناهشیاری در احساس گناه. - فصل دوم: وجدان — بررسی مفهوم وجدان، ریشههای زیستی و اجتماعی آن، و تفاوت آن با فرامن. - فصل سوم: گریز از احساس گناه در درون خود، جامعه و روانکاوی — تحلیل راههای دفاعی و روانی برای گریز از احساس گناه و نقش جامعه در این فرآیند. - فصل چهارم: فرامن در برابر وجدان — مقایسه و تمایز میان فرامن و وجدان و تأثیر آنها بر تعارضهای اخلاقی. - فصل پنجم: دو نمونه بالینی — ارائهٔ نمونههای واقعی برای توضیح مفاهیم نظری کتاب. - فصل ششم: تحولات نظری جدید در خصوص فرامن، گناه و وجدان — بررسی دیدگاههای جدید و نقد نظریههای پیشین. - فصل هفتم: چرا از احساس گناه نوشتم؟ — جمعبندی و بیان انگیزههای نویسنده برای نگارش کتاب. - منابع و نمایه: فهرست منابع و راهنمای موضوعی.
بخشی از کتاب گناه
«گناه ازلحاظ قانونی، وضعیتی تعریف میشود که قانون نقض شود و ازلحاظ اخلاقی به معنای تخطی و زیر پا گذاشتن هنجاری اخلاقی است. نیچه در سال ۱۸۸۷ در کتاب تبارشناسی اخلاق (مقالهی دوم: «گناه» وحدان رذالت مسائل مرتبط) دربارهی گناه میگوید: آیا تبارشناسان اخلاقی که تا کنون آمدهاند هیچ گاه حتی در خلوت خود نیندیشیدهاند که ممکن است آن مهمترین اصل اخلاقی یعنی گناه ریشه در مفهومی کاملا مادی یعنی «دین» داشته باشد؟ یا فکر نکردهاند مجازات برای جبران دین مقرر شده است؟ به زندانیانی که دوران محکومیتشان را طی میکنند، گفته میشود که «دین خود را به جامعه پرداخت میکنند». باید دقت کنیم گناه قانونی یا دینی را با گناه روانشناختی یا تجربی خلط نکنیم. اینکه دیگران کسی را گناهکار قضاوت کنند؛ ولی او احساس گناهکاری نداشته باشد، امر غریبی نیست. البته گاهی اوقات هم ممکن است کسی احساس گناه داشته باشد و این احساس فقط نتیجهی قضاوت خودش به شکلی نسبتا آگاهانه باشد. در واقع، ضرورتی برای هموقوعی گناه اخلاقی یا قانونی و احساس گناه روانشناختی وجود ندارد. ریشهی شکافهای اینچنینی بین این دو نوع گناه به عوامل موقعیتی بستگی دارد. برای مثال ممکن است مرا گناهکار قضاوت کنند؛ اما خودم باور داشته باشم که بیگناهم و به همین دلیل احساس گناه نکنم. یا برعکس گناهکار قضاوت شوم؛ اما باورم این باشد که قوانین یا هنجارهای اخلاقی که برای قضاوت من به کار بسته شده است، نادرست یا ناعادلانهاند.»
حجم
۷۸۰٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۵۵ صفحه
حجم
۷۸۰٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۵۵ صفحه