کتاب شوالیه تاریکی به پا می خیزد

کتاب الکترونیکی «شوالیهٔ تاریکی برمی‌خیزد (فیلم‌نامه و استوری‌بورد)» نوشتهٔ جاناتان نولان و کریستوفر نولان با ترجمهٔ سینا شاه‌بابا و انتشار انتشارات چترنگ، فیلم‌نامهٔ کامل سومین قسمت از سه‌گانهٔ بتمن را به همراه استوری‌بوردهای تصویری ارائه می‌دهد. این اثر براساس داستانی از کریستوفر نولان و دیوید اس گویر و با الهام از شخصیت‌های کمیک دی‌سی کامیکس و طراحی باب کین نوشته شده است. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب شوالیه تاریکی به پا می خیزد

این کتاب فیلم‌نامهٔ کامل «شوالیهٔ تاریکی برمی‌خیزد» را به زبان فارسی در اختیار علاقه‌مندان قرار می‌دهد و علاوه‌بر دیالوگ‌ها و صحنه‌پردازی‌ها، استوری‌بوردهای تصویری را نیز شامل می‌شود. داستان این فیلم‌نامه ادامه‌ای بر دو قسمت قبلی سه‌گانهٔ بتمن است و در فضایی تاریک و پرتنش، هشت سال پس از وقایع قسمت دوم روایت می‌شود. در این دوره، گاتهام شهری آرام‌تر به نظر می‌رسد اما زیر پوست این آرامش، تهدیدی بزرگ در حال شکل‌گیری است. فیلم‌نامه با تمرکز بر شخصیت‌هایی چون بروس وین، جیم گوردون، سلینا کایل و شخصیت مرموز بین، به بررسی مفاهیمی چون عدالت، فداکاری، سقوط و خیزش دوباره می‌پردازد. این اثر نه‌تنها برای علاقه‌مندان به سینما و فیلم‌نامه‌نویسی جذاب است، بلکه برای کسانی که به تحلیل ساختار روایی و شخصیت‌پردازی علاقه دارند، منبعی مناسب به‌شمار می‌آید. فضای کتاب، همانند فیلم، سرشار از تعلیق، بحران و انتخاب‌های دشوار است و با روایت چندلایه و شخصیت‌های پیچیده، تصویری از نبرد خیر و شر در دنیای مدرن ارائه می‌دهد.

خلاصه کتاب شوالیه تاریکی به پا می خیزد

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند!

داستان با گذشت هشت سال از ناپدید‌شدن بتمن آغاز می‌شود؛ بروس وین منزوی و آسیب‌دیده، خود را از جامعه کنار کشیده و گاتهام در ظاهر آرامش یافته است. اما با ورود شخصیت مرموز و خطرناک بین، تهدیدی تازه شهر را فرا می‌گیرد. بین با نقشه‌ای پیچیده، پلیس و ساختار قدرت شهر را به چالش می‌کشد و با ایجاد هرج‌ومرج، گاتهام را در آستانهٔ نابودی قرار می‌دهد. بروس وین، که از گذشته و زخم‌هایش رنج می‌برد، ناچار می‌شود دوباره به‌عنوان بتمن بازگردد و با کمک شخصیت‌هایی چون سلینا کایل (زن گربه‌ای) و جیم گوردون، برای نجات شهر مبارزه کند. در این مسیر، او با شکست‌های سنگین و بحران‌های شخصی روبه‌رو می‌شود و باید با ترس‌ها و ضعف‌های خود مواجه شود. فیلم‌نامه با روایت چندلایه، به موضوعاتی چون فداکاری، امید، سقوط و خیزش دوباره می‌پردازد و شخصیت‌ها را در موقعیت‌هایی قرار می‌دهد که انتخاب‌های اخلاقی و انسانی‌شان به چالش کشیده می‌شود. پایان داستان، بدون افشای جزئیات، بر مفهوم رستگاری و امکان شروعی تازه تأکید دارد.

چرا باید کتاب شوالیه تاریکی به پا می خیزد را خواند؟

این کتاب فرصتی استثنایی برای آشنایی با ساختار فیلم‌نامه‌نویسی حرفه‌ای و روایت سینمایی یک داستان پیچیده و چندلایه فراهم می‌کند. مطالعهٔ فیلم‌نامهٔ «شوالیهٔ تاریکی برمی‌خیزد» امکان مشاهدهٔ روند شکل‌گیری شخصیت‌ها، دیالوگ‌نویسی و نحوهٔ ساخت تعلیق و بحران را به مخاطب می‌دهد. همچنین، وجود استوری‌بوردها به درک بهتر تصویرسازی و انتقال حس صحنه‌ها کمک می‌کند. این اثر برای علاقه‌مندان به سینما، نویسندگی و تحلیل روایت، منبعی الهام‌بخش و آموزشی به‌شمار می‌آید و نگاه تازه‌ای به دنیای ابرقهرمان‌ها و چالش‌های اخلاقی آن‌ها ارائه می‌دهد.

خواندن کتاب شوالیه تاریکی به پا می خیزد را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب برای علاقه‌مندان به فیلم‌نامه‌نویسی، سینما، داستان‌های ابرقهرمانی و تحلیل روایت مناسب است. همچنین، کسانی که به ساختار داستانی پیچیده و شخصیت‌پردازی عمیق علاقه دارند یا به‌دنبال الهام برای نوشتن یا ساخت آثار نمایشی هستند، از مطالعهٔ این اثر بهره خواهند برد. برای دانشجویان رشته‌های هنر، ادبیات نمایشی و مطالعات سینمایی نیز منبعی کاربردی است.

بخشی از کتاب شوالیه تاریکی به پا می خیزد

«صفحهٔ سیاه

گوردون:

[گفتار روی تصویر] به هاروی دنت نیاز بود. هاروی دنت همهٔ آن چیزی بود که گاتهام در تمنایش بود. او... یک قهرمان بود؛ نه آن قهرمانی که شایستگیاش را داشتیم، بلکه قهرمانی که به او نیاز داشتیم. چیزی کم از یک شوالیه نداشت. میدرخشید...

صدای ترک خوردن شنیده میشود. صدای خرد شدن شنیده میشود. شیئی داخل یخ ظاهر میشود. شکل خفاش است. یخ متلاشی میشود...

خارجی. خیابان گاتهام. روز

گوردون مقابل تصویر بزرگی از هاروی دنت ایستاده است.

گوردون:

اما من هاروی دنت را میشناختم. من... دوستش بودم و مدتزمان زیادی طول میکشد تا کسی بتواند مثل او الهامبخش ما باشد.

گوردون که احساسات راه گلویش را مسدود کرده است، متن سخنرانی بزرگداشت را جمع میکند.

گوردون:

من به هاروی دنت ایمان داشتم.

تصویر سیاه میشود.

برش به:

با ماشینی که در جادهٔ خاکی پرچاله‌چوله پیش میرود، همراه میشویم.

داخلی. لندکروزر در حال تکان خوردن حین حرکت روی زمین ناهموار. روز

شبهنظامیان اروپای شرقی از سه مرد، که صورتهایشان پوشانده شده، محافظت میکنند. شبهنظامی سوم رانندگی میکند. کنار او مرد عینکی مضطربی نشسته است.

خارجی. باند فرودگاه. اروپای شرقی. روز

روی باند فرودگاه مشرف به شهری خاکستری که با آتش توپخانه زیر و رو شده، یک مأمور سیآیاِی، که مردان نیروی ویژه احاطه̀اش کرده̀اند، روبهروی هواپیمای مسافربری کوتاه‌بردی ایستاده است. مأموران سیآیاِی لندکروزری را که به سرعت پیش میآید، نگاه میکنند. نیروهای شبهنظامی از داخل ماشین بیرون میپرند.

راننده مرد عینکی را به طرف سربازان سیآیاِی هل میدهد.

مأمور سی‌آی‌اِی:

دکتر پاول مأمور سیآیاِی هستم.

دکتر پاول با اضطراب سر تکان میدهد. مأمور سیآیاِی کیفی به راننده میدهد.»