کتاب فراتر از قلمروهای جادویی

کتاب فراتر از قلمروهای جادویی نوشته کریس کالفر و ترجمه پرنیان معدنچی که توسط نشر نارنگی منتشر شده، جلد چهارم از مجموعه‌ای فانتزی و ماجراجویانه است که برای نوجوانان و علاقه‌مندان به داستان‌های پریان و دنیای جادویی نوشته شده است. این جلد، ماجراهای جدیدی را برای شخصیت‌های اصلی رقم می‌زند و آن‌ها را به دل خطرات و رازهای تازه‌ای می‌برد. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب فراتر از قلمروهای جادویی

کتاب فراتر از قلمروهای جادویی، چهارمین جلد از مجموعه‌ی سرزمین قصه‌های همیشگی در ادامه‌ی ماجراهای پیشین، دنیای پریان و شخصیت‌های آشنا را وارد مرحله‌ای تازه می‌کند. داستان در فضایی روایت می‌شود که مرز میان واقعیت و خیال باریک‌تر از همیشه است و شخصیت‌ها با چالش‌هایی روبه‌رو می‌شوند که نه‌تنها سرنوشت خودشان، بلکه سرنوشت سرزمین‌های جادویی را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. 

کتاب در دوره‌ای روایت می‌شود که پس‌لرزه‌های جنگ‌ها و بحران‌های گذشته هنوز در سرزمین‌ها احساس می‌شود و حالا با ناپدیدشدن کودکان و تهدیدهای جدید، اضطراب و بی‌اعتمادی میان جادوگران و پریان شدت گرفته است. کریس کالفر با الهام از افسانه‌ها و قصه‌های کلاسیک، جهانی چندلایه و پرشخصیت خلق کرده که در آن، هر تصمیم و انتخابی می‌تواند پیامدهای بزرگی داشته باشد. در این جلد، علاوه‌بر ماجراجویی‌های دوقلوها، به زندگی و دغدغه‌های شخصیت‌های فرعی نیز پرداخته می‌شود و روایت‌هایی موازی شکل می‌گیرد که به‌تدریج به هم پیوند می‌خورند.

خلاصه کتاب فراتر از قلمروهای جادویی

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند! 

داستان کتاب فراتر از قلمروهای جادویی با مقدمه‌ای درباره‌ی ارزش مسیر زندگی و اهمیت انتخاب‌ها آغاز می‌شود و سپس به سراغ شخصیت‌های اصلی می‌رود. در این جلد، دنیای قصه‌ها با بحران جدیدی روبه‌رو است؛ کودکان سرزمین‌های مختلف به‌طرز مرموزی ناپدید شده‌اند و جادوگران و پریان یکدیگر را مقصر می‌دانند. در همین حال، مرد نقاب‌دار که هویتش برای دوقلوها معماست، نقشه‌ای خطرناک برای ساخت ارتشی بی‌سابقه در سر دارد. 

الکس و کانر، دوقلوهای بیلی، به‌همراه دوستانشان تلاش می‌کنند راز این ناپدیدشدن‌ها را کشف کنند و جلوی نقشه‌های مرد نقاب‌دار را بگیرند. در این مسیر، آن‌ها با جادوگران، سربازان ارتش بزرگ و شخصیت‌های افسانه‌ای روبه‌رو می‌شوند و هربار با چالش‌های تازه‌ای مواجه می‌گردند. در کنار این ماجراها، روابط خانوادگی، تردیدها و بحران‌های هویتی شخصیت‌ها نیز پررنگ است و هرکدام با گذشته و آینده‌ی خود دست‌وپنجه نرم می‌کنند. داستان با تعلیق و گره‌های متعدد پیش می‌رود و سرنوشت شخصیت‌ها تا پایان باز می‌ماند.

چرا باید کتاب فراتر از قلمروهای جادویی را خواند؟

کتاب فراتر از قلمروهای جادویی دنیای قصه‌ها را از زاویه‌ای تازه و با چالش‌هایی پیچیده‌تر به تصویر می‌کشد. روایت چندلایه و حضور شخصیت‌های متنوع، باعث می‌شود خواننده با دنیایی پر از رمزوراز، انتخاب‌های دشوار و پیامدهای غیرمنتظره روبه‌رو شود. کتاب به موضوعاتی مانند مسئولیت، خانواده، قدرت انتخاب و مرز میان خیر و شر می‌پردازد و درعین‌حال، فضای ماجراجویانه و پرهیجان خود را حفظ می‌کند. این کتاب برای کسانی که به‌دنبال داستانی پرکشش با شخصیت‌های باورپذیر و دنیایی جادویی هستند، تجربه‌ای متفاوت فراهم می‌کند.

خواندن کتاب فراتر از قلمروهای جادویی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب برای نوجوانان و جوانانی که به داستان‌های فانتزی، ماجراجویی و قصه‌های پریان علاقه دارند، مناسب است؛ همچنین برای کسانی که دغدغه‌هایی مانند هویت، خانواده و مسئولیت را دنبال می‌کنند و دوست دارند با دنیایی پر از جادو و انتخاب‌های سرنوشت‌ساز روبه‌رو شوند، گزینه‌ی خوبی است.

بخشی از کتاب فراتر از قلمروهای جادویی

«اگر شما قدرت انتخاب داشتید؛ بین دانستن سرنوشتتان و ندانستنش، کدام را انتخاب می‌کردید؟ خیلی از نوجوان‌ها بی‌درنگ ممکن است از روی کنجکاوی و هیجانات اقتضای سن خود بگویند: این که دیگه پرسیدن نداره!! زودباش هرچیزی که می‌دانی را بگو تا خفت نکردم. کسی که دلش می‌خواهد در کتابی از پیش نوشته شده زندگی کند؟ خسته‌کننده نمی‌شود؟ از یک جایی به بعد کم می‌آورد. شاید این‌که بدانی به فرد مورد علاقه‌ات می‌رسی یا نه، فلان دانشگاه را در آخر قبول می‌شوی یا نه، فلانی چنین و چنان را پشت سرت گفته است و و و، دلت را قلقلک دهد اما بگذار رک بگویم؛ با دانستن غم‌ها و خوشحالی‌ها: بردها و باخت‌های زندگی‌ات انقدر درگیر مقصدت می‌شوی که مسیر را فراموش می‌کنی. شاید انقدر عملکردت پایین آید که حتی نتوانی ببری، زیرا بخش عمده سرنوشتت به خود تو بستگی دارد و دائم با تصمیمات خوب و بد تو دچار تغییر می‌شود. بر فرض که بدانی برایت مقرر شده در مسابقه‌ای ببری، اگر به خود مغرور شوی و به‌جای تلاش بیشتر دست از کار بکشی و بگویی «سرنوشت من برد است.» در آخر هم لنگ ظهر بیدار شوی و ترافیک غافلگیرت کند چه؟ آگاهی از برد اشتیاقت را و آگاهی از باخت روحیه‌ات را می‌دزدد. زندگی مثل فیلم‌هایی با پایان بازه؛ با قوهٔ تخیل تو شکل می‌گیره؛ و خوب یا بد بودنش به تو بستگی داره. همه‌چیز مقصد نیست، از مسیرت تا آنجایی که می‌توانی، لذت ببر و استفاده کن.»