
کتاب سفرنامه آسمان
معرفی کتاب سفرنامه آسمان
معرفی کتاب سفرنامه آسمان
کتاب الکترونیکی «سفرنامهٔ آسمان (زندگینامهٔ داستانی شهید همت)» نوشتهٔ «میترا هنرمند» و منتشرشده توسط «مرکز اسناد انقلاب اسلامی»، روایتی داستانی از زندگی و مبارزات شهید «محمدابراهیم همت» است. این اثر با نگاهی داستانی و روایی، زندگی، خاطرات، فعالیتها و نقش شهید همت در انقلاب اسلامی و جنگ ایران و عراق را برای نوجوانان و جوانان بازگو میکند. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب سفرنامه آسمان
«سفرنامهٔ آسمان» اثری است که در قالب داستانهای کوتاه و روایتهای پیوسته، زندگی شهید «محمدابراهیم همت» را از کودکی تا شهادت به تصویر میکشد. این کتاب در مجموعه «دانستنیهای انقلاب اسلامی برای جوانان» قرار دارد و با هدف آشنایی نسل جوان با شخصیتهای تاثیرگذار انقلاب و دفاع مقدس نوشته شده است. نویسنده با بهرهگیری از خاطرات، روایتهای نزدیکان و اسناد تاریخی، تصویری ملموس از فضای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی دهههای ۱۳۵۰ و ۱۳۶۰ ارائه میدهد. کتاب در دورهای منتشر شده که توجه به روایتهای مستند و داستانی از زندگی شهدا و فرماندهان جنگ، جایگاه ویژهای در ادبیات معاصر ایران یافته است. «سفرنامهٔ آسمان» با روایتهایی از دوران کودکی، معلمی، مبارزات انقلابی، حضور در جبهههای کردستان و جنوب، و نهایتاً شهادت همت، تلاش میکند ابعاد مختلف شخصیت و زندگی او را برای مخاطب روشن کند. این کتاب علاوه بر روایت زندگی شهید همت، به نقش خانواده، دوستان و همرزمان او نیز میپردازد و تصویری از فضای اجتماعی و سیاسی ایران پیش و پس از انقلاب ارائه میدهد.
خلاصه کتاب سفرنامه آسمان
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! کتاب با روایتهایی از کودکی «محمدابراهیم همت» در شهر قمشه آغاز میشود؛ جایی که او در خانوادهای مذهبی رشد میکند و از همان سالهای ابتدایی با مفاهیم دینی و مسئولیت اجتماعی آشنا میشود. داستان با توصیف علاقه همت به تحصیل، کار و کمک به خانواده، و سپس ورودش به عرصه معلمی ادامه مییابد. در این مسیر، همت به تدریج با جریانهای انقلابی آشنا میشود و فعالیتهایش علیه رژیم پهلوی باعث تعقیب و مخفیشدن او میگردد. پس از پیروزی انقلاب، همت به سازماندهی کمیتههای انقلاب و سپاه شهرضا میپردازد و سپس برای فعالیتهای فرهنگی و امنیتی به سیستان و بلوچستان و کردستان اعزام میشود. روایت کتاب، حضور همت در پاوه و نقش او در مقابله با ضدانقلاب را با جزئیات بیان میکند. بخش مهمی از کتاب به آشنایی و ازدواج او با «ژیلا بدیهیان» و زندگی خانوادگیاش اختصاص دارد. با آغاز جنگ ایران و عراق، همت به جبهههای جنوب میرود و در شکلگیری و فرماندهی تیپ ۲۷ محمد رسولالله نقش کلیدی ایفا میکند. روایتهایی از عملیاتهای مهم، دغدغههای انسانی و اخلاقی همت، رابطهاش با بسیجیها و خانواده، و سرانجام شهادتش در جزایر مجنون، بخشهای پایانی کتاب را شکل میدهد. نویسنده تلاش میکند همت را نه فقط به عنوان یک فرمانده نظامی، بلکه به عنوان انسانی دغدغهمند، معلم، همسر و پدر به تصویر بکشد.
چرا باید کتاب سفرنامه آسمان را خواند؟
این کتاب با روایت داستانی و جزئینگر، زندگی شهید همت را از زاویهای انسانی و ملموس به تصویر میکشد. مخاطب با خواندن این اثر، با فضای اجتماعی و سیاسی پیش و پس از انقلاب، چالشهای یک معلم انقلابی، و نقشآفرینی یک فرمانده در جبهههای جنگ آشنا میشود. کتاب علاوه بر روایت مبارزات و رشادتها، به ابعاد خانوادگی، عاطفی و اخلاقی شخصیت همت نیز میپردازد و تصویری چندوجهی از او ارائه میدهد. مطالعه این کتاب فرصتی است برای شناخت بهتر تاریخ معاصر ایران و درک ارزشهای انسانی و اجتماعی که در زندگی شهید همت نمود یافته است.
خواندن کتاب سفرنامه آسمان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای نوجوانان و جوانانی که به دنبال شناخت شخصیتهای تاثیرگذار انقلاب اسلامی و دفاع مقدس هستند مناسب است. همچنین برای علاقهمندان به روایتهای داستانی از زندگی شهدا، پژوهشگران تاریخ معاصر ایران و کسانی که دغدغههای اجتماعی و اخلاقی دارند، خواندن این اثر مفید خواهد بود.
فهرست کتاب سفرنامه آسمان
- دیار عاشقان: روایتهایی از کودکی و خانواده همت و سفر مادرش به کربلا - عاشق کوچک: خاطرات دوران کودکی و علاقه به نماز و مسجد - رزم شبانه: تجربههای همت در دوران سربازی و فعالیتهای انقلابی - معلم تاریخ: روایتهایی از دوران معلمی و تاثیرگذاری بر دانشآموزان - دستهای آسمانی: حضور همت در تظاهرات و فعالیتهای انقلابی پیش از انقلاب - مجسمه: روایت تغییرات اجتماعی و سیاسی شهر و نقش همت در آن - ستارهای روی زمین: روایتهایی از جبهه، شب عملیات و نوشتن وصیتنامه - نیمهٔ پنهان: حضور همت در کردستان و فعالیتهای فرهنگی و نظامی - تابلویی برای تبلیغات: سفر حج و فعالیتهای تبلیغی همت - قصاص: روایتهایی از دوستیها و خاطرات مشترک با همرزمان - آشنای همه کردها: حضور همت در کردستان و ارتباط با مردم منطقه - خداحافظی با کردستان: وداع با مردم کردستان و اعزام به جبهه جنوب - دوکوهه: شکلگیری تیپ ۲۷ محمد رسولالله و نقش همت در آن - همراهی برای سختیها: روایتهایی از جبهه و تلاش برای رفاه رزمندگان - کسی که همه برایش دلتنگ بودند: ابعاد خانوادگی و عاطفی زندگی همت - خونی به رنگ بسیج: روایتهایی از زندگی در جبهه و همدلی با بسیجیها - ابتکار: روایتهایی از خلاقیتهای نظامی و فرماندهی همت - وقتی دل آرام میگیرد: مواجهه با مشکلات و تصمیمهای سرنوشتساز - خاکریز دوجداره: روایتهایی از عملیاتها و ابتکارات دفاعی - وداع آخر: روایت آخرین دیدارهای همت با خانواده - سقای مجنون: روایتهایی از ایثار و فداکاری در جبهه - وقتی کوه آب میشود: شهادت همت و واکنش همرزمان و خانواده - دیدار: روایتهایی از سوگ و یادآوری خاطرات پس از شهادت - یادواره: گفتوگو با خانواده و همرزمان دربارهٔ شخصیت و تاثیر همت - زندگینامه: مروری بر زندگی، فعالیتها و مبارزات همت - وصیتنامه: متن دو وصیتنامهٔ شهید همت - گوشهای از خاطرات کردستان به قلم شهید همت: روایتهایی از عملیاتها و فعالیتهای فرهنگی - فعالیتهای شهید همت: فهرست فعالیتها و مسئولیتهای او در دوران انقلاب و جنگ
بخشی از کتاب سفرنامه آسمان
«در دوازدهم فروردین ۱۳۳۶ در شهر قمشه کودکی پا بهدنیا گذاشت که نام او را محمدابراهیم گذاشتند. کودکی که قبل از تولد توانسته بود به دیدار سرور و سالار شهیدان بشتابد. مادر باردارش، مصائب و مشکلات سفر را به جان خریده بود و شاید محمدابراهیم از همان روزها پیروی از امام حسین را شیوهٔ زندگیاش قرار داده بود. محمدابراهیم دو خواهر و دو برادر داشت و خودش سومین فرزند خانوادهٔ همت بود. خانوادهای که چون مقید به اصول مذهبی بودند فرزندانشان از همان اوایل کودکی، خیلی زود با وظایف دینی خود آشنا میشدند و به آنها خو میگرفتند و این گونه بود که محمدابراهیم در پنجسالگی میتوانست نماز بخواند و سورههای کوچک قرآن را از حفظ کند. در دوران تحصیل علاوه بر خواندن درسهایش کار هم میکرد تا بتواند در تأمین مخارج روزانهٔ خانواده به پدر کمک کند. گاهی در مغازه به پدر کمک میکرد و تابستانها را با کار روی زمین کشاورزی میگذراند. او با شور و نشاط و مهر و محبت و صمیمیتی که داشت به محیط گرم خانواده صفای دیگری میبخشید. پدرش از دوران کودکی او چنین میگوید: «هنگامی که خسته از کار روزانه به خانه برمیگشتم، دیدار فرزندم تمامی خستگیها و مرارتها را از وجودم پاک میکرد و اگر شبی او را نمیدیدم برایم بسیار تلخ و ناگوار بود.»
حجم
۱۲٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه
حجم
۱۲٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه