تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب داستان زندگی یک نقاش باحجاب
معرفی کتاب داستان زندگی یک نقاش باحجاب
معرفی کتاب داستان زندگی یک نقاش باحجاب
کتاب الکترونیکی «داستان زندگی یک نقاش با حجاب» (روایهٔ بو رکینی) نوشتهٔ مایا الحاج با ترجمهٔ محمد حمادی و نشر حکمت کلمه، روایتی داستانی از زندگی یک زن نقاش لبنانی است که با دغدغههای هویت، زنانگی و حجاب دستوپنجه نرم میکند. این اثر در دستهٔ رمانهای معاصر عربی قرار میگیرد و به مسائل اجتماعی و فردی زنان در جامعهٔ امروز لبنان میپردازد. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب داستان زندگی یک نقاش باحجاب
این رمان در فضای معاصر لبنان روایت میشود و به زندگی یک زن هنرمند میپردازد که در کشاکش میان سنت و مدرنیته، هویت فردی و اجتماعی خود را جستوجو میکند. «داستان زندگی یک نقاش با حجاب» با نگاهی به تجربهٔ زنانگی، بدن، عشق و روابط خانوادگی، تصویری از جامعهای ارائه میدهد که در آن زنان با چالشهای متعددی روبهرو هستند. نویسنده با تمرکز بر تجربهٔ شخصی شخصیت اصلی، به موضوعاتی چون حجاب، نگاه جامعه به زنان محجبه، و تضادهای درونی و بیرونی زنان میپردازد. این کتاب در دورهای نوشته شده که بحثهای مربوط به هویت زنانه، آزادیهای فردی و نقش سنت در زندگی روزمره، در جوامع عربی و بهویژه لبنان، پررنگ است. روایت داستان با زبانی توصیفی و درونی، خواننده را به دنیای ذهنی شخصیت اصلی نزدیک میکند و او را با دغدغههای روزمره و عمیق یک زن هنرمند آشنا میسازد.
خلاصه کتاب داستان زندگی یک نقاش باحجاب
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان با بیدار شدن شخصیت اصلی در گالری نقاشیاش آغاز میشود؛ زنی جوان که نقاش است و با حجاب زندگی میکند. او در میان تابلوهایش، که اغلب زنان و دختران را به تصویر میکشد، به تأمل دربارهٔ بدن، هویت و زنانگی خود میپردازد. روایت، لایههای مختلف زندگی او را باز میکند: رابطهاش با خانواده، بهویژه مادر و پدر، تجربههای کودکی و نوجوانی، و چالشهایی که با انتخاب حجاب و نگاه جامعه به آن روبهرو شده است. در بخشهایی از داستان، او با نامزدش به کافه میرود و با زنی روبهرو میشود که گذشتهٔ نامزدش را به یاد میآورد و حسادت، تردید و اضطراب را در وجودش برمیانگیزد. روایت، کشمکشهای درونی شخصیت اصلی را در مواجهه با عشق، حسادت، مقایسه با زنان دیگر و تلاش برای حفظ هویت مستقل خود به تصویر میکشد. دغدغههای او دربارهٔ بدن، زیبایی، نگاه مردان و زنان، و معنای واقعی زنانگی، در سراسر داستان جریان دارد. داستان بدون افشای پایان، مخاطب را با پرسشهایی دربارهٔ هویت، انتخاب و معنای آزادی زنانه تنها میگذارد.
چرا باید کتاب داستان زندگی یک نقاش باحجاب را خواند؟
این کتاب با تمرکز بر تجربهٔ زیستهٔ یک زن هنرمند محجبه، به موضوعاتی میپردازد که کمتر در ادبیات معاصر عربی و فارسی بازتاب یافتهاند. روایت صادقانه و بیپرده از احساسات، تردیدها و کشمکشهای درونی شخصیت اصلی، فرصتی برای درک بهتر پیچیدگیهای هویت زنانه و چالشهای اجتماعی زنان در جوامع سنتی و مدرن فراهم میکند. همچنین، علاقهمندان به هنر و نقاشی، با خواندن این اثر با نگاه و دغدغههای یک نقاش زن از زاویهای متفاوت آشنا میشوند.
خواندن کتاب داستان زندگی یک نقاش باحجاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این رمان برای علاقهمندان به ادبیات معاصر عربی، مطالعات زنان، مسائل هویت و جامعهشناسی، و کسانی که دغدغهٔ فهم تجربههای زنان در جوامع سنتی و مدرن را دارند، مناسب است. همچنین برای دانشجویان و پژوهشگران رشتههای ادبیات، مطالعات فرهنگی و هنر، اثری قابل توجه به شمار میآید.
بخشی از کتاب داستان زندگی یک نقاش باحجاب
«آفتاب نیمروزی از بین پردهها داخل اتاق نفوذ کرده بود که بیدار شدم. تمام تنم سنگین بود و درهم فشرده. آرام چشمانم را باز کردم؛ شانههای خستهام را تکانی دادم. دستانم اما مثل دو تکه جوب. خشک بودند و از فشار بدنم که روی آنها افتاده بود بی حس شده بودند. نمیتوانستم تکانشان بدهم. میل نداشتم از روی کانایه بلند شوم. حس عجیبی مرا دربرگرفته و تمام تنم خسته و کوفته بود. حال و حوصلهی توجه به خودم را نداشتم. شبیه حالت بیشتر زنانی که در تابلوهایم میکشیدم. مثل یک مشت، در خودم گره خورده بودم، خم و راست شدن برایم دردناک مینمود. اما این درد خالی از لذت نبود، اگرچه به شکلی تنم حس نداشت. جز چشمانم همهی عضلاتم دچار گرفتگی شده بود و همین باعث شد تا خبره شوم به اشیایی در گوشه و کنار اتاق، مثل مدادهایی که روی میز رها شدهاند. کاغذهای پخشوبلا شده کف اتاق، تابلوهای زیادی که چهرهها و طرحهایی از اندام لطیف زنانه را در خود حای دادهاند. دختران و زنان جوان در کنار هم بیهیچ شرمی از برهنگی اندامشان؛ تو گویی این مکان مال آنهاست. شاید هم دارند با هم زمزمه میکنند، اما حز صدای سکوت چیزی نمیشنوم. نمیدانم، شاید گوشهایم نیز مثل همهی تنم، بیحس و کر شدهاند. حتی موسیقی آرامی که پیش از غرق شدن در خواب به آن گوش میدادم خاموش شده است.»
حجم
۹۲۴٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۳۰ صفحه
حجم
۹۲۴٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۳۰ صفحه