کتاب زندگی و مرگ صدام

کتاب زندگی و مرگ صدام نوشتۀ محمد سرابی در انتشارات روزنه کار به چاپ رسیده است. این کتاب، زندگی و زمانۀ صدام تکریتی، دیکتاتور نظامی عراق را در قالب زندگی‌نامه روایت کرده است.

درباره کتاب زندگی و مرگ صدام

کتاب زندگی و مرگ صدام، زندگی صدام حسین را در بستر تحولات نیمۀ دوم قرن بیستم در عراق و دیگر کشورهای عربی بررسی کرده و در بخش‌های مختلف به ساختار اجتماعی و سیاسی این کشور پرداخته و تلاش کرده است با استفاده از نشریات و تحقیقات بین‌المللی، مجموعۀ واحد و منظمی دربارۀ زندگی صدام حسین تکریتی فراهم آورد.

کتاب با روایتی از روستای محل تولد صدام آغاز کرده و در ادامه به تاریخ عراق از دوران باستان، امپراتوری عثمانی، جنگ‌های جهانی و تحولات قرن بیستم پرداخته است. نحوۀ شکل‌گیری ملی‌گرایی عربی، حزب بعث و سران آن مانند قاسم، عارف و بکر و رشد صدام در این تشکیلات بخشی از محتوای کتاب است. فصل‌هایی از آن نیز به تجاوز به خاک ایران، اشغال کویت، جنگ با آمریکا، تحریم‌ها و سرانجام حملۀ نهایی غرب و دستگیری و اعدام صدام می‌پردازد.

خشونت بی‌پایان، عقب‌ماندگی اقتصادی با وجود توسعه‌های مقطعی، قومیت‌گرایی و تفرقه میان قبایل، جنگ‌های دائمی و البته سوءاستفادۀ قدرت‌های اروپایی و آمریکا از وضعیت خاورمیانه از دیگر جزئیات کتاب به شمار می‌رود. همچنین موضوع خرید و ساخت سلاح‌های ممنوع شیمیایی و تجهیز ارتش عراق با کمک صنایع اروپایی در این کتاب بررسی شده است.

بخشی از کتاب زندگی و مرگ صدام نیز به خانوادۀ صدام و اقوام او مانند عدنان خیرالله و علی حسن المجید می‌پردازد و ماجراهایی را از پسران و همچنین دامادهای صدام نقل می‌کند. تجملات به‌شدت گرانقیمت و تفریحات جنسی و خشونت‌آمیز اعضای خانواده صدام و شخص او، موضوع داستان‌های زیادی بود که باعث ایجاد انبوهی شایعه شد و نویسنده در این کتاب به گوشه‌ای از آن‌ها اشاره کرده است.

خواندن کتاب زندگی و مرگ صدام را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

به دوستداران کتاب‌های زندگی‌نامه و روابط بین‌الملل پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب زندگی و مرگ صدام

«اگرچه در مهمانی‌های هر شب عدی، زنان زیادی حاضر بودند اما داستان‌های متعدد از او گفته شده است که در آن‌ها زن متأهل یا دختر جوانی را در خیابان دیده و به محافظان دستور داده که او را برایش بیاورند... یک روز در بازگشت از شکار مرغابی، زوجی را دید که دست در دست هم در شهر قدم می‌زدند. از زن خوشش آمد و آن‌ها را صدا زد ولی اعتنا نکردند. محافظان را دنبالشان فرستاد. آن دو فرار کردند. عدی دوید و بازوی زن را کشید و به گفت تو برای این مرد زیادی هستی، من برای تو مناسب ترم. مرد که یونیفرم افسری با درجه ستوانی داشت، مقاومت کرد و وقتی ۶ محافظ به او حمله کردند باز هم سعی می‌کرد زیر مشت و لگدها دفاع کند. آن‌ها را به راهروی هتل المدنیه کشاندند. مرد فریاد می‌کشید و تسلیم نمی‌شد. کارکنان هتل شاهد اتفاق بودند. محافظان زن را به اتاق عدی بردند... مدتی بعد از اینکه عدی از اتاق بیرون آمد. صدای جیغ طولانی شنیده شد. در بالکن باز بود و زن خودش را از ۷ طبقه پایین انداخته و جلوی ورودی هتل افتاده بود. شوهر که هنوز در هتل بود، فریاد می‌زد. او در دادگاه نظامی به دلیل توهین به رئیس جمهور اعدام شد.»