کتاب علامه

معرفی کتاب علامه

کتاب الکترونیکی «علّامه (صد داستان از علامه طباطبائی رضوان الله علیه)» با گردآوری معصومه صدیق و از مجموعه قاف توسط موسسه خدمات مشاوره‌ای و پژوهش‌های اجتماعی آستان قدس رضوی منتشر شده است. این اثر مجموعه‌ای از روایت‌ها و خاطرات کوتاه دربارهٔ زندگی، منش، سلوک و آموزه‌های «علامه سید محمدحسین طباطبائی» را در قالب ۱۰۰ داستان گردآوری کرده است. نسخه الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب علامه

این کتاب با نگاهی روایی و خاطره‌محور، به زندگی و شخصیت «علامه طباطبائی» می‌پردازد؛ شخصیتی که در حوزهٔ فلسفه، عرفان و تفسیر قرآن جایگاه ویژه‌ای دارد. داستان‌ها و حکایت‌های کتاب، از زبان شاگردان، نزدیکان و خانوادهٔ ایشان نقل شده و تصویری ملموس از ابعاد مختلف زندگی و سلوک معنوی او ارائه می‌دهد. کتاب در قالب داستان‌های کوتاه و مستقل، لحظات مهم، آموزه‌ها، رفتارها و واکنش‌های علامه را در موقعیت‌های گوناگون روایت می‌کند. این مجموعه، علاوه بر پرداختن به ابعاد علمی و معنوی، به جنبه‌های انسانی، اخلاقی و اجتماعی علامه نیز توجه دارد. کتاب در دوره‌ای نوشته شده که بازخوانی سیرهٔ عالمان دینی و اخلاقی، به‌ویژه برای نسل جوان، اهمیت یافته است و تلاش دارد با زبانی ساده و روایت‌هایی کوتاه، الگویی از زیست معنوی و اخلاقی را به تصویر بکشد.

خلاصه کتاب علامه

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند!کتاب با مجموعه‌ای از روایت‌های کوتاه، زندگی «علامه طباطبائی» را از دوران نوجوانی تا واپسین روزهای عمرش به تصویر می‌کشد. داستان‌ها از مشکلات دوران تحصیل و تلاش‌های او برای فهم دروس آغاز می‌شود و به تجربه‌های معنوی، ارتباط با استادان بزرگی چون «آیت‌الله قاضی»، و سلوک عارفانهٔ او می‌پردازد. در بخش‌هایی از کتاب، به ویژگی‌های اخلاقی علامه مانند تواضع، اخلاص، مهربانی با انسان‌ها و حیوانات، و توجه به نیازمندان اشاره می‌شود. روایت‌هایی از زندگی خانوادگی، ساده‌زیستی، و نحوهٔ برخورد او با مشکلات مالی و اجتماعی نیز در کتاب آمده است. کتاب همچنین به نقش علامه در تربیت شاگردان، واکنش‌های او به مسائل سیاسی و اجتماعی، و دیدگاه‌هایش دربارهٔ معنویت و اخلاق می‌پردازد. در بخش‌هایی از کتاب، خاطراتی از مواجههٔ او با بیماری، مرگ همسر و روزهای پایانی عمرش نقل شده است. این مجموعه، تصویری چندوجهی از یک عالم دینی ارائه می‌دهد که در عین دانش و معنویت، انسانی مهربان، فروتن و اهل عمل است.

چرا باید کتاب علامه را خواند؟

این کتاب با روایت‌هایی کوتاه و متنوع، امکان آشنایی با ابعاد کمتر دیده‌شده از زندگی و شخصیت «علامه طباطبائی» را فراهم می‌کند. خواننده با مطالعهٔ این اثر، با سلوک معنوی، اخلاق عملی و نگاه انسانی علامه آشنا می‌شود و می‌تواند از تجربه‌های زیستهٔ او الهام بگیرد. کتاب، علاوه بر پرداختن به آموزه‌های دینی و عرفانی، به مسائل روزمره و چالش‌های انسانی نیز توجه دارد و نشان می‌دهد که معنویت و اخلاق در زندگی روزمره چگونه قابل تحقق است.

خواندن کتاب علامه را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب برای علاقه‌مندان به سیرهٔ عالمان دینی، پژوهشگران حوزهٔ اخلاق و معنویت، دانشجویان علوم انسانی و کسانی که دغدغهٔ رشد فردی و معنوی دارند، مناسب است. همچنین برای کسانی که به دنبال الگویی عملی برای زیست اخلاقی و معنوی هستند، مطالعهٔ این اثر مفید خواهد بود.

فهرست کتاب علامه

- مقدمه: معرفی اجمالی «علامه طباطبائی» و اهمیت بازخوانی سیرهٔ او- داستان‌های کوتاه (۱۰۰ داستان): هر داستان به یکی از ابعاد زندگی، رفتار، آموزه‌ها یا خاطرات مرتبط با علامه می‌پردازد؛ موضوعاتی مانند دوران تحصیل، ارتباط با استادان، تجربه‌های معنوی، سلوک اخلاقی، ساده‌زیستی، تربیت شاگردان، مواجهه با مشکلات، نگاه به اجتماع، و روزهای پایانی عمر.- بخش پایانی: روایت‌هایی از وفات، تدفین و بازتاب شخصیت علامه در میان شاگردان و معاصرانهر فصل یا داستان، به صورت مستقل به یک موضوع یا خاطره اختصاص یافته و سیر کلی کتاب، از کودکی تا وفات علامه را در قالب روایت‌های کوتاه و پیوسته دنبال می‌کند.

بخشی از کتاب علامه

«استاد نفس عمیقی کشید و از ایامی گفت که برای یادگیری درسی، با این‌که تمام همتش را به کار بسته، امتحانش را به بدترین شکل ممکن گذرانده بود.«هم خودت را معطّل کرده‌ای، هم ما را!»جمله‌ای بود که استاد به محمد حسین نوجوان گفته بود؛ وقتی بعد از مدت ها، هنوز درس را یاد نگرفته بود!غمگین و دل شکسته، به تپه‌های اطراف پناه می‌برد و همانجا سر بر سجده می‌گذارد و با خدای خودش مناجات می‌کند.به برکت همان دل‌شکسته و خاکساری مقابل محبوب، به جایی می‌رسد که فرمود: با عنایت الهی دیگر برایم مسئله‌ای لاینحل نمی‌ماند!می‌فرمودند: «هرگاه اندیشه و تصوّر گناه به ذهنم می‌آمد، ناخودآگاه و بی‌فاصله از ذهنم می‌رفت!»راه ایجاد این حالت را از ایشان پرسیدند.بیان کردند:در اوایل تحصیلم این حدیث را خواندم «مَنْ أَخْلَصَ لِلَّهِ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً ظَهَرَتْ ینَابِیعُ اَلْحِکمَةِ مِنْ قَلْبِهِ عَلَی لِسَانِهِ» و به آن عمل کردم.