
کتاب سه قدم برگرد
معرفی کتاب سه قدم برگرد
کتاب سه قدم برگرد به سرپرستی طاهره بشاورز و همکاری نویسندگانی چون زهرا قوامیفر، زهرا غلامی، سمیرا مردانی، رقیه بابایی، فاطمه زیرکفرد و محمدجواد رحیمی، توسط انتشارات حکمت و عرفان و با حمایت گروه جهادی نادیان منتشر شده است. این مجموعه شامل روایتهایی مستند و داستانی از تجربههای فعالان حوزهی کودکان کار در ایران است و به مسائل، چالشها و تلاشهای آنان برای بهبود وضعیت این کودکان پرداخته است. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب سه قدم برگرد
کتاب سه قدم برگرد (روایتهایی از تلاش کودکیاران ایران) مجموعهای از روایتهای واقعی و مستند دربارهی کودکان کار و فعالان حوزهی حمایت از آنها در ایران است. روایتها از زبان معلمان، مددکاران اجتماعی، فعالان جهادی و خیرین نقل میشود که هر یک تجربهای متفاوت از مواجهه با کودکان کار و تلاش برای بهبود شرایط زندگی آنها دارند. سه قدم برگرد در دورهای نوشته شده که پدیدهی کودکان کار به یکی از مسائل جدی اجتماعی بدل شده و دغدغههای بسیاری را در میان فعالان اجتماعی و فرهنگی برانگیخته است.
کتاب با نگاهی فراتر از آمار و ارقام، به زندگی روزمره، امیدها، شکستها و موفقیتهای این کودکان و حامیانشان میپردازد و تصویری ملموس از واقعیتهای پنهان در پس چهرهی شهرها و روستاها ارائه میدهد. روایتها از نقاط مختلف ایران گردآوری شده و هرکدام گوشهای از چالشهای ساختاری، فرهنگی و اقتصادی را بازتاب میدهد. این اثر نهتنها به مشکلات و آسیبها اشاره میکند، بلکه تلاشهای جمعی و فردی برای تغییر را نیز به تصویر میکشد.
خلاصه کتاب سه قدم برگرد
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!
کتاب سه قدم برگرد با روایتهایی کوتاه و مستند از زندگی کودکان کار و تجربههای فعالان حوزهی حمایت از آنها، تصویری چندلایه از این پدیدهی اجتماعی ارائه میدهد. داستانها اغلب با مواجههی یک معلم، مددکار یا فعال اجتماعی با کودکی در خیابان، بازار یا کارگاه آغاز میشود. این مواجههها نقطهی شروعی برای شکلگیری رابطهای انسانی و تلاشی برای تغییر سرنوشت کودک است. روایتها از آموزش سواد به کودکان بازمانده از تحصیل، راهاندازی مدارس خیابانی، تلاش برای بازگرداندن کودکان به مدرسه، حمایتهای معیشتی و درمانی تا ایجاد کارگاههای مهارتآموزی و کارآفرینی برای کودکان و خانوادههایشان را دربرمیگیرد. در کنار روایتهای موفقیت، شکستها و موانع ساختاری نیز به تصویر کشیده میشود؛ از بیاعتمادی خانوادهها و کودکان گرفته تا کمبود حمایتهای دولتی و اجتماعی. کتاب با روایتهایی از نقاط مختلف ایران، از تهران و مشهد تا زنجان و یاسوج، نشان میدهد که هر منطقه با چالشهای خاص خود روبهرو است. در نهایت، این مجموعه بر اهمیت توجه به کرامت انسانی کودکان کار و نقش آموزش، حمایت اجتماعی و همدلی در تغییر مسیر زندگی آنها تأکید میکند.
چرا باید کتاب سه قدم برگرد را خواند؟
کتاب سه قدم برگرد با روایتهایی واقعی و بیواسطه، امکان آشنایی عمیق با زندگی کودکان کار و دغدغههای فعالان این حوزه را فراهم میکند. خواننده با تجربههای شخصی و جمعی افرادی روبهرو میشود که فراتر از تماشای مشکلات، برای تغییر شرایط وارد عمل شدهاند. اثر، نگاه کلیشهای به کودکان کار را به چالش میکشد و نشان میدهد که هر کودک داستانی منحصربهفرد دارد. مطالعهی این کتاب میتواند درک اجتماعی و همدلی را نسبت به مسائل کودکان کار افزایش دهد و الهامبخش فعالیتهای اجتماعی و داوطلبانه باشد.
خواندن کتاب سه قدم برگرد را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به مسائل اجتماعی، فعالان حوزهی کودک و نوجوان، معلمان، مددکاران اجتماعی، دانشجویان رشتههای علوم اجتماعی و روانشناسی و هر کسی که دغدغهی آسیبهای اجتماعی و حمایت از کودکان کار را دارد، مناسب است؛ همچنین به کسانی که بهدنبال شناخت عمیقتر واقعیتهای پنهان جامعه و راههای مواجهه با آن هستند، پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب سه قدم برگرد
«آرش را اتفاقی کنار خیابان با دفتر و مداد کوچکش دیده بودم. با وجود تمام مشغلههایم در مدرسه و دانشگاه، از فردای آن روز تصمیم گرفتم بنشینم کنارش و باسوادش کنم. تا کارم تمام شد رفتم سراغش در همان خیابان. منتظرم نشسته بود. خیلی زود ابتدا فارسی و بعد ریاضی پایه اول را شروع کردیم. از او تعهد گرفتم که تحت هیچ شرایطی حواسش پرت نشود. این بیاید آن بیاید. ماشین بوق بزند، دور میدان ترمز کند. فقط اگر مشتری آمد فرض کند زنگ تفریح است. من استراحت میکنم و او به کارش برسد و دوباره درس را شروع میکنیم. مردم وقتی رد میشدند و این صحنه را میدیدند لذت میبردند و تشویقم میکردند. حتی همان طلافروش بالای سرمان و بقیة مغازهدارهای بازار. کمی سختم بود و خجالت میکشیدم. ولی وقتی میگفتند که خیر ببینی و خدا پدر و مادرت را بیامرزد خوشحال میشدم. با خودم فکر میکردم «اگر کسی بپرسد چرا داری به یک بچه افغانستانی درس میدهی چه بگویم؟ باز به خودم جواب میدادم که خب من یک معلم هستم. رسالتم حکم میکند که هرجا هر بچهای با هر قومیتی، با هر گویشی، با هر رنگ چشمی، با هر رنگ مویی دم دستم باشد و از تحصیل باز مانده باشد، وظیفه انسانی من این است که بیایم و به او آموزش بدهم. اصلاً بشوم یک معلم بدون مرز.»
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۲۰۷ صفحه
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۲۰۷ صفحه