دانلود و خرید کتاب خداحافظ آقا پوریا عبدی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب خداحافظ آقا

کتاب خداحافظ آقا

نویسنده:پوریا عبدی
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب خداحافظ آقا

کتاب خداحافظ آقا نوشتهٔ پوریا عبدی (متولد ‫۱۳۶۷‬) و ویراستهٔ «مهدی سجودی مقدم» است. انتشارات مهراندیش این کتاب را منتشر کرده است. اثر حاضر که در دستهٔ ادبیات نمایشی ایران قرار گرفته، نمایشنامه‌ای در باب مقاومت در برابر بردگی است. این نمایشنامه، شرح خشم بردگان به‌ستوه‌آمده و سقوط برده‌داران در در ایالات متحده در اوایل دههٔ ۱۸۶۰ میلادی است. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب خداحافظ آقا اثر پوریا عبدی

کتاب «خداحافظ آقا» که در سال ۱۴۰۳ منتشر شده، با مقدمه‌هایی به قلم «رامتین خداپناهی»، «حمید مهین‌دوست» و «مسعود تکاور» آغاز شده است. این نمایشنامهٔ سه‌پرده‌ایِ ایرانی واقعیت‌های دردناک تبعیض نژادی و نظام ارباب‌ورعیتی در آفریقای معاصر را به تصویر کشیده است. «پوریا عبدی» مفاهیم همبستگی، یگانگی و آزادی انسان‌ها را بیان کرده و با به‌تصویرکشیدن «هیولای خیالی» (که در واقع همان تصمیم به رهایی در برابر اسارت است) مخاطب را به تفکر وامی‌دارد. چگونه می‌توان با درک و فهم عمیق‌تر، زندگی نوینی بنا کرد که در آن آزادی، شرط نخست زیستن باشد؟ نمایشنامه «خداحافظ آقا» با ۱۰ شخصیت، روایت‌گر دوران بردگی و انقلاب بردگان در ایالات متحده در اوایل دههٔ ۱۸۶۰ میلادی است. این متن نمایشی زندگی بردگانی را به تصویر می‌کشد که تمام هستیشان محرومیت بوده و هیچ‌گاه چیزی برای از دست دادن نداشته‌اند. متن بر پایهٔ موقعیتی بنا شده که رفته‌رفته بر تنش میان شخصیت‌ها می‌افزاید و درام را به جلو می‌راند و پیچیدگی شخصیت‌هایی را آشکار می‌کند که جبر جغرافیایی و نژادی، آن‌ها را در جایگاه ویژه‌ای قرار داده است. زبان اثر مینیمال است و عبارت‌بندی موجز، انقطاع‌ها، مکث‌های مکرر، توقف‌های میان‌جمله‌ای، تکرار و شتاب ناگهانی در بیرون‌ریزی خصوصیات شخصیت‌ها از ویژگی‌های آن. نویسنده تأکید کرده که رعایت این نکات برای اجرای صحنه‌ای ضروری است. او پیشنهادات اجرایی خود را برای کارگردانان نوشته است.

می‌دانیم که در طول تاریخ، حاکمان خودکامه از روش‌های ظالمانه‌ای برای تسلط بر مردم استفاده کرده‌اند و آپارتاید یکی از شناخته‌شده‌ترینِ آن‌ها بوده است. این سیستم تبعیض نژادی که توسط اقلیت سفیدپوست در آفریقای جنوبی علیه اکثریت سیاه‌پوست اعمال شد، نزدیک به نیم‌قرن رنج‌های هولناکی را به همراه داشت. هنرمندانی مانند «آثول فوگارد» با قلم خود، این جنایات را آشکار کردند تا هم جهانیان را آگاه سازند و هم گروه‌های تحت ستم را متحد کنند. اگرچه آپارتاید رسماً پایان یافته، اشکال جدیدی از تبعیض همچنان در جهان ظاهر می‌شود؛ ازاین‌رو پرداختن به این موضوع همواره ضروری است و تاریخ انقضا ندارد. داستان این نمایشنامه در یکی از ایالت‌های جنوبی ایالات متحدهٔ آمریکا، آلاباما و در شهرستان دالاس و منطقهٔ پلیزنت هیل اتفاق می‌افتد. زمان وقوع حوادث، اوایل دههٔ ۱۸۶۰ میلادی است؛ زمانی که برده‌داری در آمریکا به چالش کشیده شد. بین سده‌های ۱۷ و ۱۹ میلادی، برده‌داری در ایالات متحده قانونی بود. با گسترش صنعت پنبه از سال ۱۸۰۰ ایالت‌های جنوبی به‌شدت به برده‌ها وابسته شدند. با وجود ممنوعیت تجارت بین‌المللی برده در سال ۱۸۰۸ تجارت داخلی ادامه یافت و جمعیت بردگان تا پیش از ممنوعیت به چهار میلیون نفر رسید. در سال ۱۸۶۰ بود که نزدیک به یک‌چهارم خانواده‌های آزاد در ۱۵ ایالت، برده‌دار بودند. با گسترش سرزمین‌های غربی آزاد، ایالت‌های جنوبی برای حفظ تعادل قدرت در کنگره، خواستار برابری تعداد ایالت‌های برده‌دار و آزاد شدند. این امر منجر به مصالحه‌های بسیاری در سرزمین‌های جدید شد. با پیروزی آبراهام لینکلن در انتخابات ۱۸۶۰ با شعار برچیدن برده‌داری، ایالت‌های جنوبی از اتحادیه خارج شده و کنفدراسیون ایالات مؤتلفهٔ آمریکا را تشکیل دادند که آغازگر جنگ داخلی شد. این جنگ، برده‌داری را متزلزل کرد و در دسامبر ۱۸۶۵، متمم سیزدهم قانون اساسی رسماً برده‌داری را غیرقانونی اعلام کرد.

چرا باید کتاب خداحافظ آقا را بخوانیم؟

مطالعهٔ این نمایشنامهٔ ایرانی و فارسی شما را با بخشی از تاریخ آمریکا آشنا و همراه می‌کند. این متن نمایشی دربارهٔ خشم بردگان به‌ستوه‌آمده و سقوط برده‌داران در در ایالات متحده در اوایل دههٔ ۱۸۶۰ میلادی است.

کتاب خداحافظ آقا را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی ایران و قالب نمایشنامه دربارهٔ خشم بردگان به‌ستوه‌آمده و سقوط برده‌داران در در ایالات متحده در اوایل دههٔ ۱۸۶۰ میلادی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب خداحافظ آقا

«(صحنه همان مکان صحنهٔ قبل است، با این تفاوت که میز انتهای صحنه دیگر نیست و به‌جای آن یک صندلی در همان انتها اما وسط قرار گرفته، به‌موازات آن در جلوی صحنه تریبونی برای سخن‌رانی وجود دارد. همه‌جا تاریک است و تنها نوری موضعی، ارباب را که پشت تریبون در حالِ سخن‌رانی‌ست، روشن کرده.)

ارباب: خانوم‌ها و آقایان! ممنونم از وقتی‌که امروز در اختیار من قرار دادین! بااینکه اصلاً اوضاع روحی‌م خوب نیست و در غم از دست دادن برادرم هستم، باید بگم که امروز حرف‌های خوبی زده شد، اما به نظر من بزرگ‌ترین مشکل این روزای پلیزِنت هیل، فروش نرفتن پنبه‌هاست. همه‌مون مزرعهٔ پنبه داریم و این برامون یه خطر بزرگ به حساب می‌آد ...

متیو: (با صدای فریادهای متیو که از دور به گوش می‌رسد، به‌یک‌باره تمام صحنه روشن می‌شود.) قربان! ... آقای سیمز! ... کجایید قربان؟ ... (متیو وارد می‌شود.) اوه ... آقای سیمز شما اینجا هستید؟

ارباب: چی شده متیو؟ مگه نگفتم مزاحمم نشو!

متیو: داشتین تمرین می‌کردین؟

ارباب: برای سخن‌رانی کلیسا!

متیو: شما تو سخن‌رانی درجه‌یکید.

ارباب: می‌دونم متیو ...!

متیو: مطمئنم همه موافق طرح شما هستن.

ارباب: امیدوارم! ... خیله‌خب! ... چی‌کارم داشتی که وسط تمرین مزاحمم شدی؟

متیو: آها ... مسئلهٔ مهمی پیش اومده قربان!

ارباب: چی؟

متیو: همون‌طور که دستور داده بودید ... خواستم گوش جو رو ببرم تا درس عبرت بقیه بشه!

ارباب: خب!

متیو: یاغیا مانع شدن و دور جو حلقه زدن!

ارباب: یاغیا؟

متیو: همونا که اعتصاب کردن قربان! از مردا' دنی، باب و جک، از زنا هم لارا، گریس، الیزابت و میا.

ارباب: و تو چی‌کار کردی؟

متیو: من دست‌تنها کاری ازم ساخته نیست!

ارباب: نیست؟

متیو: یعنی ... هست ... ولی به شرطی که کمی خشونت چاشنی کارم کنم!

ارباب: دستت بازه متیو. از امروز هر کاری که فکر می‌کنی لازمه انجام بده، ولی دیگه نمی‌خوام شاهد چیزایی مثل این باشم!

متیو: (از شدت خوش‌حالی با مشت بر کف دست خود می‌کوبد.) ممنون قربان! ... حالا دیگه بازی شروع می‌شه!

ارباب: می‌دونی چیه متیو؟

متیو: چی قربان؟»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۴۷٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۴

تعداد صفحه‌ها

۸۰ صفحه

حجم

۴۷٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۴

تعداد صفحه‌ها

۸۰ صفحه

قیمت:
۸۰,۰۰۰
تومان