کتاب عاشقانه (جلد اول)

معرفی کتاب عاشقانه (جلد اول)

کتاب الکترونیکی «عاشقانه (جلد اول)» مجموعه‌ای از اشعار فارسی سرودهٔ زهرا ملاسلمانی است که توسط موسسه آموزشی تألیفی ارشدان منتشر شده است. این اثر در قالب شعر معاصر، به موضوعات عشق، دلدادگی، امید و تجربه‌های عاطفی می‌پردازد و با زبان شاعرانه، احساسات و دغدغه‌های انسانی را بازتاب می‌دهد. نسخه الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب عاشقانه (جلد اول)

«عاشقانه (جلد اول)» مجموعه‌ای از سروده‌های زهرا ملاسلمانی است که در سال ۱۴۰۰ منتشر شده و فضای آن سرشار از مضامین عاشقانه، عاطفی و گاه اجتماعی است. این کتاب در دوره‌ای نوشته شده که شعر معاصر فارسی همچنان به بیان احساسات فردی و اجتماعی می‌پردازد و شاعر تلاش کرده است با بهره‌گیری از زبان روزمره و تصاویر ملموس، تجربه‌های شخصی و جمعی را به تصویر بکشد. اشعار این مجموعه، گاه روایتگر دلدادگی و فراق‌اند و گاه به امید، انتظار، خاطره و حتی مسائل اجتماعی و معنوی اشاره دارند. در کنار مضامین عاشقانه، نشانه‌هایی از دغدغه‌های انسانی، گذر زمان، تنهایی و امید به آینده نیز در شعرها دیده می‌شود. این مجموعه، با تنوع قالب‌ها و لحن‌ها، تصویری از زیست شاعرانهٔ یک زن معاصر را ارائه می‌دهد و مخاطب را به دنیای احساسات و اندیشه‌های شاعر دعوت می‌کند.

چرا باید کتاب عاشقانه (جلد اول) را خواند؟

این مجموعه شعر، فرصتی برای آشنایی با نگاه و زبان شاعرانهٔ یک زن معاصر است که احساسات، دغدغه‌ها و تجربه‌های زیستهٔ خود را در قالب شعر بیان کرده است. خواندن این کتاب می‌تواند برای کسانی که به دنبال لمس لحظات عاشقانه، تامل در مفاهیم امید، انتظار و دلدادگی هستند، تجربه‌ای متفاوت و نزدیک به زندگی روزمره باشد. همچنین، تنوع موضوعی و زبانی اشعار، امکان همذات‌پنداری و کشف زوایای تازه‌ای از احساسات انسانی را فراهم می‌کند.

خواندن کتاب عاشقانه (جلد اول) را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب برای علاقه‌مندان به شعر معاصر فارسی، کسانی که دغدغه‌های عاطفی و عاشقانه دارند و افرادی که به دنبال بیان احساسات و تجربه‌های زیسته در قالب شعر هستند، مناسب است. همچنین برای دانشجویان و پژوهشگران ادبیات معاصر که به دنبال نمونه‌هایی از شعر زنان در روزگار ما هستند، قابل توجه خواهد بود.

فهرست کتاب عاشقانه (جلد اول)

- احوال دلدادگی: شعرهایی دربارهٔ تجربه‌های عاشقانه و دلدادگی - عشق: بازتاب مفهوم عشق و نقش آن در زندگی - کوچه‌های عطار: اشاره به گذر زمان و خاطرات عاشقانه - مستانه‌وار: روایت‌هایی از سرمستی و شور عشق - باز فصلی برسید: شعرهایی دربارهٔ تغییر فصل‌ها و تاثیر آن بر احساسات - منتهای عشق: تامل در نهایت و سرانجام عشق - گریستم: بیان لحظات اندوه و اشک در فراق - ثریا: اشاره به شخصیت یا نمادی از امید و آرزو - به خاکستر نشستم: روایت سوختن و از دست دادن - قدمهایت: شعرهایی دربارهٔ ردپای معشوق و خاطره‌ها - زمان از دست رفته: تامل در گذر زمان و حسرت - سحرگاهان: شعرهایی با مضمون انتظار و امید به آغاز دوباره - قدمهای تازه: اشاره به شروع‌های نو و امید به آینده - بهانه زندگی: جست‌وجوی معنای زندگی در عشق و امید - گل زیبا: توصیف زیبایی و تاثیر آن بر دل شاعر - بی‌قرار: بیان بی‌قراری و انتظار - شاید رسیده باشی: شعرهایی دربارهٔ امید به وصال - خاطر خوش: یادآوری خاطرات خوش و تاثیر آن‌ها - رهگذر: اشاره به گذر زندگی و نقش خاطره‌ها - چهره شاد و عزیز: توصیف معشوق و تاثیر حضور او - معنی من: جست‌وجوی هویت و معنای زندگی در عشق - دید و ندید: تامل در دیده‌ها و نادیده‌ها - گفتم: بیان ناگفته‌ها و رازهای دل - انتظار: شعرهایی دربارهٔ چشم‌انتظاری و امید - غریب وطن: حس غربت و دوری از خانه و معشوق - قلب خسته: بیان خستگی و رنج‌های عاشقانه - مادر: شعرهایی با مضمون مادر و نقش او در زندگی - طلوع دوباره: امید به آغاز و بازگشت شادی - خاطر و سرگشت: روایت سرگشتگی و جست‌وجوی آرامش - عشق: تامل دوباره در مفهوم عشق و تاثیر آن بر زندگی این فهرست، تنها بخشی از عناوین اصلی کتاب است و هر کدام از این بخش‌ها، شعرهایی با مضامین مرتبط را در بر می‌گیرد.

بخشی از کتاب عاشقانه (جلد اول)

«دیشب به یاد روی تو از جان گریستم به یاد آنکار تو و پنهان گریستم چهره‌ات را در آینه اشک‌های خویش هر دم نظاره کردم و هر آن گریستم من هم به چله‌ای شبانه شدم اسیر هی بسی دلیل به دل است تا شدم گریستم وقتی شدم شکسته و شکست این دلم سهم به جان و جانانه گفتم که او آری شد کمسی به انتظاری گریستم تو حسم نشدی بسی نصیب از آن آرام در پیام شدی هی می‌گریستم او خود دلیل رسیدن شد و نسوز تا لقه آن جاده هی می‌گریستم من خود شدم روانه به سرگهت آتش ز نفس به سر آن گریستم تو هم شدی به تمنای دل روان ای آرزو که به رسیدن گریستم گفتی ندانستم تا سحر در پشت خانه دل می‌گریستی من هم هنوز به پیمان اولم شاید دهد مرهم من هم گریستم گفتند در خواب و در بیداریم آن باور ندارم که توام در کنارمی هی بی‌دلیل در آن آینه سحر سی‌نگریستم»