کتاب آرزوی بدشگون ملونی یوشیمورا

کتاب آرزوی بدشگون ملونی یوشیمورا با عنوان اصلی The very unfortunate wish of Melony Yoshimura نوشتهٔ واکا تی. براون، ترجمهٔ فاطمه شهابی نژاد و ویراستهٔ آمنه بختیاری است. کتاب کوله پشتی (کتاب پاپلی‏‫) این کتاب را منتشر کرده است. اثر حاضر که در دستهٔ ادبیات داستانی نوجوانان قرار گرفته، رمانی انگلیسی در باب دخترکی ۱۲ساله به نام «ملونی» است که دوست دارد از خانواده جدا شود و به استقلال و آزادی برسد. این رمان با الهام از یک افسانهٔ ژاپنی نوشته شده و هیجان‌انگیز و ترسناک توصیف شده است. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب آرزوی بدشگون ملونی یوشیمورا اثر واکا تی. براون

کتاب «آرزوی بدشگون ملونی یوشیمورا» که نخستین‌بار در سال ۲۰۲۳ میلادی و در ایران در سال ۱۴۰۲ منتشر شده، یک رمان انگلیسی برای نوجوانان است که با الهام از افسانه‌ای ژاپنی نوشته شده است. این افسانه یادآور داستان «کورالین» است. افسانهٔ «شاهدخت یوریکو و آمانجاکو» حکایت زوجی است که با دعا صاحب فرزند می‌شوند؛ کودکی که از خربزه متولد می‌شود و «یوریکو» نام می‌گیرد. والدین سخت‌گیرانه از او مراقبت می‌کنند تا اینکه یک روز یوریکو در غیاب آن‌ها اهریمنی به نام «آمانجاکو» را به خانه راه می‌دهد و گرفتار می‌شود. پس از نجات، والدینش او را می‌بخشند؛ با این باور که هر کسی با آمانجاکو روبه‌رو شود آرزوی تجربه‌های جدید را دارد. «واکا تی. براون» با نگاهی به این افسانه و شباهت سخت‌گیری والدینش (مهاجران ژاپنی) با والدین یوریکو و نیز درک حس کنجکاوی و میل به آزادیِ یوریکو و حتی توانایی تغییر شکل آمانجاکو برای برآورده‌کردن انتظارات، تصمیم به بازگویی این داستان گرفته است. این نویسنده در بحبوحهٔ همه‌گیری ویروس کووید - ۱۹ و اضطراب‌های ناشی از آن برای والدین و فرزندان، متوجه می‌شود که داستان‌های ترسناک می‌توانند راهی برای غلبه بر ترس باشند؛ پس امیدوار است با بازآفرینی داستان یوریکو، به آشتی‌دادن احساسات متضاد و تبدیل‌شدن به افراد بهتر کمک کند. این رمان ۲۶ فصل دارد.

خلاصه داستان آرزوی بدشگون ملونی یوشیمورا

«ملونی یوشیمورا» همواره تحت مراقبت شدید والدینش بوده است. او در دوازدهمین سالگرد تولدش آرزوی آزادی و ماجراجویی کرد. ناگهان «آمانجاکو» در برابر دخترک ظاهر شد و با برآورده‌کردن آرزوهایش و درک اشتیاق ملونی به استقلال، او را تحت نفوذ خود درآورد. ملونی بی‌خبر از عواقب شوم این دوستی به زودی درمی‌یابد که این شیطان با نیرنگ‌هایش بر تمام زندگی‌اش سایه افکنده است و حال باید پیش از آنکه آمانجاکو زندگی، خانواده و جامعه‌اش را نابود کند، برای اصلاح اوضاع تلاش کند.

چرا باید کتاب آرزوی بدشگون ملونی یوشیمورا را بخوانیم؟

این رمان هیجان‌انگیز با الهام از یک افسانهٔ ژاپنی، به موضوعات مهمی می‌پردازد که برای نوجوانان ملموس و قابل‌تأمل است. «ملونی»، شخصیت اصلی رمان حاضر و دختری است که آرزوی استقلال و ماجراجویی دارد؛ خواسته‌ای که بسیاری از نوجوانان با آن همذات‌پنداری می‌کنند. او با مفهوم اعتماد، فریب و عواقب انتخاب‌هایش روبه‌رو می‌شود و یاد می‌گیرد که چگونه در برابر وسوسه‌ها و افراد سودجو از خود و عزیزانش محافظت کند. این کتاب با خلق فضایی جادویی و پرتعلیق، نوجوانان را به تفکر دربارهٔ معنای واقعی آزادی، اهمیت احتیاط در دوستی‌ها و قدرت اراده برای مقابله با مشکلات دعوت می‌کند و در عین سرگرم‌کننده‌بودن، درس‌های ارزشمندی دربارهٔ زندگی و تصمیم‌گیری ارائه می‌دهد.

کتاب آرزوی بدشگون ملونی یوشیمورا را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب را به نوجوانان دوستدار رمان پیشنهاد می‌کنیم. این رمان نوجوانان را با دخترکی آشنا و همراه می‌کند که آرزوی استقلال و آزادی دارد.

درباره واکا تی. براون

«واکا تی. براون» (Waka T Brown) فارغ‌التحصیل دانشگاه استنفورد با مدرک B.A در روابط بین‌الملل و کارشناس‌ارشد در رشتهٔ آموزش متوسطه است. از کتاب‌های او برای گروه سنی کودک و نوجوان می‌توان اشاره کرد به «پرفکت»، «تابستان ۴۰۰ میلیون دلاری ریک کوتانی»، «آرزوی بدشگون ملونی یوشیمورا»، «رویا، آنی، رویا» و «درحالی‌که من دور بودم».

این کتاب یا نویسنده چه جوایز و افتخاراتی کسب کرده است؟

رمان «آرزوی بدشگون ملونی یوشیمورا» برندهٔ جایزهٔ کتاب اورگان در سال ۲۰۲۴ در بخش جایزهٔ لسلی بردشاو برای ادبیات نوجوانان بوده و به‌عنوان بهترین کتاب سال ۲۰۲۳ از سوی مجلهٔ School Library Journal انتخاب شده است.

نظر افراد یا مجله‌های مشهور درباره این کتاب چیست؟

- مجلهٔ School Library Journal این کتاب را «به‌شدت خواندنی» و داستانی جذاب دربارهٔ اخلاق، دوستی و هویت دانسته که دل‌نگرانی‌های نوجوانان را قابل‌لمس کرده و آن‌ها را با افسانه‌های عامیانهٔ ژاپنی ترکیب کرده است.

- مجلهٔ Kirkus Reviews این رمان را داستانی رضایت‌بخش و ترسناک دربارهٔ عبور از مرزها دانسته است.

- مجلهٔ Publishers Weekly معتقد است که «واکا تی. براون» داستانی خیالی را با ضرباهنگی یکنواخت ارائه کرده که فضای پر از انتظار آن، تنش ایجاد می‌کند.

بخشی از کتاب آرزوی بدشگون ملونی یوشیمورا

«آن شب ساعت‌ها پرواز کردم و در آسمان ماندم. ازآنجایی‌که نمی‌توانستم گریه کنم، در عوض خودم را به ابرهای بارانی رساندم و هوهو کردم. تصور کردم مثل همان بالشی هستند که کلوئه صورتش را درونش فروکرده و گریسته بود. از خودم می‌پرسیدم آیا این کار باعث شده احساس بهتری پیدا کند. امیدوار بودم این‌طوری باشد.

اما وقتی هوهویم در میان باد گم شد، بیشتر احساس تنهایی کردم.

فکر کردم وقتی توی زندگی‌شون این‌همه مشکل دارن، چطوری می‌تونن به من توجه کنن؟ مشکلاتی که من روحم هم ازشون خبر نداشته. خبر نداشته، خبر نداشته...

دنگ! ناگهان چیزی مثل گلولهٔ توپ به من برخورد. در هوا چرخیدم و تعادلم را از دست دادم. کمی طول کشید تا دوباره صاف پرواز کنم و بعد، جان را دیدم.

با اینکه دیگر نمی‌چرخیدم، دنیا دور سرم می‌چرخید. پرسیدم: «این دیگه چه کاری بود؟ کار تو بود؟ چرا باید محکم خودت رو بکوبی به من؟»

جان درجا بال زد. «تا از ناراحتی بیارمت بیرون. بیا! ملونی می‌خواد یه کاری بکنه!»

بعد، جان بدون هیچ حرفی به‌سرعت به‌سمت جایی که من قبلاً در آن زندگی می‌کردم رفت. من هم با فاصلهٔ کمی پشت‌سرش پرواز می‌کردم.

وقتی به خانهٔ من رسیدیم، همه‌چیز همان‌طوری بود که باید باشد؛ البته، به‌جز پنجرهٔ باز اتاق‌خوابم. من و جان با احتیاط روی طاقچهٔ جلوی پنجره فرود آمدیم و نگاهی به داخل انداختیم.

ملونی اهریمنی دیده نمی‌شد.

جان توضیح داد: «زنگ هشدارش زودتر به صدا دراومد. این‌طوری فهمیدم که می‌خواد برای حرکت بعدیش نقشه بکشه.»

خورشید کم‌کم در افق پدیدار می‌شد و اتاق تاریکش را روشن می‌کرد. اتاق تمیزتر از آن چیزی بود که من همیشه نگهش می‌داشتم. تخت‌خواب مرتب شده بود و هیچ اثری از گردوغبار در هیچ‌کجا نبود. من و جان به اطراف پریدیم تا دنبالش بگردیم و گوش کنیم.»