دانلود و خرید کتاب پایان بی پایان بنیامین بیضایی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب پایان بی پایان

کتاب پایان بی پایان

انتشارات:سنجاق
دسته‌بندی:
امتیاز:
۵.۰از ۳ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب پایان بی پایان

کتاب پایان بی پایان نوشتهٔ بنیامین بیضایی است. نشر سنجاق این کتاب را به‌صورت الکترونیک منتشر کرده است. نویسنده این داستان را نه فقط برای به اشتراک گذاشتن تجربه‌اش، بلکه برای دعوت خواننده به تفکر دربارهٔ مرگ، زندگی و آن‌چه که در میانهٔ این دو می‌یابد، نوشته است. نسخهٔ الکترونیکی این کتاب را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب پایان بی پایان

بنیامین بیضایی در مقدمهٔ کتاب پایان بی پایان بیان کرده است که پایان، همواره در ذهن انسان به شکلی مبهم و ترسناک جای دارد. شاید هیچ‌کدام نتوانند آن لحظهٔ نهایی را پیش‌بینی کنند، اما گاهی زندگی به‌طور غیرمنتظره‌ای فرصت مواجهه با آن را می‌دهد. نویسنده، یک بار در میانهٔ آن لحظهٔ تاریک ایستاد، جایی که مرگ نزدیک‌تر از هر زمان دیگری به نظر می‌رسید. شاید او در آن لحظه به حقیقتی ساده رسید که زندگی و مرگ هر دو در یک نقطه به هم می‌رسند و مرز میان آن‌ها بسیار نازک‌تر از آن است که تصور می‌شود. این کتاب، روایت همان لحظات است. لحظاتی که مرگ تنها یک واژه نبود، بلکه تجربه‌ای ملموس و تکان‌دهنده بود. در این کتاب خواننده همراه با نویسنده به دنیای خود و به آن‌چه که فراتر از جسم و زمان است، سفر خواهد کرد. این سفر، نه برای ترساندن، بلکه برای درک عمیق‌تر از زندگی است. برای درک لحظه‌هایی که از دست می‌دهیم، اما در عین حال به‌طور ناباورانه‌ای، فرصتی برای دیدن حقیقتی جدید از وجود خود می‌دهند. شاید در پایان، این کتاب به خواننده یادآوری کند که در هر لحظهٔ زندگی، در هر نفس، بخشی از مرگ هم نهفته است؛ و شاید همین است که انسان را به ادامهٔ این سفر بی‌پایان، وادار می‌کند.

نشر سنجاق زیرمجموعهٔ «طاقچه» برای ناشر- مؤلفان است. نشر سنجاق از صفر تا صد انتشار کتاب کنار مؤلفان و مترجمان است و آن‌ها را با ارائهٔ باکیفیت تمام خدمات لازم، پشتیبانی و همراهی می‌کند. این نشر سفارش انتشار کتاب و اثر در هر حوزه‌ای (داستان و رمان، کتاب‌های علمی، کتاب شعر، تبدیل پایان‌نامه به کتاب و…) را می‌پذیرد. کتاب‌ها با این انتشارات، منتشر می‌شوند، می‌توانند به‌دست میلیون‌ها مخاطب برسند و نویسنده می‌تواند با فروش کتابش درآمدی ماهانه کسب کند. این انتشارات برای افرادی است که می‌خواهند کتاب جدیدی منتشر کنند و برای افرادی است که پیش از این، کتابی منتشر کرده‌اند و اکنون می‌خواهند نسخهٔ الکترونیکی آن را منتشر کنند.

خواندن کتاب پایان بی پایان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب را به دوستداران مطالعهٔ خاطرات و کسانی که می‌خواهند در باب مرگ تفکر کنند، پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب پایان بی پایان

«تصمیم گرفتم از جای خود برخیزم و به سمت اتاق بروم، شاید با یک استراحت کوتاه بتوانم از این وضعیت خلاص شوم. فشاری که در تمام وجودم احساس می‌کردم، به شدت غلبه کرده بود و هیچ راه فراری از آن نداشتم. هر قدم که برمی‌داشتم، بیشتر احساس می‌کردم که فضا تنگ می‌شود، گویی همه‌چیز در اطرافم به تدریج محو می‌شود و من در یک فضای بی‌وزن معلق هستم. حتی زمین زیر پاهایم دیگر محکم و قابل اعتماد نبود، انگار در دنیای دیگری قدم می‌زدم.

جسمم سنگین و بی‌روح شده بود، هیچ حسی به بدنم نداشتم. تنها چشمانم قادر بودند مرا حرکت دهند، ولی حتی آن‌ها هم قادر به درک واقعیات نبودند. هر گام که برمی‌داشتم، حس می‌کردم که بیشتر از خودم دور می‌شوم، انگار هیچ‌چیز در این دنیا به من تعلق ندارد.

به سمت اتاق رفتم، جایی که امید داشتم شاید با استراحت بتوانم از این آشوب رها شوم. اما وقتی وارد اتاق شدم، یک احساس عمیق در دلم کاشته شد. همه‌چیز در سکوت و تاریکی غرق بود. در لحظه‌ای بی‌اختیار به سمت زمین افتادم، بدون آنکه حس کنم کجا هستم یا چه چیزی در اطرافم قرار دارد. انگشتانم را به زمین نزدیک کردم، اما هیچ حسی به آن‌ها نرسید، گویی که همه‌چیز بی‌وزن و توهمی است.

و در همان لحظه، چهره‌ای آشنا را دیدم، درست در مقابل خودم. چهره‌ای که هیچ‌وقت به این شکل نمی‌شناختم.

دیدم فردی آشنا بر روی زمین افتاده است، صورتش را با شدت به میز کنار تخت فشار می‌دهد، طوری که هر لحظه احتمال داشت میز بشکند. صدای خش‌خش چوب در مقابل فشار شدید او به گوشم می‌رسید. او در تلاش بود، دست و پا می‌زد، به هر وسیله‌ای که می‌توانست برای رهایی از وضعیتش چنگ می‌زد. غرولندهایی از اعماق گلو بیرون می‌آمد که بیشتر شبیه ناله‌ای وحشتناک بود.

هر حرکتش پر از بی‌حالی و اضطراب بود، گویی که از درون در حال جنگ با چیزی بود که نمی‌توانست کنترلش کند. چهره‌اش در حالی که در زیر فشار وحشتناک قرار داشت، به شدت دفرمه شده بود، انگار که هیچ کنترلی بر آن نداشت. ضربان قلبم تندتر شد، ترس به وضوح در سراسر بدنم پخش شد. به خودم گفتم ممکن نیست، اما همان‌طور که جلوتر می‌رفتم، چهره‌اش برایم آشنا می‌شد... خودم بودم.»

کاربر ۹۴۷۱۳۶۴
۱۴۰۴/۰۲/۰۵

کتاب بی نهایت پر بار و عالی بود لذت بردم توصیه میکنم حتما مطالعه کنید😇

کاربر 9054294
۱۴۰۴/۰۲/۰۵

با توجه به اینکه تعداد صفحات کمی داشت کتاب ، اما کاملآ میشد حس و حال شخصیت داستان رو احساس و باهاش زندگی کرد که به نظرم فضای کاملا عجیب و خاصی داشت ... امیدوارم بیشتر از این نویسنده بخونیم

- بیشتر
کاربر طاقچه 1687
۱۴۰۴/۰۲/۰۵

جا داشت طولانی تر باشه اما با این وجود داستان خوش خوان و روانی بود . مخصوصا مقدمه و شروع داستان خیلی جذاب بود اما پایان کتاب عجیب ! شاید هم به این خاطره که عنوان کتاب را پایان بی

- بیشتر
کاربر 6644344
۱۴۰۴/۰۲/۰۵

کتابی کوتاه در عین حال فوق العاده توصیه میکنم حتما مطالعه کنین

حجم

۲۲٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۶۰ صفحه

حجم

۲۲٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۶۰ صفحه

قیمت:
۵۰,۰۰۰
تومان