
کتاب تار عنکبوت والدین و رهایی از آن
معرفی کتاب تار عنکبوت والدین و رهایی از آن
کتاب تار عنکبوت والدین و رهایی از آن با عنوان اصلی Getting Over Your Parents: Untangling your childhood نوشتهٔ آلن دو باتن و ترجمهٔ بنفشه شریفی خو است. انتشارات کتابسرای نیک این کتاب را منتشر کرده است. اثر حاضر که در دستهٔ موفقیت و خودیاری قرار گرفته، در باب گرهگشایی از چالشهای کودکی و جزو مجموعهٔ «مدرسهٔ زندگی» است. این کتاب تمرینهای فکری متنوعی را ارائه میدهد که به یافتن پاسخهایی بنیادین دربارهٔ آسیبهای کودکی کمک کرده و بستری مناسب برای جلسات رواندرمانی ثمربخشتر فراهم میسازد. هدف از تفکر دربارهٔ کودکی دشوار، رسیدن به نقطهای است که بتوانیم آن را فراموش کرده و بر زندگی کنونی تمرکز کنیم. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب تار عنکبوت والدین و رهایی از آن اثر آلن دو باتن
کتاب «تار عنکبوت والدین و رهایی از آن» (گرهگشایی از چالشهای کودکی) که نخستینبار در سال ۲۰۲۴ میلادی و در ایران در سال ۱۴۰۳ منتشر شده، تأثیرات پنهان و ویرانگر والد بد بر کودک و آیندهاش را تشریح کرده و به این نکته اشاره میکند که هرچه تجربهٔ کودکی دشوارتر باشد، احتمال فراموشی آن در بزرگسالی بیشتر است؛ چراکه به مرور زمان بنیانهای عاطفی ما دچار فرسایش میشود. این کتاب پس از بررسی وضعیت کودک آسیبدیده و رفتارهای زیانبار والدین، به نقش رواندرمانی در گشودن گرههای روانی پرداخته و راهنماییهایی برای داشتن یک درمان مؤثر ارائه داده است. نویسنده پرسشها و تمرینهایی را در این اثر قرار داده که ذهن را به کاوش در اعماق گذشتهٔ فردی فرا میخواند. این اثر میتواند کاتالیزوری برای شفافسازی و التیام زخمهای روانی باشد. «آلن دوباتن» ویژگیهایی نظیر مشغولیت بیش از حد، محافظهکاری افراطی، سلطهگری، درگیری در روابط زناشویی ناسالم، اضطراب اجتماعی و حالت تدافعی را از جمله ویژگیهای والدین آسیبزا دانسته و علت، پیامد و نمود هر یک را در شخصیت بزرگسالیِ فرزندانشان شرح داده و بدین ترتیب پرده از بسیاری از ابهامات مربوط به اختلالات رواننژندی برمیدارد. کودکی بهویژه تا دهسالگی دورانی است سرشار از آسیبپذیریهای جسمی و روانی. کتاب «تار عنکبوت والدین و رهایی از آن» به قلم «آلن دو باتن» به بررسی عمیق نقش حیاتی والدین در شکلگیری این آسیبها یا پیشگیری از آنها پرداخته است. این نویسنده طیف گستردهای از رفتارهای مخرب و سازندهٔ والدین در تعامل با فرزندانشان را موشکافی کرده و هشدار داده است که کوچکترین بیدقتیها در این ارتباط میتواند ردپایی ماندگار در روان کودک بر جای گذارد و در بزرگسالی او را با چالشهای جدی روبهرو سازد.
خلاصه کتاب تار عنکبوت والدین و رهایی از آن
«آلن دوباتن» در کتاب «تار عنکبوت والدین و رهایی از آن» با بررسی نقش محوری والدین در شکلگیری سلامت روان و آسیبهای دوران کودکی، نشان میدهد که تصور یکسان از والدین نادرست است و شناخت الگوهای رفتاری دشوار آنها گامی اساسی در رهایی از تأثیرات منفی گذشته محسوب میشود. او با تأکید بر آسیبپذیری کودکان و شکلگیری ناخودآگاه زبان عاطفی در این دوران، به پیامدهای رفتارهای نامناسب والدین در بزرگسالی همچون اضطراب و خودبیزاری اشاره و ویژگیهای «والد خوب» را ترسیم میکند؛ همچنین به بررسی نشانههای کنونی مشکلات روانی بهعنوان سرنخهایی برای فهم آسیبهای گذشته پرداخته و تمرینهایی را برای درک «مزایای پنهان» اختلالات روانی و چگونگی رهایی از آنها ارائه میدهد. نویسنده به مسئلهٔ آشتی با والدین دشوار میپردازد و بر ضرورت برقراری تعادل میان احساسات و واقعیتها تأکید میکند. او یادآوری میکند که والدین نیز انسانهای معمولی با مسئولیتهای سنگین هستند و هدف نهایی، رسیدن به آرامشی است که دیگر نیازی به واکنشهای شدید به آنها نداشته باشیم و بتوانیم بر زندگی کنونی خود تمرکز کنیم. این کتاب نکاتی کلیدی را برای کسانی که قصد والدشدن دارند، ارائه میدهد و به این نکتهٔ جالب اشاره میکند که فرزندان والدین دشوار اغلب بهدلیل تلاش برای جبران سختیهای کودکی، به افراد برجستهتری تبدیل میشوند؛ هرچند نباید این موضوع را بهشکلی رمانتیک دید. هدف غایی از بررسی دوران کودکی دشوار، رهایی از آن و تمرکز بر زندگی حال و آینده است.
چرا باید کتاب تار عنکبوت والدین و رهایی از آن را بخوانیم؟
با مطالعهٔ این اثر میتوان ریشهٔ مشکلات روانی مکرر خود را شناسایی کرد و پس از آگاهی، گامی برای تغییر و دستیابی به آرامش درونی برداشت؛ همچنین نویسنده با ابراز تأسف از عدم احراز صلاحیت والدین پیش از فرزندآوری، بر اهمیت آمادگی عاطفی برای پذیرش مسئولیت والدبودن تأکید میکند؛ همانگونه که برای هدایت یک هواپیمای مسافربری، آموزشهای تخصصی ضروری است.
کتاب تار عنکبوت والدین و رهایی از آن را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب نهتنها برای والدینی که در حال تربیت فرزندان خردسال هستند، بلکه برای بزرگسالانی که در پی فهم ریشهٔ رفتارهای ناخودآگاه و نقاط ضعف خود هستند، روشنگر است.
درباره آلن دو باتن
«آلن دوباتن» (Alain De Botton) در سال ۱۹۶۹ میلادی در سوئیس به دنیا آمد. او نویسنده، فیلسوف و مجری تلویزیونی است که دغدغهاش نوشتن دربارهٔ زندگی روزمره بهشیوهای فلسفی بوده است. در تمام نوشتههایش کوشیده فلسفه را وارد زندگی عادی انسان کند، مشغول مدیریت مؤسسهٔ خود به نام «مدرسهٔ زندگی» بوده و بهعنوان نویسندهٔ فلسفهٔ روزانه شناخته میشود. او دربارهٔ موضوعاتی مینویسد که هرروزه همهٔ انسانها با آنها دستوپنجه نرم میکنند؛ موضوعاتی مانند عشق، سفر، هنر، معماری و ادبیات. کتابهای آلن دوباتن به بیش از ۳۰ زبان دنیا از جمله پارسی ترجمه شده است. دورهٔ دکتری فلسفه را در دانشگاه هاروارد آغاز کرد، اما برای نوشتن کتابهای فلسفی به زبان ساده، آن را نیمهکاره رها کرد. کتابهای «تسلیبخشیهای فلسفه» و «هنر سیروسفر» از کتابهای این نویسنده است. اولین کتابش به نام «جستارهایی در باب عشق» در سال ۱۹۹۳ زمانی که ۲۴ سال داشت، منتشر شد؛ اثری که بهسرعت در فهرست کتابهای پرفروش قرار گرفت و بیش از دو میلیون نسخه از آن به فروش رفت.
موضوعاتی که در «مدرسهٔ زندگی» تدریس میشود متنوع است، اما همهٔ آموزشها در راستای افزایش خودشناسی است؛ زیرا گردانندگان این مدرسه معتقد هستند تنها با خودشناسی است که میتوانیم زندگی برتر و رضایتبخشتری داشته باشیم. مجموعهٔ آموزشهای این مدرسه در شش دستهٔ کلی تقسیمبندی شده است؛ خودشناسی، ارتباطات (Relationships)، کار، آرامش، رفتارهای اجتماعی و فرهنگ و فراغت. نویسندگان و فیلسوفان باتجربهای در این مؤسسه کار کردهاند. باتوجهبه تفاوتِ روشهای یادگیری، مدرسهٔ زندگی آلن دوباتن، آموزهها یا محصولاتش را به روشهای گوناگون مانند کتاب، کارگاه، ویدئو، جلسهٔ روانکاوی و... ارائه کرده است. دیگر آثار این نویسنده عبارتند از «تار عنکبوت والدین و رهایی از آن»، «معماری خوشبختی»، «شغل مورد علاقه»، «خودشناسی»، «تسلیبخشیهای فلسفه»، «هنر سیر و سفر»، «اضطراب منزلت»، «دین برای خداناباوران»، «سیر عشق»، «آرامش»، «هنر همچون درمان».
خلاصه فصلهای کتاب تار عنکبوت والدین و رهایی از آن
بخش اول: مقدمه
«آلن دوباتن» با طرح این ایده که تصور یکسان از والدینْ گمراهکننده است و والدین در واقع طیف وسیعی از افراد با ویژگیهای متفاوت را شامل میشوند، به اهمیت دوران کودکی در شکلگیری مشکلات بزرگسالی میپردازد. او بیان میکند که مواجهه با کودکی، هرچند ناخوشایند، کلید غلبه بر الگوهای مخرب گذشته است. او با تأکید بر تأثیرپذیری بالای ذهن کودک در سالهای اولیه و چگونگی شکلگیری زبان عاطفی در این دوران، رفتارهای سرد یا بیتوجهی والدین را زمینهساز اضطراب و خودبیزاری در بزرگسالی میداند؛ سپس به توصیف ویژگیهای والد خوب میپردازد؛ کسی که عشق بیقیدوشرط میورزد، به فرزندش گوش میدهد، احساسات او را میپذیرد، مرزها را تعیین میکند، حسادت نمیورزد، آزارگر نیست، بر مشکلات خود مسلط است، نیازی به توجه افراطی فرزند ندارد، آرام و قابل اعتماد است، بازیکردن را بلد است و در نهایت مهربان است. دوباتن خوانندگان را تشویق میکند تا عملکرد والدین خود را ارزیابی کرده و در صورت نیاز، به بررسی و التیام زخمهای دوران کودکی بپردازند.
بخش دوم: گونههای مختلف والدین دشوار
راههایی که یک والد میتواند دچار مشکل شود و پیرو آن فرزندانش را دچار آشفتگی کند، بیشمار است. میتوان الگوهای اصلی را شناسایی کرد. در ادامه به بررسی برخی از مهمترین اشتباهات و دستکاریهای روانی رایج در رفتار والدین پرداخته شده است. هدف از این بررسی، مشخصکردن ویژگیهای کلیدی افرادی است که گذشتهٔ ما را بهمراتب دشوارتر از آنچه لازم بوده ساختهاند. حتی اگر این توصیفها دقیقاً با تجربههای ما همخوانی نداشته باشد، میتواند به درک روانشناختی ما کمک کرده و ما را قادر سازد تا نمونههای مشابهی را که از قلم افتاده، در پایان به آن اضافه کنیم. هدف نهایی این است که آنچه را همواره در برابر چشمانمان بوده اما بهدلیل عادت و احترام به والدین، دیدنش بسیار دشوار بوده تشخیص دهیم. زمانی میتوانیم روند رهایی از تأثیرهای تربیت نامطلوب را آغاز کنیم که ترفندها و اجتنابها، تناقضهای رفتاری و اشکال ظریف باجگیری عاطفی را که ما را تحتتأثیر قرار دادهاند، شناسایی و درک کنیم که این تحریفها چگونه همچنان بر ارزیابی ما از خودمان، انتخاب همسر، درک آینده و تصمیمگیریهای شغلی اثر میگذارد. هر یک از این الگوهای رفتاری نمایانگر نقطهٔ خاصی از درد و ناکامی است. نباید با امید به لذتبردن این مطالب را بخوانیم، بلکه باید با هدف رهایی مطالعهشان کنیم؛ به این امید که از طریق افزایش آگاهی بتوانیم انتقال مداوم و ناخودآگاه بدبختی را به نسلهای آینده متوقف سازیم.
بخش سوم: نشانههای والدین دشوار
اغلب، پیوند مستقیمی میان مشکلات کنونی و گذشتهٔ خود نمیبینیم؛ نه به این دلیل که ریشهها در گذشته نیستند، بلکه بهخاطر ضعف حافظه. گذر زمان خاطرات گذشته را مبهم میکند و ممکن است تحتالشعاع رویدادهای سطحی قرار بگیرد. والدین بهعنوان شکلدهندگان اصلی گذشتهٔ ما، معمولاً در ارائهٔ روایتی کنترلشده و مثبت از دوران کودکی ما مهارت دارند. در نتیجه یا به سالهای اول زندگی توجه چندانی نمیکنیم یا تصور میکنیم آن دوران بهطور کلی خوب و بیدغدغه بوده است. برای بازسازی خاطرات آسیبهای گذشته، اولین گام اساسی تمرکز بر نشانههای کنونی است. بهجای جستوجو در اعماق تاریخ، بهتر است احساسات و نشانههای فعلی خود از جمله ترسها، وسواسها، اضطرابها و اشتباهاتمان را تحلیل کنیم. این تحلیلها اطلاعات ارزشمندتری دربارهٔ دوران کودکیمان در اختیارمان قرار میدهد تا هر آلبوم عکسی. حالات روحی، روابط و سبک زندگی ما بازتاب واقعی گذشته هستند. در ادامه، راهنمایی برای شناسایی برخی از آثار مهم دوران کودکی دشوار ارائه میشود. پیش از پرداختن به وقایع گذشته، باید با دقت و وضوح به مشکلات و چالشهای فعلی خود نگاه کنیم.
بخش چهارم: تمرینهایی برای غلبه بر مشکلات ناشی از والدین دشوار
طبیعی است که از اختلالات روانی خود بیزار باشیم، اما در مسیر درمانْ پرسیدن یک سؤال جسورانه میتواند ما را به ریشهٔ رنجمان برساند؛ «بیماریهای من چه فوایدی دارند؟ مزایای پنهان آنها چیست؟ چرا ناخودآگاه با آنها همدست شدهام؟». اغلب، دچار اختلالات روانی میشویم؛ زیرا جایگزین آنها بهنوعی بدتر است. بیماری ما را از مواجهه با حقیقتی دردناکتر محافظت میکند. تصور کنید دختری باهوش در امتحانات شکست میخورد. فایدهٔ خودتخریبی چیست؟ شاید مادرش حسود است و از موفقیت او ناراحت میشود. در این حالت، بیماری فرار از پذیرش بیمهری مادر است. یا مردی که برای تماشای هرزهنگاری احساس گناه میکند؛ فایدهٔ این بیماری چیست؟ شاید در یک ازدواج بیرابطه است و نمیتواند جدا شود. وسواس او فرار از مواجهه با همسر و جدایی احتمالی است. به همین ترتیب، بسیاری از اختلالات روانی مزایای پنهانی دارند. بیمارشدن، حداقل برای ناخودآگاه ما سادهتر از مواجهه با حقیقتی ناخوشایند دربارهٔ تمایلات، خشم، حسادت، تغییر شغل یا ترک رابطه است. بیماری روانی، سپری در برابر آنچه عمیقاً رنجآور میپنداریم است. وقتی این سازوکار را درک کردیم، باید بپرسیم «مزیت این بیماری برای من چیست؟ چه حقیقتی را پنهان میکند؟ اگر بیمار نبودم، چه میکردم؟». راه رهایی از ناراحتی روانی دیدن آن بهعنوان سپر محافظ در برابر حقیقتی است که از آن میترسیم. با یافتن این حقیقت میتوانیم بیماری را رها کرده و بهای شناخت واقعی خود را بپردازیم. به مشکلات ذهنی خود فکر کنید و حدس بزنید که مزایای احتمالی آنها چیست. بیماریهای روانی شما در برابر چه بخشهایی از حقیقت از شما محافظت میکنند؟
بخش پنجم: نتیجهگیری
فرزندانِ والدینِ دشوار اغلب با این پرسش روبهرو میشوند که آیا باید برای آشتی تلاش کنند. درحالیکه آرزوی صلح و محبت وجود دارد و گاهی نشانههایی از تغییر در والدین دیده میشود، واقعیت این است که درک متقابل اغلب دشوار است. راهکار، برقراری تعادل است. احساس خشم و ناامیدی بدون فریادزدن یا قهرکردن، همدلی با گذشتهٔ والدین بدون توجیه رفتارشان و پذیرش این واقعیت که آنها دشوار بودهاند و بر زندگی ما تأثیر گذاشتهاند اما دیگر نیازی به واکنشهای شدید نداریم. هدف، رسیدن به نقطهای است که فکرکردن به والدین احساسات شدیدی برنینگیزد و بتوانیم بر شادی و آرامش کنونی تمرکز کنیم. باید به یاد داشته باشیم که والدین نیز انسانهای معمولی بودند که وارد نقش دشوار والدگری شدند و شکستهایشان لزوماً از سر شرارت نبوده است. انتظارات ما از آنها بهدلیل نقش مهمی است که بر عهده میگیرند؛ نقشی که در نظر کودک همواره ایزدگونه است. در نهایت، آشتی با والدین بهمعنای دوستداشتن بیقیدوشرط یا فریادزدن نیست، بلکه بهمعنای رسیدن به آرامشی است که دیگر نیازی به واکنشهای شدید به آنها نداشته باشیم و بتوانیم به زندگی خود ادامه دهیم. برای کسانی که قصد والدشدن دارند، توجه به نکاتی همچون عدم اجبار به این کار، فداکاری بزرگبودن آن، تلاش برای سلامت روان، انتخاب همسر مناسب، صبر و مهربانی، اجازهدادن به فرزند برای خودبودن، عدم حالت تدافعی گرفتن و آمادگی برای عذرخواهی ضروری است. جالب اینجا است که فرزندان والدین دشوار اغلب افراد جالبتر و برجستهتری میشوند؛ زیرا سختیهای کودکی آنها را به جبران و رشد سوق میدهد؛ هرچند باید مراقب رمانتیککردن این موضوع بود. هدف نهایی از تفکر دربارهٔ دوران کودکی دشوار، رسیدن به نقطهای است که بتوانیم آن را فراموش کرده و بر زندگی کنونی خود تمرکز کنیم.
بخشی از کتاب تار عنکبوت والدین و رهایی از آن
«طبیعی است که از اختلالات روانی خود متنفر باشیم. این وضعیتها چقدر رنجآورند! از بخت بد با مشکلاتی مانند اضطراب، افسردگی یا پارانویا دستوپنجه نرم میکنیم. اما -در مسیر درمان- ممکن است یاد بگیریم از خود سؤالی جسورانه و تحریکآمیز بپرسیم که قدرت زیادی برای رسیدن به ریشهٔ رنجمان دارد. بهجای آنکه مانند معمول تصور کنیم بیماریهای ما صرفاً یک مشکل هستند، میتوانیم با روحیهای باز و جستجوگر از خودمان بپرسیم: «بیماریهای من چه فوایدی برایم دارند؟ مزایای پنهان آنها، با وجود هزینههایشان، چیست؟ چه نفع غیرمنتظرهای دارند؟ چرا بهطور ناخودآگاه با آنها در برابر احتمال بهبودی همپیمان شدهام؟»
دلیل اینکه باید مسائل را به این شکل مطرح کنیم به یک احتمال تحریکآمیز دیگر برمیگردد: ما اغلب دچار اختلالات روانی میشویم، زیرا جایگزین آنها به نوعی بدتر است. بیماری ما را، با هزینهای هنگفت و دردناک، از مواجهه با چیزی که ممکن است حتی دردناکتر و روانآسیبتر باشد، محافظت میکند: حقیقت آنچه برای ما اتفاق افتاده، اقداماتی که باید انجام دهیم و ماهیت واقعی برخی از افرادی که به آنها نزدیک هستیم.
تصور کنید دختری بهرغم برخورداری از هوش و انگیزهٔ بالا، بارها در امتحاناتش شکست میخورد. این پرسش به ذهن خطور میکند که فواید بیماریای به بدی خودتخریبی چیست؟ اما اگر به زندگی او نگاهی بیندازیم، متوجه میشویم مادرش فردی بسیار رقابتی و حسود است که از موفقیت دخترش بهشدت ناراحت میشود و ممکن است با قطع محبت و رفتار بسیار پرخاشگرانه پاسخ دهد. در این حالت، ممکن است دختر بهجای مواجهه با این واقعیت که مادرش رفتاری آسیبرسان دارد و هرگز او را بهدرستی دوست نداشته، بیماری خودتخریبی را انتخاب کند. ممکن است احساس «بهتر» بودن در بیماری، بهمراتب راحتتر از پذیرش این حقیقت باشد که همیشه بیمهری دیدهایم.»
حجم
۱۷۵٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۰۰ صفحه
حجم
۱۷۵٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۰۰ صفحه