دانلود و خرید کتاب گرگ های مهربان کوه تخت محمدسرور رجایی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب گرگ های مهربان کوه تخت

کتاب گرگ های مهربان کوه تخت

معرفی کتاب گرگ های مهربان کوه تخت

کتاب گرگ های مهربان کوه تخت نوشتهٔ محمدسرور رجایی و حاصل تصویرگری «سمیه محمدی»، داستانی از افغانستان است که توسط انتشارات علمی و فرهنگی در قالب مجموعهٔ «کتاب‌های پرندهٔ آبی» برای گروه کودک و نوجوان منتشر شده است. این کتاب قصه‌ای از زندگی روستایی و باورهای مردم افغانستان را روایت می‌کند. نسخه الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب گرگ های مهربان کوه تخت اثر محمدسرور رجایی

کتاب «گرگ‌های مهربان کوه تخت» (داستانی از افغانستان) داستانی کوتاه است که در بستر روستاهای سرسبز دامنه‌های کوه تخت در «بهسود» در افغانستان شکل می‌گیرد. «محمدسرور رجایی» با نگاهی عمیق به فرهنگ و باورهای مردم افغانستان، قصه‌ای را روایت می‌کند که همزمان هم کودکانه و هم سرشار از مفاهیم انسانی است. این کتاب در سال ۱۴۰۰ توسط انتشارات علمی و فرهنگی منتشر شده و بخشی از مجموعهٔ «کتاب‌های پرندهٔ آبی» است که به ادبیات کودک و نوجوان اختصاص دارد. این نویسنده که خود از شاعران و نویسندگان شناخته‌شدهٔ افغانستان است، با تسلط بر زبان و فرهنگ بومی توانسته فضایی صمیمی و ملموس خلق کند. این کتاب با نگاهی مثبت به طبیعت و حیوانات به‌ویژه گرگ‌ها سعی دارد باورهای سنتی و ترس‌های بی‌دلیل را به چالش بکشد و مهربانی را حتی در دل طبیعت وحشی جست‌وجو کند. کتاب «گرگ‌های مهربان کوه تخت» ساختار ساده‌ای دارد و در قالب یک داستان کوتاه روایت می‌شود. بخش‌های اصلی کتاب شامل معرفی روستا و خانوادهٔ راوی، ماجرای ترس از گرگ‌ها، روایت بیماری و بی‌قراری کودک، قصه‌گویی پدر دربارهٔ گرگ‌های مهربان، سفر به کوه تخت و مواجهه با گرگ‌ها و در نهایت بازگشت آرامش به خانواده است. هر بخش با زبانی ساده و کودکانه اما سرشار از احساس و تصویرسازی پیش می‌رود و مخاطب را با خود همراه می‌کند.

خلاصه داستان گرگ های مهربان کوه تخت

داستان در روستایی کوچک و سرسبز در دامنه‌های کوه تخت آغاز می‌شود؛ جایی که راویِ کودک همراه با خانواده و اهالی روستا، زندگی ساده و صمیمانه‌ای دارد. همه‌چیز با شنیدن صدای «گرگ، گرگ!» و ترس بچه‌ها از گرگ‌های کوه تخت شروع می‌شود، اما برخلاف انتظار، پدر راوی با مهربانی و آرامش دربارهٔ گرگ‌ها صحبت می‌کند و قصه‌ای قدیمی از گرگ‌های مهربان کوه تخت را برای فرزندش بازگو می‌کند. در ادامه، ماجرای بیماری و بی‌قراری کودک روایت می‌شود که هیچ درمانی برایش کارساز نیست؛ تا اینکه پدر با الهام از قصه‌های قدیم، کودک را به کوه تخت می‌برد و با گرگ‌ها روبه‌رو می‌کند. برخلاف ترس‌های رایج، گرگ‌ها و توله‌هایشان رفتاری دوستانه دارند و این تجربه باعث آرامش و بهبود کودک می‌شود. پیام اصلی کتاب این است که مهربانی و هم‌زیستی با طبیعت و حیوانات، حتی آن‌هایی که از آن‌ها می‌ترسیم، می‌تواند ترس‌ها را از بین ببرد و آرامش به ارمغان آورد.

چرا باید کتاب گرگ های مهربان کوه تخت را بخوانیم؟

این کتاب با نگاهی تازه و متفاوت به باورهای سنتی دربارهٔ گرگ‌ها، سعی می‌کند ترس‌های بی‌دلیل را کنار بزند و مهربانی را حتی در دل طبیعت وحشی به تصویر بکشد. روایت ساده و صمیمی، تصویرگری جذاب و فضاسازی بومی، این اثر را از دیگر داستان‌های کودکانه متمایز می‌کند. اگر به‌دنبال کتابی هستید که هم کودک را سرگرم کند و هم مفاهیم عمیق انسانی و زیست‌محیطی را به او بیاموزد، «گرگ‌های مهربان کوه تخت» انتخابی عالی است.

کتاب گرگ های مهربان کوه تخت را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب برای کودکان و نوجوانانی که به داستان‌های روستایی، طبیعت و حیوانات علاقه دارند، بسیار مناسب است؛ همچنین والدین و مربیانی که به‌دنبال کتاب‌هایی با پیام‌های مثبت دربارهٔ هم‌زیستی با طبیعت و رفع ترس‌های کودکانه هستند، می‌توانند از این اثر بهره ببرند.

بخشی از کتاب گرگ های مهربان کوه تخت

«بودٌ نبود، بودگار بود. زمین نبود، شدیار بود. در دامنه‌های سرسبز کوه تخت در بهسود افغانستان، روستاهای بسیاری است. روستاهایی با نام‌های قشنگ و جوی‌های آب روان... با کوه‌های بلند و دژه‌های پر از چشمه و علف‌های تازه. باری نام یکی از آن روستاهاست، با مردمان مهربان که با دهقانی و مال‌داری زندگی می‌کنند. از قدیم در پیش خانه‌ی ما سرگرم بازی بودیم. ناگهان صدایی وحشت‌آلود همه جا را پر کرد: «گرگ، گرگ! بگریزید! بگریزید که گرگ آمد.» صدا از طرف کوه تخت، که روبه‌روی خانه‌ی ما بود، می‌آمد. ایستادم؛ فکر می‌کردم که گرگ هم مثل آدم‌ها از راه می‌آید. راهی که از دور مثل یک خط نقاشی کج‌وپیچ تا بالای کوه کشیده شده بود. اما نه گرگی دیدم و نه آدمی. با خود گفتم: «کاش می‌شد گرگ را از نزدیک ببینم.» هر وقت نام گرگ می‌شود یاد گپ مادرکلان و علاقه‌ام به دیدن گرگ بیشتر می‌شود. صدای پدرجانم بود. سرم را چرخاندم و با هیجان پرسیدم: «گرگ آمده بود؟ دیدی؟» پدرجان پیشانی‌ام را بوسید و گفت: «تو هم شنیدی؟ ترس که نخوردی؟» گفتم: «نه، مگر گرگ ترس دارد؟» پدرجانم بلند بلند خندید و گفت: «نه، ترس ندارد. گرگ‌های کوه تخت بی‌آزار هستند.» هر دوی ما خندیدیم.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۴٫۰ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۲ صفحه

حجم

۱۴٫۰ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۲ صفحه

قیمت:
۸,۰۰۰
تومان