کتاب رهگذر عشق
معرفی کتاب رهگذر عشق
کتاب رهگذر عشق کتابی در باب مجالس تعزیه از حسن فخاری است که در انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است.
درباره کتاب رهگذر عشق
تعزیه در حالت کلی، نمایشی از واقعه کربلا است. نمایشی که نشان هنری از مذهب شیعه است و پیرامون موضوع کشته شدن امام حسین (ع)، مصائب اهل بیت و واقعه کربلا است. این هنر به بالندگی تئاتر کمکهای بسیاری کرده است. در ایران نیز، بارها و بارها رهبر به اهمیت زنده نگاه داشتن واقعه کربلا و پالایش آن از خرافهها و پیدا کردن حقیقت آن اشاره کردهاند. همانطور که در بخشی از مقدمه کتاب هم میخوانیم: «حادثه کربلا را از پیرایههای مضر و خلاف واقع جدا سازند و پس از خالص کردن آن با انواع هنرهای بیانی به ذکر این مصائب بپردازند.»
و در جای دیگر نیز به نقل از رهبر انقلاب اینطور آمده است: «گاهی حرف سست و خدای ناکرده نقل نادرست و حرفی که موهن مذهب باشد ناسپاسی در حق عاشورا است.»
حسن فخاری در کتاب رهگذر عشق، درباره هنر تعزیه نوشته است: اگر از دیدگاه جامعهشناسی به این مبحث نگاه کنیم، درمییابیم که تعزیه صورتهای گوناگونی به خود میگیرد و این تعدد برگرفته از تعدد جوامع در ایران و تنوع فرهنگی و قومی و گوناگونی زمانی است. در این کتاب تعزیه کاروان شهادت، تعزیه شب های بی ستاره (شام غریبان) و تعزیه خطبه خون را میخوانیم.
کتاب رهگذر عشق را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
رهگذر عشق برای تمام آنهایی است که دوست دارند درباره این هنر ایرانی اسلامی بیشتر بدانند.
بخشی از کتاب رهگذر عشق
امام به لشکر نزدیک میشود. کودک را از زیر عبا بیرون میآورد. روی دست بلند میکند.
امام: هل من ذاب یذب عن حرم رسول اللّه. هَلْ من مُوَحِد یخافِ اللّه فَینا. هَلْ مِنْ مُغیثُ یرجُو اللّهِ فی اَغاثِتنْا. هَلْ مِنْ مُعین یرَجُو ما عِنداللّه فی اُعانتِنا.
شمر و یارانش آب به سر و صورت میپاشند و آب میخورند.
امام بلافاصله:
ایا گروه طفل نازپرورم است این
سرور سینهٔ زهرا و نور دیدهام است این
اگر به زعم شما من گناهکار شمایم
نکرده هیچ گناهی علیاصغرم است این
به طفل بیگنه من دهید قطره آبی
که یادگار به جای اکبرم است این
شمر خطاب به امام:
امیر ما پسر سعد ای امام مبین
به روی اهل و عیال شما بسته آب از ره کین
نمیتوانم اگر در مقابل کفار
دهم علانیه آبی به اصغر زار
به خفیه فرستادم آب ای امام مبین
به حلق اصغر زارت من از ره کین
شمر: حرمله
حرمله: بله یا امیر پدر یا پسر؟
شمر: مگر نمیبینی سفیدی زیر گلویش را.
حرمله تیر سهشعبه را به گلوی نازک علیاصغر میفرستد. امام دست میبرد و خون گلوی علیاصغر را به آسمان میپاشد.
امام:
بچهٔ ناقه صالح، برت ای داور من
نیست در رتبه فزونتر ز علیاصغر من
چون تو خلاق منی باد به راه و ره تو
سر من پیکر من اکبر من اصغر من
امام به طرف خیمه میرود:
بیا بستان که اصغر روی دست من برده است خوابش
بیا بستان که جدّش ساقی کوثر کرده سیرابش
بیا بستان به غیر از من نکرده هیچ پیغمبر
به یک ساعت دو قربانی یکی اکبر یکی اصغر
اهل بیت از خیمهها بیرون میآیند. اصغر را در آغوش میگیرند و در اطراف گهوارهٔ علیاصغر ناله سر میدهند.
امام:
شده است حکم ز درگاه خالق اکبر
رسیده وقت که گردم شهید ای خواهر
بکش تو زحمتی ای خواهر نکوسیما
برو بیار برم کهنهپیرهن ز وفا
زینب:
تو باید ای گل من، جامه از سمن پوشی
مهلهل یمنی ای شه ز من پوشی
تو پادشه حجازی، رواست بر تن خود
کجا رواست به تن کهنهپیرهن پوشی
حجم
۱۸۸٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه
حجم
۱۸۸٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه