کتاب پایان دو قرن سکوت
معرفی کتاب پایان دو قرن سکوت
کتاب پایان دو قرن سکوت نوشتهٔ امیرحسین حاتمی و حاصل گردآوری بهزاد کریمی است. گروه انتشاراتی ققنوس این کتاب را منتشر کرده است. این اثر در باب نخستین پویهها در راه استقلال ایران است.
درباره کتاب پایان دو قرن سکوت
کتاب پایان دو قرن سکوت جلد سوم از مجموعهٔ «تاریخ ایران: روایتی دیگر» بهدبیری بهزاد کریمی است. این مجموعه شامل بررسی سیر تحولات تاریخ ایران با نگاهی تازه و با اتکا بر منابع معتبر و روشهای مقبول در پژوهشهای تاریخی است. ویژگی اصلی این مجموعه را داشتن نگاهی همهجانبه، فرهنگی و انتقادی به رویدادهای تاریخ ایران در عرصهٔ ایرانِ فرهنگی دانستهاند. مجموعهٔ «تاریخ ایران: روایتی دیگر» در تلاش است تاریخ را نه بهقصد ماندن در گذشته و نه برای تفاخر و تحقیر در حال، بلکه برای ساختن آیندهای روشن روایت کند. کتاب «پایان دو قرن سکوت» به دو سده سکوت سیاسی ایرانیان پرداخته است. امروزه دولت صفوی بهدرستی نخستین دولت کاملاً مستقل ایرانی - اسلامی دانسته میشود، اما گفته شده است که واقعیت آن است که تشکیل این دولت ملی بر بستر تلاشهای مستمر ایرانیان از زمان سقوط ساسانیان صورت گرفت. از همان زمان گروهی از ایرانیان در اندیشهٔ احیای شکوه گذشته و استقلال کشور دست به قیامهایی برضد حکومتهای اموی و عباسی زدند که عمدتاً از سوی دستگاه خلافت سرکوب شد؛ ازاینرو ایرانیان بهمدت دو سده در «سکوتی» سیاسی و البته نه فرهنگی - اجتماعی به سر بردند. با این برهه از تاریخ ایران آشنا شوید.
خواندن کتاب پایان دو قرن سکوت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعه در باب نخستین پویهها در راه استقلال ایران پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب پایان دو قرن سکوت
«پس از عبدالله بن طاهر از میان نُه پسر او، طاهر (دوم) به امارت خراسان رسید. طاهر پیش از آن و در زمان عبدالله فرماندهی فتوحات ماوراءالنهر را برعهده داشت و پس از آن نیز به حکومت طبرستان گماشته شده بود. پس از مرگ عبدالله او به نیشابور آمد و از جانب واثق، خلیفهٔ عباسی، حکومت خراسان با تمام مناصبی که پدرش در بغداد داشت به او محول شد. البته به گزارش برخی منابع، واثق چندان به امارت او رضایت نداشت و احتمالاً قصد داشت اسحاق بن ابراهیم بن مصعب را که از شاخۀ جنبی دودمان طاهری بود، به حکومت خراسان منصوب کند. ظاهراً واثق از ترتیبات وراثت در خاندان طاهری برای بهدستگیری حکومت خراسان ناخشنود بوده، به همین دلیل تلاش داشت تا اسحاق بن ابراهیم را به حکومت خراسان بگمارد.
همچنین ممکن است واثق از قدرت و اقتدار روزافزون عبدالله بن طاهر در آغاز خلافتش (واثق در سالهای پایانی حکومت عبدالله به خلافت رسیده بود) نگران بوده است. اما با وجود این، و علیرغم تمام بدگوییهایی که در دربار خلیفه از حکومت طاهریان صورت میگرفت، واثق نیز همانند معتصم و به سبب همان ضرورتهایی که در آن زمان خلیفه را واداشت تا حکومت عبدالله را بپذیرد، مجبور شد نامزدی اسحاق بن ابراهیم را برای حکومت خراسان فراموش کند، و طاهر بن عبدالله را با تمام اختیارات پدرش به حکومت خراسان منصوب کند و عهد و لوا برایش بفرستد.
حکومت طاهر را بعدها خلفای جانشین واثق (متوکل، منتصر و مستعین) نیز تأیید کردند. او خود را «مولی امیرالمؤمنین» مینامید و روابط حسنهای با خلفا داشت. طاهر اسحاق بن ابراهیم را با همان مناصبی که در اختیار داشت به جانشینی خود در بغداد منصوب کرد. اما پس از مرگ اسحاق در سال ۲۳۵ ه. ق و سپس مرگ پسرش محمد بن اسحاق، طاهر برادرش محمد را در سال ۲۳۷ ه. ق به جانشینی خود در بغداد منصوب کرد. از آن پس تمام مناصب و موقعیتهای طاهریان در بغداد به فرزندان عبدالله بن طاهر رسید.
با مرگ واثق و به خلافت رسیدن متوکل، خلیفهٔ جدید نیز همچون اسلاف خود منشور جدید حکومت را برای طاهر بن عبدالله فرستاد. در زمان خلافت متوکل، میان او و طاهر ماجرایی رخ داد که نشان میدهد با وجود آنکه طاهریان ایرانی بودند و به ایرانی بودن خویش نیز مباهات میکردند، اما همچنان بهشدت به مبانی نظام سیاسی خلافت عباسی پایبند بودند. ماجرا از این قرار بود که بنا بر باور شفاهی زرتشتیان، زرتشتِ پیامبر دو درخت سرو یکی در کاشمر و دیگری در قریۀ فریومد (در سبزوار کنونی) به طالع سعد نشانده بود، و چون در ایام خلافت متوکل سرو کاشمر را برای او توصیف کردند به طاهر بن عبدالله دستور داد آن درخت را قطع کند و چوبهای آن را برای به کار بردن در ساختمان قصر جدید خلیفه به سامرا بفرستد. بدیهی بود این کار با مخالفت مردم بهویژه زرتشتیان خراسان روبهرو میشود. آنان حتی پیشنهاد دادند تا پنجاههزار دینار زر نیشابوری برای منصرف شدن خلیفه از این کار به او بپردازند. اما طاهر بیش از آنکه به گذشتۀ باستانی ایران فکر کند، در اندیشۀ تثبیت امارت خود با اطاعت از خلافت سنیعباسی بود، از همین رو به مخالفان گفت متوکل از آن خلفایی نیست که بتوان فرمانش را رد کرد. و به این ترتیب درخت را قطع کرد و چوبهایش را با شتر به سامرا فرستاد.»
حجم
۶۳۴٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۵۲ صفحه
حجم
۶۳۴٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۵۲ صفحه