کتاب در سرزمین پری ها (جلد پنجم)
معرفی کتاب در سرزمین پری ها (جلد پنجم)
کتاب در سرزمین پری ها (جلد پنجم) [«تور جادویی»] نوشتهٔ کیکی تورپ و ترجمهٔ نیلوفر عزیزپور است. انتشارات پرتقال این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این رمان فانتزی برای کودکان نوشته شده است.
درباره کتاب در سرزمین پری ها (جلد پنجم)
کتاب در سرزمین پری ها (جلد پنجم) که با تصویرسازیهای «جانا کریستی» منتشر شده، «تور جادویی» (Wedding Wings) نام دارد. گفته شده است که در کتاب پنجم از مجموعهٔ «در سرزمین پریها» دخترها به یک مراسم عروسی دعوت شدهاند و «گبی» که قرار است در مسیر عروس گل بپاشد، خیلی دوست دارد پریها او را تماشا کنند؛ برای همین آنها را به این مهمانی دعوت میکند. یکی از پریها در سبد گل «گبی» پنهان میشود و وقتی کسی نیست، بیرون میآید تا مراسم را با چشمهای خودش ببیند، اما آیا میتواند بدون اینکه گیر بیفتد، خوش بگذراند؟ یعنی آمدنش به دنیای ناپریها خطری برایش ندارد؟ در ماجرای دیگری از این مجموعه برخلاف گذشته، پریها به سرزمین دخترهای داستان پا گذاشتهاند و کلی اتفاق شگفتانگیز انتظارشان را میکشد. داستانهای این مجموعه پر از افسانه و جادو است.
خواندن کتاب در سرزمین پری ها (جلد پنجم) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به همهٔ کودکان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب در سرزمین پری ها (جلد پنجم)
«گَبی چنان سرخوش بود که اصلاً نفهمید مراسم چطور گذشت. با اینکه خانم کُرک به او گفته بود در راهروی بین صندلیها آرام راه برود، جستوخیزکنان رفت. نمیتوانست جلوی خودش را بگیرد. خیلی خوشحال بود، تمام تلاشش را کرد تا از خوشی پرواز نکند. وقتی فکر کرد کسی نگاهش نمیکند، برای پریهایی که از روی شاخهٔ درختی تماشایش میکردند، یواشکی دست تکان داد.
آخر هم، یادش رفت از گَرد جادویی روی گلبرگها بریزد، اما مهم نبود. انگار هیچکدام از مهمانها به گلبرگهای روی زمین خیلی هم اهمیت نمیدادند. همه حواسشان به جولیا بود. عروس موقع راه رفتن در راهرو، خیرهکننده شده بود، تورش در باد میرقصید، اما هیچ کس دیگری نمیتوانست آن را حس کند.
بعد، زیر چادر سفید بزرگ، غذا خوردند، موسیقی گوش دادند و خوش گذراندند. وقتی جولیا و داماد کیک را بریدند و خامهاش را روی بینی همدیگر مالیدند، گَبی خندید. ظاهراً کیک لیمویی با خامهٔ وانیلی بود و دخترها قبول کردند که میا شرط را برده است، چون از همه بهتر حدس زده بود. میتوانستند برشهایشان را خودشان انتخاب کنند. گَبی بزرگترین برشی را که میتوانست پیدا کند برداشت، چون رویش توتفرنگی گلشکل اضافی داشت.
همینطور که کیکش را میبرد تا سر میز کنار بقیهٔ دخترها بنشیند، صدای گپ زدن بزرگترها را در میان جمعیت میشنید.
«... خیلی ماه بود. با اون بالهای پری، ظاهرش عالی شده بود.»
«چه دختر کوچولوی شادی. انگار داشت تو آسمونها راه میرفت.»
«... اون گلهای ریز روی کیک رو بگو. چطوری درستشون کردهان؟»
«اون رد پاهای کوچک بالاش رو دیدین؟ یهجوری بودن انگار مجسمههای روی کیک رقصیدهان.»
«... چه عروس خوشگلی...»
«... چه عروس شیکی...»
«... چه عروس برازندهای. تورش رو بگو! تا حالا شبیه این ندیده بودم.»
گَبی لبخند زد. بزرگترها، حتی جولیا، هیچوقت نمیفهمیدند که تور عروس واقعاً چقدر خاص بود.»
حجم
۸۱۸٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۰۴ صفحه
حجم
۸۱۸٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۰۴ صفحه