کتاب کسب و کار رفتار

کتاب کسب و کار رفتار نوشتهٔ ریچارد چتاوی و ترجمهٔ کاوه متمادی است. انتشارات اندیشه احسان این کتاب را منتشر کرده است. این کتاب شیوهٔ به‌کارگیری علوم رفتاری برای موفقیت در کسب‌وکار را شرح داده است.

درباره کتاب کسب و کار رفتار

ریچارد چتاوی در کتاب کسب و کار رفتار (The behavior business) به بررسی پتانسیل‌های دست‌نخوردهٔ علوم رفتاری در دنیای تجارت پرداخته است. نویسنده کتاب، که یک متخصص در این زمینه است، درک جامعی از چگونگی شکل دادن رفتارهای انسانی به انتخاب‌های مصرف کننده، انگیزه کارکنان و موفقیت کلی کسب و کار ارائه داده است. آن چه این کتاب را متمایز می‌کند، رویکرد عملی آن در به کارگیری اصول علوم رفتاری است. ریچارد چتاوی به طرز ماهرانه‌ای تحقیقات پیچیده و نظریه‌های روان‌شناختی را به مفاهیمی قابل درک تبدیل می‌کند که می‌توانند در سناریوهای دنیای واقعی پیاده‌سازی شوند. او با راهنمایی خوانندگان از طریق مطالعات موردی و مثال‌های مختلف، تأثیر عمیقی را که علم رفتاری می‌تواند بر نتایج سازمانی داشته باشد، نشان می‌دهد. 

نویسنده به طرز ماهرانه‌ای تحقیقات پیشرفته را با استراتژی‌های ملموسی ترکیب رکرده که خوانندگان می‌توانند برای افزایش تجربه مشتری، بهینه‌سازی کمپین‌های بازاریابی و بهبود مشارکت کارکنان از آن‌ها استفاده کنند. این کتاب می‌تواند به‌عنوان یک منبع مهم برای حرفه‌ای‌ها و کارآفرینان مورد استفاده قرار گیرد. کتاب ریچارد چاتاوی سفری جذاب به دنیای علوم رفتاری است که خوانندگان را به سمت تصمیم‌گیری آگاهانه و دستیابی به موفقیت تجاری پایدار از طریق درک عمیق‌تر از رفتار انسانی راهنمایی می‌کند.

خواندن کتاب کسب و کار رفتار را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران حوزه‌های روان‌شناسی و کسب‌وکار پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب کسب و کار رفتار

«از دست دادن شغل خود به خاطر یک ربات ممکن است چیز بدی نباشد - تازه اگر آن کار، کار بدی نیز باشد.

دو مشکل وجود دارد که کسب و کارها باید در نتیجه افزایش اتوماسیون در نظر بگیرند. اول، همان‌طور که در قسمت آخر بررسی کردیم، پیامدهای جایگزینی نقش‌هایی که به طور سنتی توسط انسان انجام می‌شد با ماشین‌ها، فراتر از ارائه محصولات و خدمات کارآمدتر است. دوم، اطمینان از این که آن مشاغلی که برای انسان‌ها باقی مانده‌اند، کارهایی باشند که ما در آن‌ها به طور منحصربه‌فردی خوب هستیم، و کار «خوب» تشکیل دهند. یعنی کاری که آن‌ها را سالم، شاد و با انگیزه و در نتیجه سازنده نگه می‌دارد.

علوم رفتاری می‌تواند به هر دو مشکل کمک کند. پاسخ اقتصاد سنتی و نئوکلاسیک به مشکل بیکاری انبوه ناشی از اتوماسیون، تمرکز بر ارائه بیشتر مشاغلی است که فقط توسط انسان‌ها انجام می‌شود و تشویق کسب‌وکارها برای ارائه این مشاغل. این پاسخ فرض می‌کند که اشتغال کامل و معیار معیوب تولید ناخالص داخلی، هدف اصلی اقتصادی یک دولت است.

مقیاس این مشکل به حدی است که حتی بیل گیتس نیز برای کند کردن موقت گسترش اتوماسیون و تامین مالی دیگر انواع مشاغل، مالیات ربات را پیشنهاد کرده است. کسب‌وکارهایی که به دنبال جایگزینی انسان با ماشین‌ها هستند باید برای انجام این کار مالیات بپردازند تا نقش‌های مراقبتی مانند مراقبت از سالمندان یا کودکان را تامین کنند.

فرض بر این است که نقش کسب و کار (قرارداد اجتماعی) فراهم کردن کار برای مردم است و تنها دلیل ما برای کار کردن، سود مالی است. بنابراین، برای جذب مردم به نقش‌های اقتصادی همدلی، باید به سادگی به آن‌ها بیشتر پرداخت کنیم. در فصل بعدی خواهیم دید که پول در واقع یک محرک بسیار ناکارآمد برای رفتار در کسب و کار است. در هر صورت، پاداش این نوع کارها عمدتاً عاطفی است نه مالی.

ولی چه می‌شود اگر روی سیستم‌های احساسی‌تر-۱ محرک‌های رفتار تمرکز کنیم و در عوض در نظر بگیریم که آیا کار باعث خوشحالی مردم می‌شود؟ آیا کار برای مردم نه فقط برای زنده ماندن، بلکه برای پیشرفت ضروری است؟ اگر نه، بیکاری انبوه دیگر یک مشکل نخواهد بود به خصوص اگر مشاغلی که جایگزین می‌شوند خطرناک، ناخوشایند یا تکراری باشند. با نگاهی به این مشکل، یک راه حل پیشنهادی برای کاهش روزافزون مشاغل کم مهارت در اتوماسیون، معرفی درآمد پایه جهانی (UBI) برای جایگزینی طرح سنتی مزایای ارائه شده توسط دولت است»