کتاب تاریخ ایران پس از انقلاب اسلامی (جلد سوم)
معرفی کتاب تاریخ ایران پس از انقلاب اسلامی (جلد سوم)
کتاب تاریخ ایران پس از انقلاب اسلامی (جلد سوم) نوشتهٔ غلامرضا بهداروند یانی است. انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی این کتاب را منتشر کرده است. نویسنده در این اثر تاریخ پساز انقلاب ۱۳۵۷ را از آغاز جنگ میان ایران و عراق تا بحرانآفرینی بنیصدر را شرح داده است.
درباره کتاب تاریخ ایران پس از انقلاب اسلامی (جلد سوم)
غلامرضا بهداروند یانی در کتاب تاریخ ایران پس از انقلاب اسلامی (جلد سوم) تحولات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی ایران را از زمان از آغاز جنگ ایران و عراق تا بحرانآفرینی ابوالحسن بنیصدر بررسی کرده است. نویسنده در این اثر کوشیده با ارائهٔ گزارشی از وقایع آن برهه خواننده را با خود همراه کند تا تصویری جامع از تحولات به دست آورد و منطق نهفته در پس آنها را کشف کند. در کتاب حاضر روند وقایع و تحولات به صورت مستند تحلیل و تبیین شده است. هرچند وقایع و اتفاقات فراوانی در این مقطع زمانی وجود داشته، اما سعی شده است که به تمامی آنها به تناسب میزان اهمیت و تأثیرگذاری پرداخته شود. نویسنده بر این عقیده است که نظام اسلامی که با خودمحوری ریاستجمهوری بنیصدر و پیوند او با منافقین روبهرو شده بود، در نهایت با عزل او از ریاستجمهوری به عمر سیاسی لیبرالها در درون نظام اسلامی پایان داد. پس از آن جناح انقلابی در مصدر امور قرار گرفت.
خواندن کتاب تاریخ ایران پس از انقلاب اسلامی (جلد سوم) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران تاریخ معاصر ایران، بهویژه تاریخ پساز انقلاب ۱۳۵۷ پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب تاریخ ایران پس از انقلاب اسلامی (جلد سوم)
«سازمان مجاهدین خلق بهرغم اعلام وفاداری لفظی به امامخمینی (ره)، با تأکید مستمر بر پیشتازی انحصاری خود در انقلاب اسلامی و با زیرسؤالبردن سایر جریانها، واکنشهای متفاوتی به جریان اصیل انقلاب نشان داد و به بهانهٔ تأمین امنیت خود، اقدام به ایجاد یک شبکهٔ زیرزمینی مسلّح کرد و آموزش جنگهای چریکی را در خانههای امن خود در دستور کار قرار داد.
چند ماهی از پیروزی بنیصدر در انتخابات ریاستجمهوری نگذشته بود که وی مواضع تندی را برضد انقلاب اسلامی و شخصیتهای انقلاب و حزب جمهوری اسلامی اتخاذ کرد. با بروز اختلافها در مسائل مختلف، امام، آنان را به وحدت و رفع اختلافات دعوت نمودند و در سخنرانیهای خود از هر دو جناح حمایت کردند. این نوع برخورد امام مخصوصاً بعد از شروعِ جنگ تحمیلی ناشی از درنظرگرفتن شرایط ویژهٔ جامعه بود که همهٔ نیروهای داخلی باید برای مبارزه با دشمن خارجی اختلافات خود را به کمترین حد ممکن برسانند. افراد و جناحها طی نامه و پیامهایی به امام بهطور ضمنی خواستار مؤاخذهٔ طرف مقابل خود میشدند. در بسیاری از موارد امام با اذعان به اینکه برخورد با این موارد در اختیار او نیست و بهتر است از طریق قانونی به حل اختلافات خود بپردازند، سعی مینمودند بیطرفی خود را نشان دهند.
مهمترین چرخش سیاسی سازمان مجاهدین خلق با تحریم همهپرسی قانون اساسی شروع شد. آنها مثل سایر گروههای مخالفِ انقلاب، به برگزاری همهپرسی که از سوی امامخمینی (ره) تعیین شده بود، اعتراض کردند و آنرا تقابل با اسلام دانستند و محکوم کردند. درحالیکه حتی مهندس بازرگان که فردای تصرّف سفارت آمریکا از نخستوزیری استعفا داده بود و مواضع انتقادی در قبال تحوّلات سیاسی کشور ابراز میکرد از مردم خواست به قانون اساسی رأی مثبت بدهند.
«مسعود رجوی» نامزدی خود را برای نخستین انتخابات ریاستجمهوری اعلام کرد که حمایت و پشتیبانی گروهها و افرادی همچون «شیخ عزالدین حسینی»، حزب دموکرات، هیئت نمایندگان خلق کرد و سازمان انقلابی زحمتکشان را در پی داشت. اما با اعلام نظر امامخمینی، بهدلیل اینکه سازمان به قانون اساسی رأی نداده بود، به ناچار از نامزدی کناره گرفت. با وجود دیدگاهها و مواضع ستیزهجویانه، به سازمان مجاهدین خلق، اجازهٔ حضور در انتخابات نخستین دورهٔ مجلس شورای اسلامی داده شد. اما هیچیک از نامزدهای آن سازمان از جمله رجوی به مجلس راه نیافتند و پس از آن بهدلیل موضع مشترک با بنیصدر، در تقابل با نیروهای مذهبی قرار گرفتند.»
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۵۹۶ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۵۹۶ صفحه