دانلود و خرید کتاب شیفت شب شایسته نظری
تصویر جلد کتاب شیفت شب

کتاب شیفت شب

نویسنده:شایسته نظری
دسته‌بندی:
امتیاز:
۱.۰از ۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب شیفت شب

کتاب شیفت شب نوشتهٔ شایسته نظری است. انتشارات آراسبان این رمان ایرانی را منتشر کرده است.

درباره کتاب شیفت شب

کتاب شیفت شب رمانی ایرانی نوشتهٔ شایسته نظری است. نویسنده در این رمان داستان زندگی دختری جوان به نام «گلبرگ» را روایت کرده است. او دختری بااستعداد و پرتلاش است و قرار به زودی وارد دانشگاه شود، اما یک مشکل خانوادگی بزرگ برایش رخ می‌دهد. پدرش در اثر یک حادثه زمین‌گیر می شود و هیچ کس دیگری جز او وجود ندارد که بتواند کاری دست و پا کند و خرج خانواده را بدهد. او با تلاش‌های بسیار در نهایت مجبور می‌شود که در شیفت شب کار کند. گلبرگ که ظاهری زیبا دارد دو مرد را دلبستهٔ خود می‌کند، اما آیا او در شرایطی است که بتواند به کسی دل ببندد؟ این رمان ایرانی را بخوانید تا بدانید در نهایت گلبرگ چه تصمیمی می‌گیرد. 

خواندن کتاب شیفت شب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران داستان‌های ایرانی و علاقه‌مندان به قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب شیفت شب

«دوباره راه افتادم. باقدم‌های بلند به من رسید و روبرویم ایستاد. دستش را به جیب کاپشن مشکیش فرو کرد و پاکتی بیرون آورد و به سمتم گرفت.

- باشه.‌.. باشه هرچی تو بگی. من چیزی رو توضیح نمی‌دم. فقط اینو بخون. همه چیز برات روشن می‌شه و می‌فهمی در مورد ارشیا اشتباه فکر کردی.

به ناچار پاکت را گرفتم.

- باشه می‌خونم ولی بدون خیلی نامردی که باعث اخراجم شدی.

صدایش را بالا برد.

- خوب کردم! بازم این کارو می‌کنم. پس مثل بچهٔ آدم برگرد سرکارت.

با صورتی منقبض، نامه رادر چنگ فشردم واز کنارش رد شدم. از شانسم یک تاکسی سر رسید دستم را تکان دادم، ایستاد. سریع سوار شدم و بعد گفتن مسیر، دستی روی چشمم کشیدم ونامه را بازکردم.

«ماکان برادر عزیزم سلام »

می‌دونم از دستم ناراحتی که بدون خداحافظی رفتم. حرف‌هایی که تواین نامه نوشتم رو نمی‌تونستم رو در رو یا تلفنی بهت بگم. برای همینم دست به قلم شدم. شاید فکر کنی در حق گلبرگ نامردی کردم. باید می‌رفتم. موندنم اینجا بی‌فایده بود. می‌دونی من گلبرگ رو دوست داشتم. خیلی تلاش کردم که عاشقش کنم، ولی نشد. تواین مدت حتی یک بار بهم نگفت دوست دارم. از شبی که زهر عقرب وتب شدید رو به خاطر تو به جون خرید وتا صبح اسم تو رو صدا زد، فهمیدم که عاشقت شده. از طرفی هم وقتی توفهمیدی من به گلبرگ پیشنهاد دادم، رفتارت عوض شد. به روی من نیاوردی ولی وقتی شروع به سیگار کشیدن کردی ومدام تو خودت بودی فهمیدم دل توام پیشش گیره. خوب می‌دونم به خاطر عشق قدیمیت چه زجری کشیدی. من کنار میرم تا تو بتونی گلبرگ رومال خودت کنی. تلاش من برای به دست آوردن دل گلبرگ بی‌فایده بود. نمی‌گم دوسش نداشتم واز رو هوس بود، نه.‌.. دوسش داشتم ولی نه به اندازهٔ تو. ما از بچگی باهم بزرگ شدیم و من خیلی خوب برادرم رو می‌شناسم. پس باخیال راحت جلو برو بهش ابراز علاقه کن. اون دختر به معنی واقعی پاکه با همهٔ دخترهایی که تا حالا دیدم فرق داشته. برو دلش رو به دست بیار. من میرم تا هم تو راحت تصمیم بگیری هم گلبرگ. می‌دونم اون دختر خیلی ازدستم ناراحته، می‌دونم از اینکه بی خبر رفتم شوکه شده. حالا نوبته توئه، هواش رو داشته باش. فقط زود اقدام کن که من طاقت ندارم تو این جهنم بمونم. به امید روزهای خوب برای تو و گلبرگ.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۳۵۴٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۴۷۶ صفحه

حجم

۳۵۴٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۴۷۶ صفحه

قیمت:
۱۱۴,۰۰۰
تومان