کتاب اصول مدیریت آموزشی
معرفی کتاب اصول مدیریت آموزشی
کتاب «اصول مدیریت آموزشی» نوشتۀ محمدحسین شادی زواره و زهراسادات جعفری علوی است و انتشارات آذرفر آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب اصول مدیریت آموزشی
فرهنگ لغات، مدیریت آموزشی را فرایند هدایت و کنترل فعالیتهای اعضای یک سازمان رسمی برای دستیابی اهداف سازمان آموزشی تعریف میکند. مدیریت آموزشی درواقع به معنای بهکاربردن تکنیکها و روشهای ادارۀ سازمانهای تربیتی با درنظرگرفتن هدفها و سیاستهای کلی تعلیموتربیت است. اهمیت این دانش و رشتۀ کاربردی را باید در توانایی آن جهت شکلدهی به خطمشیهای آموزشی و نیز راهبری فعالیتهای عملی در سازمانهای آموزشی دانست. مدیریت آموزشی بر اصول، موضوعاتی بنا شده است که باید برای هرگونه اقدامی در یک نظام آموزشی شناخته شوند.
کتاب اصول مدیریت آموزشی در پی تعیین، توصیف و تبیین مبانی و اصول مدیریت آموزشی است. کتاب اصول مدیریت آموزشی در ۸ فصل تنظیم شده است. فصل اول به معرفی سازمان رسمی، غیررسمی و کارکردهای آنها، شناسایی مفهوم مدیریت و اصول آن و همچنین شناسایی سبکهای مدیریتی میپردازد. فصل دوم دربارۀ توانایی تشخیص مفهوم مدیریت آموزشی و کارکردهای آن، شناسایی مفهوم آموزش و انواع آن و مهمترین شیوههای آموزشی است. فصل سوم، توانایی اجرای مقررات و آئیننامههای مؤسسات کارآموزی را مورد بررسی قرار میدهد و اصول تدوین اهداف کلی و جزئی دوره آموزشی را شناسایی میکند. فصل چهارم توانایی ارزشیابی از دورههای آموزشی و شناسایی اصول ارزشیابی جامع و فراگیر است. فصل پنجم مربوط به توانایی تهیه گزارشهای موردنیاز آموزشگاهها است. فصل ششم به توانایی برقراری روابط انسانی میپردازد. فصل هفتم دربارۀ توانایی نظارت بر امور مالی آموزشگاه است و فصل هشتم به توانایی پیشگیری از حوادث و رعایت نکات ایمنی و بهداشتکار اختصاص دارد.
خواندن کتاب اصول مدیریت آموزشی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به مدیران، فعالان آموزشی و علاقهمندان به حوزۀ مدیریت و کسبوکار پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب اصول مدیریت آموزشی
«هر سیستم شامل اجزاء و عناصر داخلی آن است که ممکن است بهصورت عنصری ساده یا سیستمی پیچیده وجود داشته باشد و هر چه سیستم بزرگتر و پیچیدهتر باشد، احتمال اینکه واجد عناصر پیچیدهتر و بزرگتری باشد وجود دارد و در شرایطی که عناصر یک سیستم به حدی بزرگ و پیچیده باشند که خود یک سیستم بوده باشند، به این سیستمها، سیستم فرعی میگویند. بهعنوانمثال، میتوان به جایگاه واحدها در ارکان دولت اشاره نمود. به این صورت که در بدنه دولت، هر وزارتخانه سیستم فرعی آن بوده و واحدهاي زیر سیستم آن وزارتخانه نیز سیستم فرعی آن بشمار میآیند. در واقع، سیستمهای کوچکتر داخل سیستمهای بزرگ قرار میگیرند و آنان نیز در داخل سیستمهای باز هم بزرگتر تشکیل مییابند. در این وضعیت، سیستمهای کوچکتر را سیستمهای مشمول و سیستم های بزرگتر را شامل میگویند.»
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۵۰ صفحه
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۵۰ صفحه