کتاب انقلاب زبانی
معرفی کتاب انقلاب زبانی
کتاب انقلاب زبانی نوشتهٔ دیوید کریستال و ترجمهٔ شهرام نقش تبریزی است. گروه انتشاراتی ققنوس این کتاب در حوزهٔ زبانشناسی را منتشر کرده است.
درباره کتاب انقلاب زبانی
دیوید کریستال کتاب انقلاب زبانی را با تکیه بر سه اثر پیشین خود که بین سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۱ به رشته تحریر در آمده است، نگاهی جامعتر به موضوع مورد نظر خود انداخته است. سه کتاب قبلی او عبارتاند از «انگلیسی بهمثابهٔ زبانی جهانی»، «مرگ زبانها» و «زبان و اینترنت». کتاب حاضر، ارتباط متقابل میان موضوعات انگلیسی بهمثابهٔ زبانی جهانی، مرگ زبانها و زبان و اینترنت را به نمایش گذاشته است. در سه فصل اول کتاب حاضر خلاصهای از موضوع هر یک از این سه کتاب پیشین نویسنده آورده شده است. دیوید کریستال در این بیان کرده است که تغییر و تحولات فراوانی در دههٔ ۱۹۹۰ در حیطهٔ زبان به وقوع پیوسته است و بسیاری از فرضهای ما دربارهٔ زبان که در قرن بیستم آنها را بدیهی میانگاشتیم در قرن ۲۱ باید در معرض بازبینی قرار گیرند. اگر میخواهید از تغییراتی که در دهههای گذشته در حوزهٔ زبان رخ داده، آگاه شوید، این کتاب را بخوانید.
خواندن کتاب انقلاب زبانی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران دانشجویان زبانشناسی و علاقهمندان به حوزهٔ زبانشناسی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب انقلاب زبانی
«هنگامی که به اطراف خود مینگریم جهانی را میبینیم که ساکنان آن ناچارند دارای سطوح مختلف تسلط زبانی باشند. مثلاً حداقلِ مفهوم تسلط زبانی، «توانایی گذران» و رفع نیازهاست. انسانها همواره برای ارزیابی میزان قدرت و ضعف خود در زبانهای مختلف یا مهارتهای گوناگون زبانها از همین مفاهیم بهره میگیرند. همه ما میدانیم پاسخ به پرسشی نظیر «چند زبان میدانید؟» یا «به چند زبان میتوانید صحبت کنید؟» تا چه اندازه دشوار است، و همواره هنگام روبرو شدن با چنین پرسشهایی میکوشیم از دادن پاسخ طفره رویم. دلیل این امر این است که به واقعیت دو زبانگی پی بردهایم، به این معنا که دانستهایم دو زبانگی، پدیدهای نیست که یا مطلقا وجود نداشته باشد و یا در صورت وجود، در شکل ایدهآل خود بروز کند بلکه آمیختهای است از سطوح مختلف مهارتهای زبانی که با تغییر محیط و شرایط، یا هنگامی که موقعیت استفاده از آن زبان را از دست میدهیم یا آن را به دست میآوریم، یا اصلاً با پیر شدن ما، این مهارتها نیز تغییر میکنند و بر آنها افزوده یا از آنها کاسته میشود. وقتی میبینیم هر کسی که با پرسشهایی از این دست که «آیا شما قادر به صحبت به زبان X هستید؟» یا «آیا شما دو زبانه هستید؟» روبرو میشود درصدد طفره رفتن از پاسخی صریح برمیآید، باید به این نتیجه برسیم که اصولاً مطرح ساختن چنین پرسشهایی صحیح نیست.
هر نظریهای که در باره دو زبانگی ارائه میشود ناچار به درک و پذیرش این عدم قطعیت است، در غیر این صورت، نظریهای جدی و دارای پشتوانه تلقی نمیگردد.
پذیرش عدم قطعیت در این زمینه، مفهوم نیمزبانگی را وارد عرصه اصلی مباحثات میکند. این مفهوم بسیار مورد غفلت قرار گرفته است ولی بیشک در قرن بیست و یکم بر اهمیت آن افزوده میگردد. این اصطلاح به گونههای مختلف مورد استفاده واقع شده است. میتوان گفت این اصطلاح به افرادی اطلاق میشود که در هیچ زبانی نتوانستهاند تسلطی را که معمولا انسانها بر زبان مادری خود دارند کسب کنند و دلیلش این بوده است که در دوره خردسالی در یک منطقه واحد سکونت نداشته و مرتب از این کشور به آن کشور در حال سفر بودهاند به طوری که فرصت کافی برای کسب پیشزمینه فرهنگی و زبانی آن جامعه برایشان میسّر نبوده است. این شرایط، شخصیت سالواتوره را در کتاب اومبرتو اکو تحت عنوان نام گل سرخ به خاطر ما میآورد که «به همه زبانها سخن میگفت و به هیچ زبانی سخن نمیگفت». هزاران خانواده مهاجر، مسافر، پناهجو و پناهنده در همین مقوله میگنجند. نباید تنها به این دلیل که دنیای زبانی این افراد، متفاوت است آنها را از مفهوم چند زبانگی جدا انگاشت.»
حجم
۱۶۵٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۵
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
حجم
۱۶۵٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۵
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه